پروژه دانشجویی مقاله ریشه های مسیحی فرهنگ سکولار جدید غرب در wor

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله ریشه های مسیحی فرهنگ سکولار جدید غرب در word دارای 124 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله ریشه های مسیحی فرهنگ سکولار جدید غرب در word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله ریشه های مسیحی فرهنگ سکولار جدید غرب در word

مقدمه
فصل اول؛ واژه شناسی سکولاریزم وسکولاریزاسیون
1- ریشه لغوی
2- معادل‌های واژه سکولار
3- معادل‌های فارسی
3-1 ؛ سکولاریزم
3-2 ؛ سکولاریزاسیون
3-3 ؛ سکولار
4- تفاوت سکولاریزم وسکولاریزاسیون
5- تطورتاریخی اصطلاح سکولاریزم وسکولاریزاسیون
فصل دوم:تطورتاریخی شکل‌گیری مفهوم سکولاریزاسیون دراندیشه مسیحی ـ غربی
1- مقدمه
2- ازمسیح(ع)تامسیحیت
3- ازدنیوی شدن مسیحیت تا سکولاریزاسیون جامعه مسیحی
3-1- دنیوی شدن مسیحیت
3-1-1- تحریرکتاب مقدس
3-1-2- شکل‌گیری کلیسا
3-2- سکولاریزاسیون جامعه مسیحی
3-2-1- جوهرمستعدمسیحیت
3-2-2- سرگذشت تاریخی مسیحیت
3- منشأ نظریه حکومت سکولار در زمینه انجیلی ـ مسیحی
3-1- قدرت دولت،قدرت کلیسا
3-2- برتری کلیسابرحکومت
3-3- دواعی برتری کلیسا بر حکومت
4- طرح نظریه حکومت سکولار در زمینه انجیلی ـ مسیحی
4-1- نظریه سنت توماس آکویناس درطرح حکومت سکولار
5- تلاش برای گذرازاندیشه نظام الهی ـ بشری،به اندیشه نظام بشری
6- گسترش فرهنگ مسیحی ، گامی به سوی رنسانس
فصل سوم: نگاه رنسانس درباره انسان
1- ویژگی عمومی رنسانس
2- نگاه رنسانس دربارهانسان
2-1- مدخل
2-2- ریشه لغوی ومعنایی اومانیسم
3- زمینه انجیلی انسنان گرایی رنسانس
3-1- سنت یهودی
3-2- سنت کلاسیک
3-3- سنت انجیلی
4- تأثیر تفکر افلاطونی بر نگاه رنسانس درباره انسان
5- نتیجه بحث
فصل چهارم:مروری برروندسکولاریزاسیون درنهضت اصلاح دین
1- کلیات
2- مؤلفه‌های فرهنگ سکولاردراندیشه اصلاح دین
2-1- نگرش مثبت به دنیا
2-1-1- تأکیدجدیدبرآموزهآفرینش ونجات
2-1-2- احیای اندیشه دعوت دنیوی ازفردمسیحی
2-2- اخلاق کاردرآئین پروتستان
2-3- ریشه‌های سرمایه‌داری
3- نتیجه بحث
فصل پنجم : تأثیر عصر روشنگری بر بینش سکولار
1- مقدمه
2- تأثیر اندیشه عصر روشنگری بر بینش سکولار
3- مؤلفه های مهم فرهنگ سکولار در عصر روشنگری
3-1- دئیسم
3-2- نظریه پیشرفت
4- نتیجه بحث
خلاصه و نتیجه گیری
منابع و مآخذ
منابع فارسی
منابع لاتین

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله ریشه های مسیحی فرهنگ سکولار جدید غرب در word

1- احمدی، بابک، معمای مدرنیته، تهران، نشر مرکز،
2- استکهاوس، ماکس، ل. «سیاست و دین»، (از کتاب دایره المعارف دین زیرنظر میرچا الیاده)، ترجمه مرتضی اسعدی، تهران، نشر طرح نو، 1374
3- آشتیانی، جلال الدین، تحقیقی در دین مسیح، تهران، نشر مرکز، 1368
4- الیاده، میرچا، فرهنگ و دین، ترجمه‌ بهاء الدین خرمشاهی و دیگران، تهران، نشر طرح نو، 1374
5- باربور. ایان. علم و دین ، ترجمه بهاءالدین خرمشاهی و دیگران ، تهران، نشر طرح نو، 1374
6- بارنز، هـ. و بکر، ه، تاریخ اندیشه های اجتماعی، ترجمه جواد یوسفیان و علی اصغر مجیدی، تهران، نشر کتابهای جیبی، 1358
7- بخشایشی اردستانی، احمد، «پیدایش سکولاریزم»، تهران، فصلنامه کتاب نقد شماره 1
8- براون، کالین، فلسفه و ایمان مسیحی، ترجمه طه طاووس میکائیلیان، تهران، نشر علمی و فرهنگی، 1375
9- برقعی، محمد، سکولاریسم ازنظر تا عمل، تهران، نشر قطره، 1381
10- باطنی، محمدرضا، فرهنگ انگلیسی – فارسی (ویرایش 2) تهران ، نشر فرهنگ معاصر، 1376
11- بریجانیان، ماری، فرهنگ اصطلاحات فلسفه و علوم اجتماعی، ویراسته بهاءالدین خرمشاهی، تهران ، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی 1373
12- بورکهارت، یاکوب، فرهنگ رنسانس در ایتالیا، ترجمه محمدحسن لطفی، تهران، نشر طرح نو، 1376
13- بوری، جی. بی. تاریخ آزادی فکر، ترجمه حمید نیرنوری، تهران، نشر کتابخانه دانش، 1329
14- پاپکین، ریچارد، کلیات فلسفه، ترجمه‌جلال الدین مجتبوی، تهران، نشر دانشگاه تهران، 1356
15- پولادی، کمال، تاریخ اندیشه سیاسی درغرب (از سقراط تا ماکیاول)، تهران، نشر مرکز، 1382
16- تنیدل، گلن، فلسفه سیاسی چیست، ترجمه محمود صدری، تهران، نشر علمی و فرهنگی، 1374
17- تیلیش، پل، الهیات فرهنگ، ترجمه مراد فرهادپور و فضل الله پاکزاد، تهران، طرح نو، 1376
18- جعفری، محمدتقی، «تحقیق و بررسی سکولاریزم»، تهران، فصلنامه قبسات، 1375
19- جهانبگلو، رامین، ماکیاول و اندیشه رنسانس، تهران، نشر مرکز، 1372
20- ــــــــــــــ ، مدرنیته،دموکراسی و روشنفکران ، تهران ، نشر مرکز، 1372
21- داوری اردکانی، رضا، «سکولاریزم و فرهنگ»، تهران، فصلنامه فرهنگ شماره 21
22- دورانت، ویلیام جیمز، تاریخ تمدن (قیصر و مسیح)، ترجمه پرویز داریوش، تهران، انتشارات و آموزش اسلامی، 1370
23- دیویس، تونی، اومانیسم، ترجمه عباس مخبر، تهران، نشر مرکز، 1378
24- رادها کریشنان، سرواپلی، مذهب درشرق و غرب، ترجمه فریدون گرگانی، تهران، سازمان کتابهای جیبی، 1344
25- راسل، برتراند، تاریخ فلسفه غرب، (2جلد)، ترجمه نجف دریابندری، تهران، نشر پرواز، 1365
26- ربانی گلپایگانی، علی، ریشه ها و نشانه های سکولاریزم، تهران، مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، 1381
27- رشاد، علی اکبر، «دلایل پیدایی و پایانی سکولاریزم»، تهران، فصلنامه کتاب نقد، شماره 1
28- ژیلسون، اتین، خدا و فلسفه، ترجمه شهرام پازوکی، تهران، نشر حقیقت، 1374
29- ــــــــــــــ، نقد تفکر فلسفی غرب، ترجمه احمد احمدی، تهران، نشر حکمت، 1357
30- سروش، عبدالکریم، «معنا و مبنای سکولاریزم»، تهران، فصلنامه کیان شماره 26
31- سلیمانی اردستانی، عبدالرحیم، مسیحیت، قم، نشر نگاه نو، 1381
32-) سعیدی، علی، «مبانی و لوازم کلامی سکولاریزم»، تهران، فصلنامه کتاب نقد، شماره 1
33- شریعتمداری، حمیدرضا، سکولاریزم درجهان عرب، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، 1382
34- شجاعی زند، علیرضا، دین، جامعه و عرفی شدن، جستارهایی درجامعه شناسی دین، تهران، نشر مرکز، 1380
35- طباطبایی، جواد، مفهوم ولایت مطلقه دراندیشه سده های میانه، تهران، مؤسسه پژوهشی نگاه معاصر، 1380
36- فرهادپور، مراد، «نکاتی پیرامون سکولاریزم»، تهران، فصلنامه کیان (شماره 26)
37- قدردان قراملک، محمدحسن، سکولاریزم درمسیحیت و اسلام، حوزه علمیه قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1380
38- کاپلستون، فردریک، تاریخ فلسفه غرب از دکارت تا لایب نیتس، ترجمه غلامرضا اعوانی ، تهران، نشر سروش ، 1380
39- ــــــــــــــــــ، فریدریش نیچه، فیلسوف فرهنگ، ترجمه علیرضا بهبهانی و علی اصغر حلبی، تهران، انتشارات بهبهانی، 1371
40- کارپنتر، همفری، عیسی، ترجمه حسن کامشاد، تهران، نشر طرح نو، 1374
41- کانت ، امانوئل، در پاسخ به روشن نگری چیست، ترجمه سیروس آرین پور،تهران، نشر آگاه، 1377
42- کرنز، ارل، سرگذشت مسیحیت درطول تاریخ، ترجمه آرمان رشدی، تهران، نشر آموزشگاه کتاب مقدس، 1994،
43- گواهی، عبدالرحیم، فرهنگ ادیان، بهاء‌الدین خرمشاهی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی 1374
44- لسلی دانستن، جی، آیین پروتستان، عبدالرحیم سلیمانی اردستانی، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، چاپ اول، 1377
45- محمدی مجید، دین علیه ایمان؛ مباحثی در جامعه شناسی دین، تهران، نشر کویر، 1378
46- مددپور ، محمد، سیرحکمت و هنر مسیحی (عصر خرد)، تهران، نشر سوره مهر، 1382
47- مک کونیکا، جیمز، اراسموس، ترجمه عبدالله کوثری، تهران، نشر طرح نو، 1374
48- مک گراث، آلیستر، مقدمه ای برتفکر نهضت ا صلاح دین، ترجمه بهروز حدادی، قم، مرکز مطالعات وتحقیقات ادیان و مذاهب، 1382
49- میلر، و. م، تاریخ کلیسای قدیم در امپراطوری روم و ایران، ترجمه علی نخستین، لیپسیک آلمان، 1931
50- وبر، ماکس، اخلاق پروتستانی و روح سرمایه داری، ترجمه عبدالکریم رشیدیان و پریسا منوچهری کاشانی، تهران، نشر علمی فرهنگی، چاپ اول 1373
51- ویلسون، برایان. آر، «سکولاریزاسیون»، ترجمه مرتضی اسعدی، تهران، نشر طرح نو 1374
52- ویلم، ژان، پل، جامعه شناسی ادیان، ترجمه عبدالرحیم گواهی، تهران، نشر تبیان، 1377
53- هگل، فریدریش ویلهلم، استقرار شریعت در مذهب مسیح، ترجمه باقر پرهام، تهران، نشر آگاه، 1369
54- همتی، همایون، «ناکامی در تبیین معنا و مبنای سکولاریزم»، تهران، فصلنامه کتاب نقد، ش 1
55- ـــــــــــ ، «سکولاریزم و اندیشه دینی درجهان معاصر»، تهران، فصلنامه قبسات، 1375
56- همیلتون، ملکلم، جامعه شناسی دین، ترجمه محسن ثلاثی، تهران، نشر تبیان، 1377
57- هوردرن، ویلیام، راهنمای الهیات پروتستان، ترجمه طه طاووس میکائیلیان، تهران، نشر علمی فرهنگی 1368
58- کتاب مقدس ، عهد عتیق برگزیده فارسی ، (براساس کتاب مقدس اورشلیم) ، ترجمه پیروز سیار، تهران ، نشر نی، 1380

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله ریشه های مسیحی فرهنگ سکولار جدید غرب در word

1- Adorno, T.W.Dialectic of Enlightement, London,
2- Berger, peter, The social Reality of Religion, Hamonds worth: penguin,
3- Eliade, Mircea, Cosmos and History, trans. Willard R. Trask, New York, C
4- __________, Encyclopaedia of Religion, U.S.A,
5- Encyclopaedia of Britannica, 15th. Edition, Chicago, 1994, Vol
6- Encyclopaedia of Americana, International Edition, New York, 1829, Vol
7- Forod, D, Introduction to Modern Christianity Theology: the Modern Theologians, (Basil Black well, 19, Vol. I),
8- Glover, W.B, Bibilcal Origin of Modren Secular Calture, An Essay Interpertation of Western History, New York
9- Kristeller, Paul Oskar, Renaissance Thought, New York
10- ___________________, The philosophy of Marsilio Ficino, New York,
11- Norman, Edward, Secularization, New Century Theology, London – New York, continum,
12- May,J, Lewis. The European Mind, 1680-1715, London,
13- Palmer, R.R. Catholics and Unbelievers in Eighteenth Century France, New York,
14- Pico Della Mirandolla, Giovanni, on the Dignity of Man, trans. Charles Genn Wallis, Indianapolis,
15- Stephen , Leslie, History of English Thought in the Eighteenth Century 3rd. New York,
16- Trinkaus, Charles, In our Image and Likeness, New York
17- ,_________, A Humanist’s Image of Humanism, New York
18- Turner, B. S. Religion and Social Theory, New York,
19- Voegelin, Eric, Order and History, Baton Rouge, C
20- Wilson, Bryan. R, Contemporary Transformation of Religion, Oxford, Clarendon press,
21- ,_________, “Secularization” , in : Mircea Eliade, (ed), The Encyclopaedia of Religion, U.S.A,
22- ,_________, Religion in Secular Society, in: Robertson, Roland. (ed) Sociology of Religion, England : penguin,
23- Weber, Max, The Theory of Social and Economic Organization, London

از دیگر آثار منتشر شده ویلیس بی.گلاور بدین قرار است
1- W.B. Glover, Evangelical Non Conformists and Higher Criticism in the Nineteenth Centary, (London, 1954)
2- ________, Libera (Education and the Christian Intellectual Tradition. (Macon GA, 1982)
3- _________, Human Nature and the State in Hobbes, (Journal of the History of philosophy, 1966)
4- _________, God and thomas Hobbes, (Oxford, 1965)

 

مقدمه

تحقیق حاضر به بررسی ریشه های مسیحی فرهنگ سکولار جدید غرب پرداخته است. البته سکولاریزم را به دلیل کثیر الاضلاع بودن ، می توان از ابعاد مختلفی تحلیل و بررسی کرد . سکولاریزم دارای جنبه ها و ابعاد مختلفی است، جنبه معرفتی که در نفی عوامل بیرون از پدیده های طبیعی یا تاریخی و در تأکید بر تحول بی وقفه تاریخ تبلور می یابد و جنبه نهایی که در تلقی نهاد دین به عنوان نهاد خصوصی بروز می یابد و جنبه سیاسی که در جدایی دین از سیاست نمود پیدا می کند. بدیهی است که هر کدام از این جنبه ها دارای اشکال و مناسباتی با واقعیتهای تاریخی پیرامون آن می باشند. در تمامی تعاریفی که از سکولاریزم می شود یک عنصر که تقریباً می توان گفت فرعی ترین عنصر سکولاریزم است ، به نحو مشترک یافت می شود. این عنصر عبارت است از جدایی دین از دولت یا به تعبیر خود غربی ها جدایی church از state . جدایی دین از دولت که به منزله سمبل سکولاریزم گرفته می شود، البته یکی از نتایج فرعی سکولاریزم است اما چون ملموس ترین، بارزترین و آشکارترین نتیجه آن است، نوعاً بر آن انگشت نهاده می شود. اما توقف کردن بر این عنصر و خاتمه دادن امر به اینجا البته گمراه کننده است. باید قدری به عقب برگشت و ریشه های تاریخی و فلسفی سکولاریزم را دید چون بدون این کار نمی توان فهمید که در تاریخ مدرن غرب چه اتفاق عظیمی افتاده است

در تحقیق کنونی تمام سعی و تلاش بر این است که فرهنگ سکولاریزم جدید از منظر مسیحیت تبیین گردد. اینکه مسیحیت بستر ایجاد فرهنگ سکولار جدید غرب بوده است یا نه ، ادعایی است که نیازمند تحقیق بسیار جدی است که قطعاً تبیین و توجیه آن فراتر از یک تحقیق مقدماتی و جانبی است که قصد نگارنده نیز از چنین تحقیقی صرفاً بیان تمهیدی است که در این زمینه صورت گرفته است

از این رو در راستای انجام تحقیق سعی شده است که به پدیده سکولاریزم و فرهنگ سکولار صرفاً در چارچوب فرهنگ مسیحی پرداخته شود. بدیهی است که فرهنگ مسیحی نیز حوزه یا حیطه خاصی را در بر نمی گیرد بلکه باید در فرایند تاریخی به آن نگریسته شود. در هر دوره ای از تاریخ غرب، این فرهنگ مسیحی است که به حیات خود ادامه می دهد و در هر دوره ای به شکل جدیدی ظاهر می شود لذا به این سبب است که می توان از فرهنگ سکولار در بستر فرهنگ مسیحی سخن گفت

در این روند با دو دسته از عوامل ظهور و رشد مواجه ایم ، یک دسته عوامل درونی است که در فرهنگ مسیحی قرون وسطی به منزله زمینه ای مستعد ، سکولاریزم را در خود بارور ساخته است و یک دسته عوامل بیرونی ، که همان شرایط فرهنگی ـ سیاسی خاص یعنی رنسانس ، نهضت اصلاح دین و عصر روشنگری است که در باروری فرهنگ سکولار موثر بوده اند

هدف از انجام چنین مطالعه ای ، بررسی این مسأله است که مبانی فرهنگ جدید سکولار درکجاست و فرهنگ مسیحی تا چه اندازه درآن تاثیر داشته است ؟ و اگر تاثیر داشته ، روند این تاثیر چگونه بوده است ؟ کاری که در این زمینه صورت گرفت عمدتا بر اساس یک کتاب مهم انگلیسی تحت عنوان «مبانی دینی فرهنگ سکولار جدید  «Biblical Origin of Modern Secular Calture » بوده است . نویسنده این کتاب ، پروفسور ویلیس . بی . گلوور Willis. B. Gloverاستاد تاریخ فلسفه در دانشگاه مرسر[1]است وی بحران کنونی جهان غرب را بحران هویت و عدم اعتماد و ایمان و بی اعتقادی به ارزشهای انسانی می داند . هدف وی از نوشتن چنین کتابی ، حل تناقضاتی است که بین شعبات مسیحی و الحادی در سنت عمومی غرب وجود دارد . در این فرایند ، او تاکید می کند که تداوم تاریخی اومانیسم مدرن با ایمان مسیحی در کار است . وی در مباحث این کتاب بررسی می کند که نفوذ مذهب در آنچه که گهگاهی اومانیسم مدرن سکولار نامیده می شود ، نادیده گرفته شده است .لذا با بررسی نمودن اعصار مختلف تاریخ غرب ، سعی می کند که رابطه اومانیسم و مسیحیت را تبیین کند

در تحقیق حاضر نیز با الهام گرفتن از مباحث کتاب فوق که در تبیین ریشه های سنتی دینی فرهنگ سکولار در اعصار مختلف تاریخ غرب است ، سعی شده است که این مساله از منظر مسیحی ـ غربی بررسی شود . در راستای انجام مطالعه و تحقیق ، موانع و محدودیتهایی نیز وجود داشته است. زیرا از آنجائی که تحقیق کنونی، سکولاریزم را در فرهنگ مسیحی – غربی توصیف نموده منابعی که در این زمینه  وجود داشته است بصورتی مدون و قابل توجه باشند، در دسترس نبوده است. اگر هم بوده، تنها به برخی از وجوه آن پرداخته است. خصوصا فقدان چنین منابعی به زبان فارسی ، محدودیتهای زیادی را در برداشته است  . کارهایی که در زمینه فرهنگ سکولار به زبان فارسی صورت گرفته تنها به برخی از جنبه ها ، نظیر تاثیر فرهنگ سکولار در اندیشه ایرانی و یا تاثیر این فرهنگ در جهان اسلام پرداخته است . لذا چنین منابعی برای تحقیق کنونی چندان موثر نیفتاد

روشی که نگارنده در رساله کنونی از آن استفاده کرده ، روش توصیفی ـ تحلیلی است . بدین صورت که با توصیف زمنیه های فرهنگ مسیحی در ادوار مختلف به تبیین و تحلیل فرهنگ سکولار در این ادوار تاریخی پرداخته شده است . در روش گرد آوری اطلاعات نیز ، از روش کتابخانه ای طی مراحل فیش برداری ، استفاده گردید

تعریف اصطلاحات مهم

1- سکولار، سکولاریزم و سکولاریزاسیون (secular, secularism, secularization)

سکولار به کسی می گویند که علاقه و گرایشی به امور معنوی و مذهبی ندارد و نهاد سکولار، نهادی است که بدون ملاحظه نسبت به هر گونه اندیشه دینی و مذهبی، تمام توجه خود را مصروف اهداف این جهانی و دنیوی می کند. در مورد دو اصطلاح سکولاریزم و سکولاریزاسیون نیز در فصل اول توضیحات لازم ارائه شده است

2- فرهنگ مسیحی : (christian calture)

مقصود از فرهنگ مسیحی، فرهنگی است که در بستر آیین مسیحیت شکوفا شده و در بستر مفسران آن رشد و توسعه یافت. این فرهنگ که با تحول مسیحیت نیز متحول گشت، افزون بر هزارسال بر غرب چیرگی داشت و هرگز مفادی واحد ارائه نکرد و افت و خیزهایی داشت که گزارش تفصیلی آن در حوصله این نوشتار نیست

3- کتاب مقدس: (the bible)

کتاب مقدس، عنوان مجموعه ای از نوشته های کوچک و بزرگ است که مسیحیان همه و یهودیان بخشی از آن را کتاب مقدس خود می دانند. عنوان معروف این مجموعه در زبان انگلیسی و بیش تر زبان های اروپایی، بایبل (bible) و یا کلمه های هم خانواده آن است که از واژه یونانی biblia به معنای «کتاب ها» گرفته شده است

 

4- رنسانس : (renassnance)

مقصود از رنسانس یا عصر نوزایی، عصری است که مربوط به سده های چهارده، پانزده و شانزده میلادی است. در این عصر، آرمان انسان، بازگشت به دوران طلایی فرهنگ یونان و روم باستان و احیای فرهنگ کلاسیک آن اعصار می باشد

5- اومانیسم : (humanism)

مقصود از اومانیسم ، مکتب اصالت بشر یا انسانگرایی است که طبق آن اندیشه خدامحوری به اندیشه انسان محوری تبدیل می شود و طبق آن انسان می کوشد که خود معنای زندگی اش را بفهمد

6- آیین کاتولیک: (doctrin of catholic)

مقصود آیینی است که در تمام دوران قرون وسطی، کلیسا طبق آن بر آداب و اعمال دینی مردم اعمال نفوذ می نمود. در آئین کاتولیک ، مرجعیت نهایی ، پاپ و کلیسا است

7- آئین پروتستان : (doctrin of protestant)

آئین پروتستان چنانکه از واژه پروتستان ( = معترض ) بر می آید ، درباره برخی از اصول و آموزه های اساسی الهیات مسیحی از جمله آموزه بخشایش گناهان ، پذیرش توبه ، دکترین تمایز و برتری روحانیون کلیسا، آموزه دو شمشیر و … با آئین کاتولیک اختلاف دارد. و بطور کلی نسبت به اعمال کلیسای کاتولیک معترض می باشد. این آئین به عنوان یک جنبش دینی در درون مسیحیت ظهور کرد و به آیینی جدید تبدیل شد


 

[1] -Mercer

 

1- ریشه لغوی

واژه سکولار secular برگرفته از اصطلاح لاتینی saeculum یا saecularum (به معنی قرن و سده و همینطور به معنای نسلی از انسانها) می‌باشد. از این واژه تعبیر به زمان حاضر و اتفاقات این جهان در مقابل ابدیت و جهان دیگر شده است. تعبیر عام تر از این مفهوم به هر چیز متعلق به این جهان اشارت دارد[1]

2- معادل های واژه سکولار

مشکل تعدد اصطلاحات و لغات بکار رفته در برابر یک واژه خاص از زبانهای اروپایی و عدم تلاش جدی از سوی لغت شناسان و اصحاب فن برای حصول نوعی اجماع و توافق در انتخاب و ترویج مناسب ترین معادل برای آن، اختصاص به واژه مورد نظر ندارد، بلکه دامن اغلب اصطلاحات فنی و مفاهیم رایج در حوزه های علوم انسانی را فرا گرفته است. در خصوص اصطلاح سکولار، در زبانهای اروپایی بنا به تحققهای تاریخی متفاوت این مفهوم، اصطلاحات مختلفی شکل گرفته است. معروفترین اصطلاحی که بویژه در کشورهای پروتستان رواج یافته،‌ واژه “secularism” می‌باشد که به لحاظ ریشه ای برگرفته از همان اصطلاح لاتینی saeculum است. در کشورهای کاتولیک برای این اصطلاح ، معادل “laicite” [2] بکار می‌رود. این واژه از ریشه یونانی “laos” (به معنای مردم) و laikos به معنای عامه مردم در برابر طبقه کاهنان و روحانیان ، اشتقاق یافته است

دو اصطلاح “سکولار” و “لائیک”[3] ، چه در زبان فارسی و چه در زبانهای اروپایی، در بسیاری از موارد به صورت مترادف به کار برده می‌شوند. هر چند که اصطلاح سکولار اعم از لائیک می‌باشد و برای آن معنایی وسیع تر از لائیک در نظر می‌گیرند

برخی نیز در مقایسه با واژه لاتینی “saecularis” ، اصطلاح آلمانی “weltlich” به معنای “دنیوی” یا “این جهانی” را معادلی برای اصطلاح secular و همینطور اصطلاح “vewltichen” به معنای “دنیوی شدن” یا این “جهانی شدن” را معادلی برای اصطلاح “secularization” قرار دادند[4]

در فرهنگ زبان و ادبیات عرب، سکولاریزم به “علمانیت” ترجمه شده است. البته باید خاطرنشان نمود که علی رغم قطعیتی که در زبان عربی در مورد علمانیت به عنوان معادل سکولاریزم – و نیز علمنه در برابر سکولاریزاسیون [5] وجود دارد،‌اما در این میان دو ابهام جدی در کار است که هنوز راه حل قطعی و مورد اتفاقی نیافته است:‌

- برای نخستین بار چه کسی این اصطلاح را در فرهنگ و ادبیات عرب وارد ساخت؟

- و نیز منشأ اشتقاق این واژه چیست؟

پاسخ به دو ابهام فوق، مورد بررسی این نوشته نمی‌باشد، زیرا زبان شناسان و علمای عرب پاسخهای متعدد و گوناگونی در این باره ارائه نمودند و به یک راه حل قطعی و مسلم دست نیافتند. این مطلب که آیا علمانیت از علم برگرفته شده و به نوعی معنای scientism در آن، تضمین شده است ، یا اینکه از عالم برگرفته شده و با حذف الف به علمانیت تبدیل شده است ، میان زبان شناسان عرب به توافقی کلی دست نیافته است

از اینرو در ادبیات عرب، مبدأ و منشأ این واژه نیز مانند بسیاری از اصطلاحات دیگر همچنان نامعلوم می‌ماند[6]

بنا به عقیده برایان ویلسون[7] ، براساس وجوه کارکردی اصطلاح سکولاریزم و سکولاریزاسیون،‌تعابیر دیگری نیز می‌توان از آنان داشت. وی می‌گوید، «تعابیر دیگر و کمابیش محدودتری که به برخی از تحولات سکولاریزم و فرایند سکولاریزاسیون اشاره دارند، عبارتند از :‌تقدس زدایی[8]، غیر روحانی کردن[9] و مسیحیت زدایی[10]»

خصوصی شدن دین[11] ،‌به حاشیه رانده شدن دین، تبدیل شدن دین به نوعی فعالیت و سرگرمی‌اوقات فراغت نیز از مفاهیمی‌هستند که گاه از سوی جامعه شناسان دین به عنوان معادلهایی برای این اصطلاح، ارائه شده اند[12]

3- معادل های فارسی

در مورد برابر نهاده فارسی سکولاریزم ، قطعیتی وجود ندارد و همچنان نویسندگان و اندیشمندان ایرانی برای رساندن این مفهوم از تعابیر متعددی استفاده می‌کنند. به اختصار به چند نمونه از این تعابیر اشاره می‌کنیم

1-3- سکولاریزم

دنیاپرستی و اعتقاد به اصالت امور دنیوی،‌غیر دین گرایی، نادینی گری، دنیویت ، نادینی،‌دین زدایی، این دنیایی و غیرمذهبی،‌دنیاگرایی،‌گیتیانه [13] (در برابر مینوی یا اخروی)

برخی نیز ترجمه “این جهانی” را برای اصطلاح سکولاریزم بکار می‌برند[14]. و همینطور در نظر برخی دیگر از نظریه پردازان ،‌ “علمی‌بودن” یا “علمی‌گروی” ، دقیق ترین ترجمه سکولاریزم است[15]

2-3- سکولاریزاسیون

رایج ترین معادل فارسی واژه سکولاریزاسیون جداانگاری دین و دنیا[16] است. اما در تعابیر دیگر، این اصطلاح نیز به صورتهای مختلف ترجمه شده است از آن جمله، غیردینی کردن، دنیوی سازی نامقدس شدن[17]، از قید کشیشی یا رهبانیت جدا شدن، دنیاپرست شدن، مادی شدن[18] ، دنیوی کردن و عرفی شدن[19] ،‌ که وجه مشترک همه آنها قداست و دین زدایی است

در میان اصطلاحات فوق، آنهایی که در آن از پسوند “سازی” و “کردن” استفاده شده است به دلیل متعدی بودن این قبیل افعال، وجود نوعی اراده و تصمیم برای دنیوی کردن یا ساختن را به ذهن متبادر می‌سازند که بنظر می‌رسد با مفهوم اصلی این واژه مغایرت داشته باشد. ظاهراً مناسب ترین معادل برای لغاتی که در انگلیسی به tion ختم می‌شوند، به کارگیری پسوند “شدن” است، چرا که این فعل (شدن – becoming ) ، بیانگر یک تغییر و تحول فراارادی با همان مضمونی است که در این اصطلاح منظور نظر است

در یک مقایسه کلی از میان معادل های پیشنهادی به درستی نمی توان معادل خاصی را انتخاب نمود چرا که هر کدام از این معادل ها معنای خاصی را به ذهن متبادر می کند که در بردارنده همه معانی نهفته در اندیشه سکولار نیست. لذا در تحقیق حاضر، از همان اصطلاح سکولاریزم و سکولاریزاسیون استفاده می گردد


 

[1] – Britanica Encyclopedia, Vo..10,p

[2] – امروزه اصطلاح Laicite در زبان و فرهنگ کشور ترکیه به Laiklik تبدیل شده است

[3] – طبق تعریف دایره المعارف بریتانیکا ،‌ “لائیک (laic) یعنی تمایز دین از سیاست

[4] – مراد فرهادپور، “نکاتی پیرامون سکولاریزم” ،‌کیان 26، ص 14

[5] – secularization

[6] – حمیدرضا شریعتمداری، سکولاریزم در جهان عرب، ص 21

[7] – Bryan R. Wilson ، یکی از چهره های برجسته تز سکولاریزاسیون

[8] – desacralization

[9] – laicization

[10] – dechristianization

[11] – privatization of religion

[12] – همایون همتی، “ناکامی‌در تبیین معنا و مبنای سکولاریزم”، کتاب نقد،‌صص 7-196

[13] – ماری بریجانیان، فرهنگ اصطلاحات فلسفه و علوم اجتماعی، ج 2 ، ص 780

[14] – مراد فرهاد پور، پیشین ،‌ص 14

[15] – عبدالکریم سروش، “معنا و مبنای سکولاریزم“، کیان 26، ص 6

[16] – بهاءالدین خرمشاهی در علم و دین و مرتضی اسعدی در فرهنگ و دین.

[17] – همایون همتی، “سکولاریزم و اندیشه دینی در جهان معاصر” ، قبسات 1375، ص 92

[18] – محمدتقی جعفری، “تحقیق و بررسی سکولاریزم ” ، قبسات  1375،‌ص 54

[19] – مجید محمدی در دین علیه ایمان


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

» نظر

پروژه دانشجویی پایان نامه نظریه صدق منطق دانان مسلمان در word

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی پایان نامه نظریه صدق منطق دانان مسلمان در word دارای 160 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی پایان نامه نظریه صدق منطق دانان مسلمان در word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی پایان نامه نظریه صدق منطق دانان مسلمان در word

فصل اول : مقدمه و پیشینه تاریخی
بخش اول : مقدمه و کلیات و معانی حق و صدق نزد حکمای اسلامی
1-1-    مقدمه     
1-2-    تعریف مسأله     
1-3-    سوالهای اصلی تحقیق     
1-4-    فرضیه‌های تحقیق     
1-5-    هدف‌های تحقیق     
1-6-    روش تحقیق     
1-7-    سابقه تحقیق     
1-8-    معانی حق و صدق نزد حکمای اسلامی     
1-9-    تمایز حق و صدق     
1-9-1- رای مشهور حکمای اسلامی     
1-9-2- نظریه برخی از فیلسوفان غربی     
1-9-3- نظریه شهید مطهری     
بخش دوم : پیشینه تاریخی نظریه مطابقت صدق
2-1- سابقه نظریه مطابقت در یونان     
2-1-1- مطابقت از نظر افلاطون     
2-1-2- نظریه مطابقت از دیدگاه ارسطو     
2-1-3- نظریه مطابقت از نظر فارابی     
2-1-4- نظریه مطابقت از دیدگاه ابن سینا     
2-1-5- نظریه مطابقت از دیدگاه سهروردی     
بخش سوم : آیا نظریه مطابقت تعریف صدق است یا ملاک آن
3-1- تمایز تعریف صدق و ملاک صدق     
3-2- دیدگاه برخی از فلاسفه اسلامی     
3-3- دیدگاه برخی از فلاسفه غربی     
3-4- نقد و بررسی     
فصل دوم : تئوری صدق از نظر منطق دانان غربی
بخش اول : نظریه مطابقت
1-1-    توضیح نظریه مطابقت     
1-1-1-    نظریه مطابقت در نظر منطق دانان جدید غرب     
1-1-2-    مطابقت و اتمیسم منطقی     
1-1-3-    اشکالات نظریه مطابقت     
بخش دوم : تئوری هماهنگی
2-1- تئوری هماهنگی یا سازگاری     
2-2- اصل ارتباط درونی     
2-3- درجات صدق     
2-4- ایرادات نظریه هماهنگی     
بخش سوم : تئوری عمل گرایانه
3-1- تئوری عمل گرایانه     
3-2- نظریه شیلر     
3-3- نقد و بررسی این نظریه     
بخش چهارم : تئوری زیادتی صدق
4-1- تئوری زیادتی صدق     
4-2- اشکالات نظریه زیادتی صدق     
بخش پنجم : نظریه غیر توصیفی صدق     
5-1- نظریه غیر توصیفی صدق     
5-2- اشکالات نظریه غیر توصیفی صدق     
بخش ششم : نظریه سمانتیکی صدق تارسکی
6-1- تبیین نظریه سمانتیکی تارسکی     
6-1-1- مفهوم صدق به عنوان موضوع نظریه معنا شناختی تارسکی     
6-1-2- تعریف صدق در نظریه معناشناسی تارسکی     
فصل سوم : نظریه مطابقت صدق از نظر فیلسوفان و منطق دانان مسلمان
بخش اول : آیا مطابقت مربوط به علوم حضوری است یا حصولی
1-1-    تعریف علم حضوری وحصولی     
1-2-    رابطه مطابقت با علم حضوری و حصولی     
1-3-    راهیابی خطا در علم حضوری     
بخش دوم : نظریه مطابقت به عنوان روش صدق در تصورات یا تصدیقات     
بخش سوم : رابطه خبر با صدق و کذب
3-1- تحلیلی که صدق و کذب پذیری را تعریف قضیه می‌داند     
3-2- تحلیلی که صدق و کذب پذیری را ملاک تمایز قضیه می‌داند     
3-3- اشکال پارادکس دروغگو بر هر دو تحلیل     
بخش چهارم : مناط صدق و کذب قضایا
4-1- بررسی اجمالی اختلاف حکما در تقسیم قضایا     
4-2- صدق و کذب در انواع قضایا     
4-2-1- قضایای خارجیه     
4-2-2- قضایای ذهنیه     
4-2-3- قضایای حقیقیه     
بخش پنجم : معانی نفس الامر     
5-1- نفس الامر به معنای عالم امر و عقول مجرده     
5-2- نفس الامر به معنی فی نفسه     
5-3- نفس الامر به معنای عالم ثبوت اشیاء     
5-4- نقد و بررسی معانی ذکر شده از نفس الامر     
بخش ششم : مطابقت در مباحث وجود ذهنی
6-1- مطابقت در مباحث وجود ذهنی     
6-1-1- اهمیت بحث وجود ذهنی     
6-1-2- تاریخچه وجود ذهنی     
6-1-3- تبیین نظریه وجود ذهنی     
6-1-4- آیا انحفاظ ماهیت از لوازم نظریه مطابقت است یا از مبنای آن     
بخش هفتم : نظریه مطابقت از دیدگاه برخی از فیلسوفان مسلمان
7-1- نظریه ملاصدرا درباره مطابقت     
7-2- حکیم سبزواری     
7-3- علامه طباطبایی     
7-4- شهید مطهری     
7-5- استاد مصباح یزدی     
7-6- جمع بندی و نتیجه گیری     

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی پایان نامه نظریه صدق منطق دانان مسلمان در word

1-    آشتیانی، سید جلال الدین، شرح حال و آرای فلسفی ملاصدرا – مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، حوزه علمیه قم، تهران، بهار

2-        آیر، زبان حقیقت و منطق، ترجمه منوچهر بزرگمهر، انتشارات علمی دانشگاه صنعتی

3-        ابراهیمی دینانی، غلامحسین، شعاع اندیشه و شهود، انتشارات حکمت چاپ پنجم

4-        ابراهیمی دینانی، قواعد کلی فلسفه در فلسفه اسلامی، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، تهران

5-    ابن سینا، حسین ابن عبدا;، الاشارات و التنبیهات مع شرح للمحقق نصیرالدین طوسی و شرح الشرح قطب رازی، نشرالبلاغه، قم

6-        ابن سینا، حسین ابن عبدا;، الالهیات من کتاب الشفاء، منشورات مکتبه آیه اله المرعشی النجفی، قم المقدسه، ایران 1404 ق

7-    ابن سینا، حسین ابن عبدا;، المبدأ و المعاد، باهتمام عبدالله نورانی، موسسه مطالعات اسلامی دانشگاه مک گیل با همکاری دانشگاه تهران،

8-        ارسطو، متافیزیک، ترجمه از یونانی توسط دکتر شرف الدین خراسانی، نشر گفتار تهران

9-        اسکفلر، اسرائیل، چهار پراگماتسیت، ترجمه محسن حکیمی، نشر مرکز

10-    افلاطون، دوره آثار، ترجمه محمد حسین لطفی، چاپ سوم، انتشارات خوارزمی، تهران،

11-    پوپر، کارل ریموند، حدسها و ابطالها، ترجمه احمد آرام، مجله تحقیقات اسلامی

12-    پوپر، کارل ریموند، جامعه باز و دشمنانش، ترجمه عزت الله فولادوند، چ چهارم

13-    پوپر، کارل ریموند، جستجوی ناتمام، ترجمه دکتر ایرج علی آبادی، انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، چاپ اول

14-    تفتازانی، سعدالدین، شرح المقاصد، تحقیق دکتر عبدالرحمن عمیر (قم انتشارات الرضی، ج 1، 1371 ه‍ ش

15-    تفتازانی، سعد الدین، االمطول، فی شرح تلخیص المفتاح (مصححی عثمان افندی زاده، احمد رفعت) ترکیه

16-  جوادی آملی،‌ عبدالله،‌رحیق مختوم شرح حکمت متعالیه بخش چهارم از ج اول و بخش دوم از ج اول مرکز نشر اسراء، 1375 ه‍ ش. قم،‌ بهمن 1370،‌چاپ اول

17-    جوادی آملی، عبدالله، شناخت شناسی در قران، ناشر : مرکز مدیریت حوزه علمیه

18-    جوادی، محسن، باید و هست، مرکز انتشارات تبلیغات اسلامی، حوزه علمیه قم، تهران1375

19-  دشتکی، صدرالدین، رساله فی شبهه جذر الاصم، تصحیح احد فرامرز قراملکی، خردنامه صدرا، شماره پنجم و ششم پائیز و زمستان 1375

20-    دکارت، رنه تأملات در فلسفه اولی، ترجمه احمد احمدی، مرکز نشر دانشگاهی تهران 1369

21-  دورانی، جلال الدین، نهایه الکلام فی حل شبهه کل کلامی کاذب تصحیح و مقدمه احد فرامرز قراملکی، نامه مفید، شماره پنجم بهار 1375

22-    راسل،‌ برتراند، مسائل فلسفه، ترجمه منوچهر بزرگمهر، موسسه انتشارات علمی دانشگاه صنعتی

23-    سبزواری، ملاهادی، شرح المنظومه، موسسه انتشارات دارالعلم قم، چاپ پنجم، زمستان 1366 ق بخش منطق و حکمت

24-  سهروردی، شهاب الدین یحیی، حکمه الشراق مجموعه مصنفات شیخ اشراق ج 2 به تصحیح و مقدمه هنری کربن، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

25-  سهروردی، شهاب الدین یحیی المشارع و المطارحات، مجموعه مصنفات شیخ اشراق ج 1 به تصحیح و مقدمه هنری کربن، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

26-    شعرانی، ابوالحسن، ترجمه و شرح فارسی کشف المراد شرح تجرید الاعتقاد، چاپ اسلامیه

27-  شیرازی، صدرالدین محمد، الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه الاربعه، داراحیاء التراث العربی، بیروت، ج 1 و 2 و 3 و 7 و 8 و 9

28-    شیرازی، صدرالدین محمد، رساله التصور و التصدیق، چاپ شده همراه با کتاب الجوهر النضید، قم انتشارات بیدار، 1368

29-    شیرازی، صدرالدین محمد، شرح حکمه الاشراق، چاپ سنگی

30-  شیرازی، صدرالدین محمد، الشواهد الربوبیه فی المناهج السلوکیه با حواشی حاج ملاهادی سبزواری، تعلیق و تصحیح و مقدمه سید جلال الدین آشتیانی مرکز نشر دانشگاهی 1360 ش

31-  شیرازی، قطب الدین محمود ابن ضیاء الدین مسعود، دره التاج، بکوشش و تصحیح سید محمود مشکوه، انتشارات حکمت، بهار 1369

32-    شیرازی، قطب الدین، شرح حکمت الاشراق سهروردی، باهتمام عبدالله نورانی، تهران 1380

33-  طباطبایی، محمد حسین، اصول فلسفه و روش رئالیسم، ج اول و دوم و سوم پاورقی به قلم استاد مطهری، چاپ سوم ایران، انتشارات صدرا

34-    طباطبائی، محمد حسین، بدایه الحکمه، مکتبه الطباطبائی، ایران قم شارع ارم

35-    طباطبائی، محمد حسین، نهایه الحکمه، ایران، انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم

36-    طباطبایی، محمد حسین، نهایه الحکمه، با تعلیقیه محمد تقی مصباح یزدی، ج اول، انتشارات الزهراء، آبان 1363

37-  طوسی، خواجه نصیرالدین محمد، کشف المراد فی تجرید الاعتقاد،‌شرح حسن ابن یوسف حلی، منشورات شکوری، قم، تیر 71

38-    طوسی، خواجه نصیرالدین محمد، الاساس الاقتباس، موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران 1367

39-  طوسی خواجه نصیرالدین محمد، تلخیص المحصل معروف به نقد المحصل بانضمام رسائل و فوائد کلامی باهتمام عبدالله نورانی، تهران 1359، انتشارات موسسه مطالعات اسلامی دانشگاه مک گیل شعبه تهران با همکاری دانشگاه تهران

40-    فارابی ابونصر، الجمع بین رای الحکیمین، بی تا

41-    فروغی، محمد علی، سیر حکمت در اروپا، ج اول، انتشارات زوار تهران 1342 ه‍ ش

42-    فولکیه، پل، فلسفه عمومی، ترجمه دکتر یحیی مهدوی، انتشارات دانشگاه تهران دی ماه 1370

43-    کاپلستون، فردریک، تاریخ فلسفه، ترجمه جلال الدین مجتبوی، مرکز انتشارات علمی و فرهنگی 1362 ش ج 1

44-    کاشف الغطاء، شیخ علی، نقد الآراء المنطقیه، مطبعه لقمان، النجف 1382 ه‍ ق

45-    مشکوه الدینی، عبدالحسن، ترجمه و شرح منطق نوین صدرالدین محمد شیرازی، موسسه انتشارات آگاه، تهران 1362

46-    مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش فلسفه، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، ج 1 بهار 77

47-    مصباح یزدی، محمد تقی، دروس  فلسفه، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تهران

48-  مصباح یزدی، محمد تقی، مقاله ارزش شناخت، دومین یادنامه، علامه طباطبائی موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، چاپ اول 1363 ه‍ ش

49-    مطهری، مرتضی، شرح مبسوط جلد اول و دوم و سوم، تهران انتشارات حکمت 1406 ه‍ ق

50-    مطهری، مرتضی، شرح منظومه، تهران انتشارات صدرا، 1377

51-  میرداماد، تعلیقات منطقیه و مباحث الفاظ، مجموعه متون و مقالات تحقیقی انتشارات دانشگاه تهران، باهتمام مهدی محقق و توشی هیکوایزوتسو،‌1370 ش

52-  ناگل، ارنست، ج نیومن و آلفرد، تارسکی، برهان گودلی و حقیقت برهان، ترجمه اردشیر، انتشارات موسی، چاپ اول، تهران

53-    نصری، عبدالله، نظریه شناخت حائری یزدی، موسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، چاپ اول زمستان

54-    هرمن رندل، جال، درآمدی به فلسفه، ترجمه امیر جلال الدین اعلم، انتشارات سروش، تهران، 1363 ه‍ ش

55-  یزدی، مولی عبدالله بن شهاب الدین الحسین،‌الحاشیه علی تهذیب المنطق (للتفتازانی)، موسسه النشر الاسلامی التابعه لجماعه المدرسین بقم المشرفه 1412 ه‍ ق ص

چکیده

درباره تئوری صدق در میان فیلسوفان و منطق دانان جهان شش نظریه وجود دارد رایج ترین و قدیمی ترین آنها نظریه مطابقت است که سابقه آن به یونان و ارسطو می‌رسد هر چند در آثار ارسطو به طور مستقل به این بحث پرداخته نشده است. فلاسفه اسلامی به طور قطع و بدون تردید به این نظریه معتقدند و همچنین بسیاری از فیلسوفان مغرب زمین در تعریف صدق قضایا به نظریه مطابقت قائلند

اساس نظریه مطابقت این است صدق قضیه عبارت از مطابقت آن با واقع و نفس الامر و این مسأله مبتنی بر دو اصل است اول اینکه واقعیتی هست و دوم اینکه ذهن ما قادر به کشف واقعیت می‌باشد

فیلسوفان غربی در مورد صدق به تئورهای دیگر معتقدند که این تئوری‌ها عبارتند : 1- تئوری هماهنگی : این نظریه به فلاسفه عقل گرا نسبت داده شده و آنها معتقدند که صدق یک گزاره تنها به معنای سازگاری آن با نظامی از قضایای دیگر عقلی است. و برخی از پوزیتویست‌ها از این تئوری دفاع کرده‌اند و برخی از اینها معتقد بودند که قضایای حسی و تجربی صدقشان از راه مطابقت معلوم می‌شود و قضایای که تجربی و حسی نیستند صدقشان بوسیله سازگاری آنها با گزاره‌های آزموده شده بدست می‌آید و بعضی از پوزیتویست‌ها معتقدند تنها راه آزمون صدق قضایا ارتباط درونی میان خود باورها است

2- تئوری عمل گرایانه : پیرس و جیمز و دیوئی از طرفداران این تئوری هستند و آنها در معناداری معتقدند که معنای یک لفظ عبارت از پیامد عملی یا تجربی آن

3- تئوری زیادتی صدق : طرفداران این نظریه معتقدند که محمول صادق و کاذب زاید است و می‌توان آنها را حذف کرد و هیچ تأثیری در جمله ندارند

4- نظریه غیر توصیفی صدق : معتقدان به این تئوری می‌گویند که صدق و کذب کلمات توصیفی نیستند بلکه کلمات انجازی و تأییدی و انشایی هستند

5- نظریه سمانتیکی صدق تارسکی : تارسکی ضمن قبول نظریه صدق ارسطویی با ارائه نظریه زبان و فرا زبان به بازسازی این تئوری پرداخته تا از شبهات و پارادوکس‌های که در زبان پیش می‌آیند جلوگیری کند و از نظر وی صدق و کذب عناصر فرا زبانی هستند در حالیکه راست و دروغ عناصر زبانی هستند

1- مقدمه و کلیات

1-1 مقدمه

فلسفه شناخت واقعیت است که به وسیله فاعل شناسایی (ذهن) صورت می‌گیرد و در قالب عناصر زبانی (الفاظ) بیان می شود. بنابراین در پدیده شناخت سه عامل هستی، فاعل شناسایی و زبان نقش اساسی دارند

اما در فلسفه معاصر بیشتر به رابطه این سه عامل مهم پرداخته اند و از مباحثی که مربوط به رابطه هستی و فاعل شناسایی هستند به معرفت شناسی[1] تعبیر کرده اند و از مباحث مربوط به رابطه فاعل شناسایی و زبان به معناداری[2] و بالاخره از مباحث مربوط به رابطه هستی و زبان به صدق[3] تعبیر می کنند

مباحث معرفت شناختی و معناداری و صدق هر کدام حوزه خاصی در فلسفه معاصر را به خود اختصاص می دهند اما مباحث معناداری و به تبع آن بحث اعتبار و استدلال و صدق از مهمترین مسائل فلسفه منطق به شمار می‌آیند

1-2 تعریف مسأله

ما در این رساله به بحث اخیر یعنی مسأله صدق و بیان ماهیت و ملاک آن از دیدگاه منطق دانان مسلمان و حتی منطق دانان غربی می پردازیم و هر کدام را مورد نقد و بررسی قرار می دهیم

نظریه هایی که در این رساله به بررسی آنها می پردازیم: عبارتند از

1- نظریه مطابقت  The correspondence theory of truth

2- نظریه هماهنگی یا (سازگاری) The coherence theory of truth

3- نظریه عمل گرایانه The pragmatic theory of truth

4- نظریه زیادتی The redundancy theory of truth

5- نظریه غیر توصیفی The Non-Descriptive theory of truth

6- نظریه سمانتیکی صدق Semantic theory of truth

 

1-3 سئوال های اصلی تحقیق

1- کدام یک از نظریه های صدق نزد منطق دانان و فیلسوفان مسلمان رایج بوده است

2- رابطه نظریه های صدق با نظریه وجود ذهنی در فلسفه اسلامی چیست؟

3- فیلسوفان اسلامی علاوه بر بحث وجود ذهنی در چه مباحثی به نظریه‌های صدق پرداخته اند

4- آیا نظریه مطابقت برای ملاک صدق کافی است؟

5- موضوع یا متعلق با لذات صدق و کذب در نزد منطق دانان مسلمان چه چیزی است؟

6- آیا تنها قضایای اخباری متعلق صدق و کذب قرار می گیرند یا اموری دیگری هم هستند که قابل ارزش گذاری هستند. اگر اموری هم به صدق و کذب متصف می شوند این اتصاف بالذات است یا بالعرض؟

7- مشکلات نظریه مطابقت و دیگر نظریه های صدق کدامند؟

1-4- فرضیه های تحقیق

1- نظریه مطابقت رایج ترین نظریه نزد منطق دانان و فیلسوفان مسلمان بوده است

2- نظریه مطابقت صدق به تنهایی به عنوان ملاک صدق قضایا کافی نیست

3- نظریه مطابقت از مبانی نظریه وجود ذهنی در فلسفه اسلامی است

4- فیلسوفان اسلامی در بحث علم و عالم و معلوم اجمالاً به این بحث پرداخته اند

1-5 – هدف های تحقیق:

1- استخراج دیدگاههای منطق دانان و فیلسوفان مسلمان در مورد نظریه‌های صدق

2- تطبیق نظریه های صدق در منطق اسلامی و غربی

3- انجام یک کار پژوهشی مستقل در باب نظریه های صدق

1-6 روش تحقیق

در این رساله به دلیل تئوریک بودن آن سعی شده است پس از جمع آوری نظریات صدق به تحلیل و نقد و بررسی آنها پرداخته و دیدگاههای مختلف را تا حدودی مقایسه نماییم و در مواردی پیامدهای فلسفی ـ منطقی هر دیدگاه را بیان کنیم و لذا روش ما عمدتاً تحلیلی، تطبیقی و توصیفی است

 

1-7 – سابقه تحقیق:

1- در مورد نظریه های صدق در فرهنگ فلسفی و منطقی ما کار مستقلی انجام نشده است

2- بسیاری از کارهای انجام شده در این مسأله توسط منطق دانان غربی بوده به ویژه در کتابهای فلسفه منطق بطور مجزا به آن پرداخته اند

3- به نظر می رسد یک کار پژوهشی مستقل جهت مقایسه نظریه های صدق در منطق اسلامی و غربی انجام نشده و لذا چنین پژوهشی از اهمیت خاصی برخوردار است

معانی حق و صدق

1-8 معانی حق و صدق نزد حکمای اسلامی

کلمه حق دارای معانی گوناگون است و استعمالهای متفاوتی دارد یعنی حق به صورت اشتراک لفظی و یا به حقیقت و مجاز و یا آنچنانکه ظاهر است به اشتراک معنوی بر مصادیقی حمل می شود[4] بیان معانی حق در اغلب کتب فلسفی حکمای اسلامی آمده است این مضمون در کتاب الهیات شفاء، شرح اشارات نمط چهارم و همین طور کتاب مشارع و مطارحات شیخ اشراق چنین آمده است «و اما الحق فقد یعنی به الوجود فی الاعیان مطلقاً فحقیّه کل شیء نحو وجوده العینی و قد یعنی به الوجود الدائم و قد یعنی به الواجب لذاته و قد یفهم عنه حال القول و العقد من حیث مطابقتهما لما هو واقع فی الاعیان فیقال: هذا قول حق، هذا اعتقاد حق و هذا الاعتبار من مفهوم الحق هو الصادق، فهو الصادق باعتبار نسبته إلی الامر، و حق باعتبار نسبته الامر الیه و قد اخطاء من توهم أن الحقیه عباره عن نسبه الامر فی نفسه إلی القول او العقد و الصدق نسبتهما الی الامر فی نفسه فإن التفرقه بینهما بهذا الوجه فیها تعسف و احق الاقاویل ما کان صدقه دائماً و احق من ذلک ما کان صدقه اولیاً و الاول الاقاویل الحقه الاولیه التی انکاره مبنی کل سفسطه هو القول بانه لا واسطه بین الایجاب والسلب»[5]

معنای اول حق هر موجود خارجی است اعم از آنکه دائمی و یا غیر دائمی باشد. معنای دوم وجود دائمی است. حق در این معنا شامل موجودات غیر دائمی که زائل می شوند مانند حرارت مادی نمی شود

معنای سوم آن موجود دائمی است که ازلی نیز می باشد در این معنا حق فقط به واجب الوجود بالذات اطلاق می شود که ازلی است و بطلان در آن راه ندارد معنای چهارم حق عبارت است از عقد یعنی قضیه ذهنی و یا قول یعنی قضیه لفظی، در صورتی که واقع مطابق آن باشد حق نامیده می شود

نحوه اطلاق حق بر قضیه در کتاب رحیق مختوم چنین آمده است

قول اول اطلاق حق بر قضیه از باب وصف به حال متعلق موصوف است به این بیان  که حق به معنای موجود خارجی است و به قضیه از آن جهت که محکی و مخبر عنه آن است حق اطلاق می شود صدر المتألهین این قول را خالی از تعسف و تکلّف نمی داند زیرا آنگاه که گفته می شود فلان قضیه حق است. بدون عنایت و مجاز، حق بر قضیه که مطابق خارج است اطلاق می گردد یعنی وصف قضیه ای که واقع مطابق اوست

قول دوم مختار علامه طباطبائی است و آن قول این است که حق صفت موجود خارجی است ولیکن از جهت مطابقتی که بین قضیه با آن هست، تطابق واسطه در ثبوت حقیقت برای قضیه می شود. یعنی حق وصف قضیه است حقیقتاً به وساطت واقع

و قول سوم همان قول رایج است که اطلاق حق بر قضیه از باب وصف به حال موصوف است بدون آنکه نیازمند به واسطه در ثبوت باشد به این بیان که قضیه که مطابق خارج باشد حق است چه اینکه صدق وصف قضیه است به لحاظ انطباق با واقع.[6]

به نظر می رسد که در این سه قول، قول علامه ارجح باشد چون حقانیت و واقعیت از آن موجود خارجی است حق بودن قضیه به تبع و وساطت آن موجود خارجی است

1-9- تمایز حق و صدق

در خصوص تمایز حق و صدق نیز چند قول مذکور است

1-9-1- رأی مشهور حکمای اسلامی:‌ که قائلند اگر قضیه مطابِق با واقع باشد و واقع مطابَق با آن در این صورت به قضیه صدق اطلاق می شود‌. «; انه (الحق) صادق فیما احسب باعتبار نسبته إلی الامور و حق باعتبار نسبه الامر إلیه»[7] اما اگر واقعیت عینی با قول مطابق باشد یعنی واقع مطابِق و قول مطابِق باشد و به قول و قضیه حق اطلاق می شود

1-9-2- نظریه شیخ اشراق: شیخ اشراق با این نحو تمایز قائل شدن بین حق و صدق مخالف است و معتقد است که حق و صدق به یک معنا است و یکی است. عین عبارت او چنین است «و قد قیل أن الحقیّه تقال لنسبه الامر فی نفسه الی القول او العقد والصدق لنسبه القول او العقد إلی الامر فی نفسه. و کأن هذا الفرق فیه تعسف ما: فانه اذا قیل «قول حق» و «قول صادق» فی کلیهما لایراد الا مطابقه ذالک القول للامر الحارج، ثم لابد من المطابقه من ذالک الجانب الاخر»[8]بنابراین او معتقد است که بین حق و صدق تفاوتی وجود ندارد وقتی که گفته می شود. این قول حق است و آن قول صدق، جز مطابقت آنها با یک واقعیت عینی چیز دیگر در نظر گرفته نمی شود و شکی نیست که وقتی قول حق و یا قول صدق با واقعیت عینی مطابقت داشته باشد ناچار واقعیت عینی نیز با قول حق یا قول صدق مطابقت خواهد داشت

نقد و بررسی: به نظر می رسد که شیخ اشراق تصور کرده تمایزی که مشهور بین حق و صدق قائلند تمایز حقیقی است در حالیکه مراد از این تمایز اعتباری است یعنی وقتی که گفته می شود اگر قول با واقع مطابق باشد. صدق و اگر واقع با قول مطابق باشد به قول حق اطلاق می شود منظورشان این نیست که ممکن است قول با واقع مطابق باشد و واقع عینی مطابق با قول نباشد بلکه منظور این است که این دو تنها بالاعتبار با هم متفاوت هستند و حقیقتاً یکی هستند

1-9-3- نظریه برخی از فیلسوفان غربی:

برخی از فیلسوفان غربی بین حق و صدق تفاوت قائل شده اند پل فولکیه معتقد است که معمولاً صدق در مقابل کذب به کار می رود نه خطا و دروغگو کسی نیست که حتماً غلطی را گفته باشد بلکه دروغگو کسی است که امری را خود یقین دارد نادرست است درست می نمایاند. بنابراین میان صدق و حقیقت ارتباط ضروری وجود ندارد و همچنین میان کذب و خطا و در نتیجه شهادت گواهی که در بند صداقت است ممکن است خطا و ناصواب باشد و شهادت دروغگوئی ممکن است مقرون به حقیقت و صواب.[9]

نقد و بررسی:‌ به نظر می رسد که بر این نظریه نیز این اشکال وارد باشد که بین صدق اخلاقی و منطقی تمایز قائل نشده است بنابراین شهادت دروغگو اگر مقرون به حقیقت باشد حقیقتاً صدق است هر چند خود وی صدق اخلاقی نداشته باشد یعنی امری را بگوید که خودش به آن اعتقادی نداشته باشد حاصل سخن اینکه صدق و کذب در تعریف حقیقت، صفت قول است نه گوینده قول یعنی ما به دروغگو یا راستگو بودن گوینده قول کاری نداریم

1-9-4- نظر شهید مطهری: شهید مطهری معتقدند که بین (حقیقت و خطا) و (صدق و کذب) و (صحیح و غلط) و (درست و نادرست) هیچ تمایزی وجود ندارد. در این خصوص می فرمایند «حقیقت یعنی اندیشه‌هایی که با واقع و نفس‌الامر منطبق است و خطا یعنی اندیشه هایی که با واقع و نفس‌الامر منطبق نیستند این مسأله را گاهی تحت عنوان «حقیقت و خطا» می گوئیم و گاهی تحت عنوان «صدق و کذب» و گاهی تحت عنوان «صحیح و غلط» فرقی نمی کند.»[10]

بنابراین آنگونه که برخی از فلاسفه غربی بین حقیقت و صدق تمایز قائلند شهید مطهری آن دو را یکی می داند و در واقع هر دو را صفت جمله، صرف نظر از گوینده آن، در صورت مطابقت با واقع می داند

همان طور که قبلاً هم ذکر نمودیم بین حق و صدق تمایز وجود دارد بدین نحو که حق صفت واقعیت خارجی است و صدق صفت آن جمله ای است که بیانگر و حکایتگر آن واقعیت است و تمایز این دو به حیثیت و اعتبار است بدین صورت که اگر قول را با واقع بسنجیم صدق و اگر واقع را با قول مقایسه کنیم به آن قول حق اطلاق می شود


 

[1] . Epistemology

[2] .Meaning

[3] . Truth

[4] – جوادی آملی، حسین بن عبداله، رحیق مختوم (شرح حکمت متعالیه)، بخش دوم از جلد اول، ص

[5] – شیرازی، صدرالدین، اسفار، ج 1، ص

[6] – جوادی آملی، رحیق مختوم، بخش 2 از جلد 1 ص

[7] – ابن سینا، الهیات، شفا، ص

[8] – سهروردی، مجموعه مصنفات، ج اول، ص

[9] – پل فولیکه، فلسفه عمومی، ص 339-

[10] – مطهری،‌ مرتضی، شرح مبسوط ، ج 2 ، ص


برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

» نظر

پروژه دانشجویی مقاله استراتژی اثربخش مدیریت و رهبری سازمانی در w

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله استراتژی اثربخش مدیریت و رهبری سازمانی در word دارای 29 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله استراتژی اثربخش مدیریت و رهبری سازمانی در word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله استراتژی اثربخش مدیریت و رهبری سازمانی در word

 رهبری

شیوه یا سبک رهبری

قدرت سازمانی

شناخت نیروی انسانی

توانمندی های انگیزشی

مهمترین عوامل مؤثر در موفقیت سازمانها

تعریف سیستم

سیستم باز و سیستم بسته

سازمان در قالب سیستم

کاربرد تئوری سیستم در مدیریت;

مدیریت باز و بسته

وظایف سازمان

موانع مشارکت

موانع فرهنگی

موانع سازمانی

منابع

رهبری

منظور از رهبری به طور عام، تأثیر گذاری بر افراد و انگیزش آنان به طوری است که از روی میل، علاقه و با اشتیاق برای دستیابی به هدف های گروهی تلاش کنند. ویژگی ها مخصوص نهاد های اجتماعی چنین اقتضا می کند که بتوان در آنها هم به طور مستقیم و هم به شکل غیر مستقیم رهبری نمود. در همین راستا می توان دو اصطلاح دیگر: رهبران رسمی و غیر رسمی را تعریف کرد. رهبران رسمی آن دسته از کسانی هستند که در مقام مدیریت در بالاترین رد سازمانی قرار گرفته و به طور رسمی موظف به انجام رساندن وظایف یک رهبر می باشند

حال آنکه، رهبران غیر رسمی به ایفای نقش و انجام وظایف رهبری می پردازند بدون آنکه به دلیل قرارگیری شان در یک مقام مدیریتی خاص، ملزم به انجام چنین کاری باشند. با این حال، نباید از نظر دور داشت که ایفای نقش رهبری یکی از وظایف هر مدیری در بخش های مختلف یک سازمان است، هر چند که ممکن است نقش مذکور به طور رسمی و برای شخص ویژه ای برگزیده شده باشد. با این تعبیر، هر سرپرست و مدیری و یا حتی فردی از اعضای یک گروه، می تواند به انگیزش و تحریک همکاران و یا افراد در اختیارش بپردازد و در چنین صورتی می توان او را رهبر آن بخش سازمانی یا گروه، دانست

بنا بر گستردگی کاربرد فنون رهبری و تأثیر گذاری شگرف آن در جامع بشری، نظریه پردازی ها، تحقیقات و مطالعات فراوانی بر موضوع رهبری، وظایف رهبران، عناصر پدید آورند اختیارات یک رهبر و الگو های به کارگیری رهبری در جامعه، شده است که در اینجا اجمالاً و به اختصار به برخی از آنان اشاره می شود. هر رهبری، خصوصاً در یک سازمان غیر انتفاعی، موظف است پیش از هر چیز به حفظ عضویت و درنظر گرفتن تمامیت مشارکتی هر یک از افراد در اختیارش بپردازد. این به معنی پرورش دادن و قدرت بخشیدن به اهمیت هر یک از مشارکت کنندگان سازمانی، از طریق روشن سازی اهداف و آرمان های کلی نهاد اجتماعی مورد نظر است. به عبارت بهتر، رهبر یک مجموعه باید در نظر داشته باشد که برای تسخیر مواضع تعیین شده در این نبرد صلح آمیز برای بالا بردن سطح آسایش انسان ها، تمامی سربازان و مشارکت کنندگان سازمانی از اهمیت یکسانی برخوردارند و در درج نخست درک و سپس حفظ این اهمیت از طریق رسانیدن تمام مشارکت کنندگان به باور مذکور، یکی از اساسی ترین وظایف یک رهبر است. نگهداشت و تأمین هدف که ستون اصلی تشکیل یک سازمان است، یکی دیگر از مهمتری وظایف رهبری است

از طرف دیگر، بخشی از مسأل تجهیز و تأمین نیروی انسانی نیز جزو مشخصه ها و وظایف بخش رهبری در مدیریت است. به این معنی که وظایف رهبری مدیران یک سازمان ایجاب می نماید که تمهیداتی فراهم آورند که روابط گروهی میان تمامی مشارکت کنندگان به سهولت و با کارائی لازم انجام پذیرد. بدیهی است که این بخش از کار نیز تنها بر اساس شیوه های انگیزشی برگزیده شده توسط یک رهبر صورت می پذیرد

در اینجا شاید اشار مجددی به وظیف تأمین و تجهیز نیروی انسانی مدیران مفید واقع شود. همان گونه که اشاره شد، موارد مربوط به گزینش، به کار گیری و توانمند سازی نیروی انسانی، از طرف برخی صاحبنظران به عنوان شاخه ای مجزا از وظایف اصلی مدیران معرفی می گردد. در نوشت حاضر، این وظیفه در دل وظایف دیگر گنجانده و تعریف شده است. فرض بر آن است که عمد وظایف مربوط به تأمین و تجهیز نیروی انسانی از جمله توانمند سازی و ظرفیت سازی از طریق آموزش، بر عهد وظایف سازماندهی مدیران است و برخی قسمت های آن از جمله برنامه ریزی برای جذب نیرو و یا گسترش سازمان در بخش برنامه ریزی تکمیل می گردند

 در بخش کنترل، عمد مسائل مربوط به ارزیابی عملکرد نیروی انسانی و در نتیجه تهی برنامه های بازخوردی اصلاح کننده در جهت جذب نیروی جدید و یا آموزش بیشتر و مؤثرتر در حیط مربوط به تأمین و تجهیز قرار می گیرند و اما قسمت هائی از آن که مربوط به ایجاد تحرک و انگیزه در مشارکت کنندگان است، از جمله وظایف منسوب به بخش رهبری می باشد. به همین جهت است که برقراری ارتباط با نیروی انسانی شاغل در سازمان و یا حتی دیگر مشارکت کنندگان از جمله کاربران و یا سایر افراد جامعه، از عمده ترین نیاز های یک رهبری توانمند و تأثیر گذار در نظر گرفته می شود

عناصر پدیدآورند رهبری را می توان در چهار بخش مجزا تقسیم بندی نمود که در ادامه به اجمال مورد بررسی قرار می گیرند

شیوه یا سبک رهبری

به طور کلی، نظریه پردازی های فراوانی در مورد سبک های رهبری صورت پذیرفته است که در اینجا به هر یک از آنها به اختصار اشاره می شود. شاید قدیمی ترین نظریه در این مورد را بتوان نظریه وراثتی رهبری دانست که بر این باور است که شیوه های رهبری ذاتی بوده و نمی توان آنها را به کسی آموخت و حتی اگر این آموزش به درستی انجام شود نیز هیچ دلیلی برای آنکه بگوئیم یک “رهبر” پرورش یافته شده است، وجود ندارد. نظری منش ها بر این اعتقاد است که ویژگی های رفتاری رهبران، شیو زندگی شان و در یک کلام منش هائی که در طول زمان حیات آموخته اند، تعیین کنند سبک رهبری آنهاست

در ارتباط با این روش است که پس از جنگ جهانی دوم، بررسی زندگی رهبران موفق به منظور شناسائی منش های برتر و پیروز آنان آغاز گردید. این نظریه امروزه از متداول ترین روش های مستند سازی منش های رهبری است و کوشش کسانی که به این نظریه معتقدند، بر ثبت و سپس منتقل نمودن منش های شناسائی شده در رهبران موفق متمرکز می باشد. نظری دیگری در حیط رهبری، توجه خود را به رویکرد های رفتاری رهبران معطوف کرده و به همین دلیل به آن نظری رفتاری می گویند. نظری رفتاری، نگرش رهبران را در دو زمین اصلی: گرایش عملیاتی و گرایش نیروی انسانی تقسیم بندی نموده و به تعیین مشخصات رهبران مختلف در نموداری که هر دوی این گرایشات را در مقابل هم قرار می دهند، می پردازد. مطابق این نظریه، مدیران می توانند نسب به تمایلات شان در مکان های متفاوتی از صفح گرایشات عملیاتی – نیروی انسانی قرار گرفته و به نسبت آن برای دستیابی به موضع صحیح تری اقدام نمایند. نهایتاً در این مورد، بایستی به نظری اقتضائی اشاره شود که طی آن مدیران و رهبران مورد نظر را به نسبت قرارگیری شان در شرایط مختلف بررسی نموده و با توجه به ویژگی های مدیریتی، مشخصات کاری، ویژگی های کارکنان و طبیعت وجودی سازمان و فعالیت هایش، ارزیابی کرده و سبک های رهبری شان را مستند سازی می کنند

در پایان اشاره به این مطلب ضروری است که اصولاً سبک و شیو مشخص، قابل آموزش و قابل تکراری برای رهبری وجود ندارد و تنها می توان با بررسی رفتار های رهبران به صورت بندی این رفتار ها پرداخته و آنها را شناسائی کرد. به همین نسبت، تا زمانی که اقدامات یک مدیر و رهبر در حیط ارزش های سازمانی انجام شده و نتایج حاصل شده اش مطلوب باشند، دلیلی برای قضاوت شیو رهبری آن وجود ندارد. به همین جهت بایستی به مسائل مربوط به رهبری در قالب های مفهومی و کلی پرداخته شود. آنچه مسلم است اینکه یکی از وظایف اصلی هم مدیران ایجاد نظامی است که طی آن مسؤلیت های معین شد سازمانی به نحو مطلوبی انجام بپذیرند. در راستای دستیابی به چنین هدفی، شناخت عواملی که باعث تشویق افراد در انجام امور می شوند، امری ضروری می نماید. به ویژه آنکه عامل شکل گیری اکثر فعالیت های انسان “انگیزش” است و انگیزش، در لغت به معنای تحریک یا ترغیب و در دانش مدیریت به معنای به جنبش درآوردن انگیزه های انسانی برای دستیابی به اهداف یا برآوردن نیاز ها می باشد. فرآیند شناسائی انگیزش شامل تجزیه و تحلیل شناسه های سه گان: رفتار، هدف و نیاز می باشد و پس از انجام این بررسی ها بایستی الگوی انگیزشی متناسب با آن برگزیده شده و توسط برانگیزنده های مناسب به نیروی انسانی در اختیار منتقل گردند

 قدرت سازمانی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله اصول رقابت در بازار جهت فروش و یا جذب منابع

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله اصول رقابت در بازار جهت فروش و یا جذب منابع در word دارای 78 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله اصول رقابت در بازار جهت فروش و یا جذب منابع در word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله اصول رقابت در بازار جهت فروش و یا جذب منابع در word

رقابت در بازار کار  
منابع داخلی و مزیت رقابتی:  
منابع مالی:  
تجزیه و تحلیل زنجیره ارزش:  
نقاط قوت و ضعف داخلی:  
مقدمه:  
رابطه بین واحدهای وظیفه‌ای سازمان:  
یکپارچگی استراتژی و فرهنگ:  
مدیریت:  
مالی/ حسابداری:  
فهرستی از پرسش‌های مربوط به بررسی عوامل داخلی  
جدول فهرستی از پرسش‌های مربوط به بررسی عوامل داخلی سازمان  
مدیریت  
بازاریابی  
امورمالی  
تولید  
تحقیق و توسعه  
سیستم اطلاعات رایانه  
تکنیکهای پایه:  
منحنی تجزیه:  
منحنی تجربه و تعیین قیمت:  
تغییر شیب منحنی تجربه در طول زمان:  
ارزیابی منحنی تجربه و تازه واردین:  
منحنی تجربه و مراحل مختلف تولید:  
تکنیکهای جدولی:  
ارزیابی عوامل درونی: مدل GE  
تعریف عوامل کلید درونی:  
تکنیک کارت سفید:  
وجه یادگیری در رشد  
مقدمه  
قابلیتهای نیروی کار  
معیارهای اصلی سنجش وضعیت کارکنان  
اندازه‌گیری رضایت کارکنان  
سنجش نگهداری کارکنان  
سنجش بهره‌وری نیروی کار  
معیارهای سنجش عوامل ایجاد کننده رشد و یادگیری  
بهبود مهارت کارکنان  
زیر ساخت‌ها و سیستم‌های اطلاعاتی  
انگیزش ، اختیار، و هم‌جهتی (Moltivation, Empowerment, and Alignment)  
معیار پیشنهادات اجرا شده برای سنجش انگیزه کارکنان  
معیارهای بهبود عملکرد در اثر پیشنهادات  
معیارهای هم‌جهتی افراد و سازمان  
کمبود معیارهای سنجش در زمینه یادگیری و رشد  
ارتباط معیارهای سنجش با استراتژی سازمان  
روابط علت و معلولی  
عوامل تعیین کننده عملکرد  
ارتباط با معیارهای سنجش عملکرد مالی  
معیارهای سنجش استراتژیک درمقابل معیارهای کنترل عملکرد  
پیگیری معیارهای مناسب از راههای نامناسب  
کارت امتیازی متوازن: وجه مشتریان  
مقدمه  
معیارهای اصلی سنجش وضعیت مشتریان  
الف – سهم بازار  
ب- حفظ و نگهداری مشتریان  
ج – رضایت مشتریان  
د- جذب مشتریان جدید  
خلاصه معیارهای اصلی  
معیارهای سنجش عوامل ایجاد ارزش برای مشتریان  
مدل عمومی ارزش ایجاد شده برای مشتریان  
بازخور از مشتریان  
مقدمه  
زمینه های استراتژیک برای وجه مالی  
تبیین بازار مشتری  
الف ـ ترکیب و رشد درآمدها  
ب ـ کاهش هزینه / بهبود بهره وری  
ج – بازگشت سرمایه گذاری و بهره برداری از داراییها  
مقدمه  
زنجیره‌اندشی فرایندهای داخلی:  
الگوی اول  
الگوی دوم  
فرآیندهای اصلی  
فرآیندهای پشتیبانی:  
معیارهای سنجش فرآیند تحقیق و توسعه  
معیارهای سنجش طراحی و توسعه محصول  
هزینه انجام کارها در هر مرحله  
فرآیند تولید  
معیارهای سنجش کیفیت  
معیارهای سنجش هزینه  
معیارهای سنجش خدمات بعد از فروش  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله اصول رقابت در بازار جهت فروش و یا جذب منابع در word

منابع و توانایی‌هایی که می‌تواند منجر به مزیت رقابتی شود، در هر کار و فعالیتی متفاوت است و حتی می‌تواند در حول زمان متغیر باشد

بطور کلی منابع و توانایی‌های داخلی سازمان به چهار دسته کلی تقسیم می‌شوند که عباتند از

منابع مالی، فیزیکی، انسانی و سازمانی، در اصل توانائیها و منابع جزء عوامل قوت سازمانی شمرده می‌شوند که می‌تواند به مزیت رقابتی تبدیل شوند در صورتی که سه شرط زیر تحقق یابد

1- منابع و توانایی‌ها با ارزش باشند

اینها اجازه می‌دهند که شرکت از فرصت‌هایش بهره‌برداری کند و با تهدیدها را خنثی کند. برای مثال شرکت سونی توانسته است که توانایی طراحی، ساخت وفروش وسایل الکترونیکی خود را توسعه دهد. این توانایی برای سهامداران خارجی مثل فروشندگان با ارزش است

2- منابع و توانایی‌ها منحصربه فرد باشند

اگر یک سازمان، تنها سازمانی باشد که از یک توانایی برخوردار است در این صورت آن توانایی منبع مزیت رقابتی برای آن سازمان می‌باشد، ولی اگر سازمانهای متعددی یک منبع و یا توانایی مشخص را دارا باشند، در این صورت آن سازمانها، مشابهت در رقابت دارند و هیچ کدام مزیتی بر دیگری ندارد

3- منابع و توانایی‌ها به سختی قابل تقلید باشند

شرکت‌های رقیب با تقلید از یک منبع و یا توانایی موجب زیان شرکت پیشتاز می‌شوند. اگر در ایجاد سود‌آوری مزیت شرکت ماندگار باشد سود با ارزش‌تر خواهد بود. پس می‌توان گفت که شرکتی ‌می‌تواند از مزیت رقابتی بلندمدت استفاده کند که شرکت‌های رقیب نتوانند از آن تقلید نمایند

برای مثال مک دونالد، چندین سال است که رقبایش را بخاطر موقعیت بهتر منابع فیزیکی) و عملکرد با کیفیت بالای سیستم که محصول مناسب را با قیمت پایین تحویل می‌دهد. ( یک منبع سازمانی )، از صحنه بیرون کرده است

یک شرکت برای بدست آوردن سود از یک منبع واحد و با ارزش، باید سازماندهی شود. برای مثال، زیراکس یک آزمایشگاه تحقیقاتی به نام پارک ( Park ) را ایجاد کرد که توانست در اواخر دهه 1960 و 1970  یک نوآوری شگفت انگیز در تکنولوژی پدید آورد که شامل کامپیوترهای شخصی، موسی، پرینترهای لیزری و نرم افزارهایی از نوع ویندوز بود. البته این شرکت سودی از این نوآوری نبرد، چرا که سازماندهی مناسب برای انجام اینکار را نداشت. برای مثال، ارتباطات ضعیف باعث شد که بیشتر مدیران شرکت زیراکس از کراهایی که مؤسسه تحقیقاتی پارک انجام می‌داد با خبر نشوند

اگر یک منبع و یا توانایی با ارزش، منحصر به فرد و غیرقابل تقلید باشد و همچنین در بیشتر از یک عرصه‌کاری، کاربرد داشته باشد، شرکت دارای صلاحیت هسته‌ای و یا صلاحیت اختصاصی است. شرکتهای مثل وال‌ ـ  مارت ودیسنی از جمله شکرتهایی هستند که از منابع مزیت رقابتشان در چند کار مختلف به بهترین شکل بهره‌برداری می‌کنند. کمااینکه دیسنی، صلاحیت اختصاصی در خلاقیت، نوآوری و تصویر کردن شخصیتهای کارتونی باارزش و منحصر به فرد در کتابها، فیلم‌ها، گردشگاهها و تلویزیون دارد. بیشتر منابع و توانایی‌هایی که شرح داده شده‌اند، ملموس هستند، آنها می‌توانند دیده شوند، لمس گردند و یا اندازه‌گیری شوند. در بسیاری از شرکتها کلید مزیت رقابتی، ترکیب منابع و توسعه توانایی‌هایی است که به سختی قابل تقلید هستند برای مثال یک اختراع ثبت شده و انحصاری که محسوس می‌باشد ممکن است برای مدتی سود یک سازمان را فراهم کند، اما توانایی توسعه و معرفی سریع و دقیق محصولات جدید، نیاز به تلاشهای منابع دیگر است مثل بازاریاب ( تعیین نیاز و مشخص کردن آن )، مهندسین طراح و پیشگام ( خلق کالا و مشخص کردن مواد )، اجرا و بهره‌برداری ( ترتیب دادن مواد خام و تولید محصول ) و خیلی چیزهای دیگر، راه را برای تفلید کردن و اضهار عقیده نمودن رقبا مشکل می‌سازد. دیگر مثالهای منابع و توانایی‌های ملموس، ایجاد رابطه حسنه با افراد ذینفع خارجی، اعتبارات سازمانی مناسب و شخصیت حقوقی خوش نام است. دیسنی سود فراوانی از نام خودش می‌برد که این نشان دهنده صلاحیت هسته‌ای آن است. مایکل آیزنرمدیر اجرایی آن می‌گوید: « ما اساساً یک شرکت اداری هستیم، نام دیسنی در همه جهان شناخته شده است، ما این نام را نگهداری، اصلاح و بهبود می‌دهیم و خواهان ترقی و ترفیع آن هستیم و با میل و رغبت برای آن تبلیغ می‌کنیم. وقت ماباید صرف بیم کردن این نام شود که هرگز فرونریزد، ما این نام را بدعت گذاردیم، پرورش داده‌ایم، آزمایش نموده‌ایم و باآن تجربه کرده ایم، اما هرگز آن را خراب نکرده‌ایم. خیلی‌ها از داخل و خارج سازمان سعی خواهند کرد که آن را خراب کنند اما ماباید مقاومت کنیم. نام دیسنی و محصولات آن همیشه باید باقی بماند. »

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله اصول رقابت در بازار جهت فروش و یا جذب منابع در word

منابع مالی نیز می‌تواند مزیتی برای سازمان تلقی شود، اگر چه این منابع کمتر اتفاق می‌افتد که منحصربه فرد باشد. با این وجود جریان نقدینگی سالم، بدهی اندک، اعتبار بالا، دسترسی به سرمایه‌هایی که بهره کم به آنها تعلق می‌گیرد و نیز وجهه اعتباری سازمان نقاط مثبتی است که می‌توان به عنوان منابع انعطاف پذیر استراتژیک مورد استفاده قرار گیرد

شرکتهایی که از نظر مالی در وضعیت مناسب قرار دارند در مواجهه با فرصتها و تهدیدات جدید بهتر می‌توانند از خود واکنش نشان دهند و در مقایسه با رقبای خود که دچار محدودیت‌های مالی فزاینده هستند، کمتر تحت فشار سهارمداران و افراد ذینفع قرار می‌گیرند. تحلیل مالی ابزرای است برای ارزیابی منابع مالی واحد تجاری و اینکه آیا این منابع با استراتژی سازمان تناسب دارد یا خیر، این موضوع به تفضیل در تجربه و تحلیل مالی آورده شده است


تجزیه و تحلیل زنجیره ارزش

مایکل پورتر چهار چوبی را بوجود آورد که آنرا زنجیره ارزش می‌نامند. با برررسی سیتماتیک این زنجیره ارزش می‌توان فعالیت‌های مختلف سازمان که ایجاد کننده ارزش افزوده می‌باشند را مورد شناسایی قرار داد. به طور کلی تجزیه و تحلیل زنجیره ارزشی ممکن است برای شناسایی منابع و فرآیندهای کلیدی که نقاط قوت سازمان را نشان می‌دهند، جاهایی که احتیاج به بهبود دارد و فرصت‌هایی که امکان مزیت رقابتی را فراهم می‌کند مورد استفاده قرار گیرد

زنجیره ارزش فرایندهای سازمانی را به فعالیت‌های شخصی که برای مشتری ایجاد ارزش می‌کند، تفکیک می‌نماید. اولین تقسیم‌بندی فعالیت های اولیه یا اصلی می باشدکه به وظایف لجستیک داخلی یا مرزبانی درونی، تولدی ( فرایند عملیات ) لجستیک‌ خارجی یا مرزبانی برونی، بازاریابی و فروش و خدمات بعد از فروش تفکیک می‌گردد

    v  لجستیک درونی: شامل فعالیتهایی است که در ارتباط با تحصیل منابعی است که در ساخت محصول به کار گرفته می‌شود مانند عواملی همچون، حمل مواد و کنترل موجودی

    v   فرآیند عملیات: تبدیل عوامل ورودی به محصول نهایی را از طریق انجام فهالیتهایی مانند، طراحی، مونتاژ قالبسازی و آزمایش انجام می‌دهد

    v  لجستیک خارجی: شامل فعالیتهایی برای پخش فیزیکی و قدرتمند محصول نهایی به مشتری می‌باشد مانند انبار کردن محصول نهایی، انجام سفارشات و حمل و نقل  پردازش سفارشات و زمانبندی تحویل

    v  بازاریابی و فروش: شامل فرایندی است که در آن مشتری می‌تواند محصول را خریداری نماید. سلسله عواملی که می‌توان موجبات این فرایند را فراهم آورد عبارتند از: تبلیغات، پخش کاتالوگ، فروش مستقیم، راههای توزیع محصول، پیشبرد فروش و قیمت گذاری

    v  خدمات پس از فروش: شامل سرویسهایی است که سبب افزایش یا تثبیت ارزش کالا برای مشتری می‌گرددد مانند تعمیرات، تأمین کردن قطعات یدکی و یا ایجاد امکانات نصب

سازمانها متعهد به انجام وظایفی هستند که فعالیت اصلی را حمایت کند این فعالیتهای پیشتیبانی در بالای فعالیتهای اصلی ( اولیه ) در شکل قرار گرفته‌اند که به صورت ذیل توضیح داده می‌شود

    v  منابع و امکانات ( خرید وامکانات ): تجهیزات منابع و امکانات به خرید منابع اولیه مرتبط می شود. اما واقعاً به خود ورودیها و یا شیوه‌ای که آنها بکار می‌روند و عملیاتی که روی آن‌ها انجام می دهند، مرتبط نمی‌گردد. لازم به توضیح است که تمام مراحل و فرایندهای اولیه محتاج به خرید عوامل ورودی است اگر چه حتی بسیاری از آنها مواد اولیه نیستند. مثال این عوامل می تواند ماشین تایپ، خدمات مؤسسات حسابداری و حسابرسی و کامپیوتری می‌باشد

    v  توسعه تکنولوژی : توسعه تکنولوژی مربوط به یادگیری فرایندهایی است که موجب بهبود راههای عملیاتی سازمان می‌گردد

    v  مدیریت منابع انسانی: مدیریت منابع انسانی شامل فعالیتهای مبتنی برکارکنان است مثل استخدام، انتخاب، آموزش و مزایا، پاداش دادن، تربیت مدیر و تنظیم روابط کرافرما و نیروی کار است

    v  مدیریت یا ساختار و زیربناهای سازمانی: مدیریت شامل فعالیتهای عمومی مدیریت، مثل برنامه‌ریزی و حسابداری است، نقطه چینی که بیشتر فعالیتهای حمایتی و یا پشتیبانی را به فعالیت اولیه متصل می‌سازد، نشان می‌دهد که آنها قادرند با هر یک از فعالیتهای اولیه مربوط شوند و تمامی زنجیره ارزش را حمایت کنند. مدیریت تنها استثنادات است چرا که به جای یک واحد به کل زنجیره متصل است. حاشیه‌ای که در سمت راست شکل قرار دارد، نشان می‌دهد که مؤسسه می تواند سود اضافی بالاتری از طریق  ارتقای قابلیتها و منابع ممتاز بر اساسی ارزش فعالیتهای زنجیره‌ای خود بدست بیاورند

سازمان می‌تواند از راههای زیر مزیتهای رقابتی خود را توسعه دهد (1) مزیت رقابتی در هر یک از فعالیتهای اولیه و حمایتی. (2) از طریق ترکیب بهینه آنها. (3) از طریق ارتباط مناسب فعالیتهای درونی با محیط خارج. اثر تجمعی فعالیتهای زنجیره ارزشی و ارتباط آنها با محیط داخلی سازمان و محیط خارجی تعیین کننده قوت، ضعف و کارایی سازمان در مقایسه با رقبای آن می‌باشد

 نقاط قوت و ضعف داخلی:

مقدمه:

نقاط قوت و ضعف‌ داخلی در زمره فعالیت‌های قابل کنترل  سازمان قرار می‌گیرند که سازمان آنها را به شیوه‌ای بسیار عالی یا بسیار ضعیف انجام می‌دهد. آنها در سایه فعالیتهای، (1)  بازریابی، (2) امورمالی ( حسابداری )،(3) تولید ( عملیات )،(4) تحقیق و توسعهو سیستم‌های،(5) اطلاعات رایانه‌ای،(6) به وجود می‌آیند. یکی از فعالیتهای اصلی و ضروری مدیریت استراتژیک این است که نقاط قوت و ضعف دوایر و واحدهای سازمانی را شناسایی و آنها را ارزیابی کند. سازمانها می‌کوشند استراتژی‌هایی را به اجرا در آوردند که نقاط قوت داخی تقویت شود و ضعف‌های داخلی بر طرف گردد

نقاط قوت و ضعف شرکت را در مقایسه با وضع شرکت‌های رقیب تعیین می‌کنند. یکی از اطلاعات مهم این است که سازمان از نقاط قوت و ضعف نسبی خود، آگاه شود

همچنین می‌توان نقاط قوت و ضعف شرکت را بر اساس موجودیت و نه بر اساس عملکرد سازمان تعیین کرد برای مثال، داشتن منابع طبیعی یا شهرت دیرپا، از نظر کیفیت محصول، می‌توانند به عنوان نقاط قوت به حساب آیند

نقاط قوت شرکت را می‌توان برحسب دستیابی به هدف‌های مورد نظر تعیین کرد. برای مثال شرکتی که می‌کوشد همیشه به مقدار لازم موجودی داشته باشد، گردش بسیار زیاد موجودیها نمی‌تواند به عنوان یک نقطه قوت به حساب آید

از راه‌ههای بسیار زیادی می‌توان عوامل داخلی سازمان را محاسبه کرد، مانند محاسبه نسبت‌ها، تعیین میزان عملکرد و مقایسه این عوامل با میانگین صنعت یا دوره‌های گذشته همچنین می‌توان برای بررسی عوامل داخلی مانند ورحیه کارکنان، کارایی تولید، اثر بخشی تبلیغات و میزان وفاداری مشتری از انواع تحقیقات پیمایشی استفاده کرد

رابطه بین واحدهای وظیفه‌ای سازمان:

مدیریت استراتژیک فرایندی است که به روابط متقابل بسیار زیاد نیاز دارد و در اجرای آن ایجاب می‌کند که بین مدیریت سازمان و مدیران دوایر و واحدهای بازریابی، امورمالی ( حسابداری )، تولید ( عملیات ) تحقیق و توسعه و سیستم اطلاعات رایانه هماهنگی اثر بخشی وجود داشته باشد

موفقیت سازمان در گرو همکاری و همیاری مدیران و کارکنان همه دوایر و واحدهای سازمانی است تا دیدگاه‌ها، نظرها، عقاید و اصلاحاتی را ارائه نمایند

در اجرای مدیریت استراتژیک، مشارکت مدیران واحدهای وظیفه‌ای مختلف در بررسی عوامل درونی سازمان به ماهیت تصمیماتی بستگی دار که در واحدهای وظیفه‌ای دیگر سازمان گرفته می‌شود و اثرات باقوه‌ای که آنها بر کل سازمان خواهند داشت. برای اینکه بتوان هدف‌های بلند مدت و استراتژیها را تعیین کرد، آگاهی از روابط یاد شده در بالا از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است

برای مثال، امکان دارد مدیران امورمالی بخواهند تعداد گزینه‌ها یا راه‌های امکان پذیر را که در برابر مدیران عملیاتی وجود دارد محدود نمایند

یکپارچگی استراتژی و فرهنگ:

شاید بتوان با تأکید بر فرهنگ سازمانی ( یعنی یک پدیده داخلی که در همه دوایر و بخش ‌های مختلف سازمان رسوخ می‌کند ) روابط بین واحدهای وظیفه‌ای سازمان را به بهترین شکل ممکن نشان داد. فرهنگ سازمانی Cultural products بدین گونه تعریف شده است: « الگویی از رفتار که در یک سازمان به وجود می‌آید، زیرا سازمان به تدریج می‌آموزد که برای حل مسائل خارجی، سازش با محیط و یکپارچه نمودن فعالیت‌های داخلی چگونه عمل کند. الگویی که کارکردی خوب داشته، کسب اعتبار نموده است و می‌توان به عنوان راهی درست به اعضای سازمان آموخت تا از همان زاویه و در همان قالب بیندیشید و احساس نمایند. » در تعریف فوق براین نکته تأکید می‌شود که هنگام تصمیم گیری‌های استراتژیک نباید از اهمیت هماهنگ ساختن عوامل داخلی و خارجی سازمان غافل ماند

فرهنگ سازمانی بر تصمیمات سازمان اثرات شگرف می‌گذارد و از این روبه هنگام بررسی عوامل درونی ( در اجرای مدیریت استراتژیک ) باید آن را مورد توجه قرار داد

اگر سازمان بتواند در اجرای استراتژیها از نقاط قوت فرهنگ بهره گیرد ( مانند رعایت اصول  اخلاقی یا پایبندی بسیار شدید به باورها و اعتقادات ) در آن صورت مدیریت می‌تواند هر نوع تغییری را به راحتی و بسیار سریع انجام دهد

فرهنگ از دو راه مهم مانع اجرای مدیریت استراتژیک می‌شود. نخست اغلب مدیران از اهمیت تغییراتی که در شرایط و محیط خارج سازمان رخ می‌دهد، غافل می مانند زیرا باورهای بسیار قوی آنها را نابینا می‌کند یا مانع از دید آنها می‌شود. دوم اگر فرهنگ خاصی در گذشته اثر بخش بوده است، واکنش طبیعی این است که حتی زمانی که، از نظر استراتژیک، تغییرات عمده‌ای رخ می دهد، بازهم خود را پایبند آن می‌دانند. یک فرهنگ سازمان باید تعهدی که افراد سازمان به یک هدف مشترک دارند تأیید و حمایت کند

مدیریت:

مدیریت دارای 5 وظیفه اصلی است: 1- برنامه‌ریزی. 2- سازماندهی. 3-ایجاد انگیزه. 4- تأمین نیروی انسانی. 5- اعمال کنترل

   v   برنامه ریزی(تدوین استراتژی): برنامه‌ریزی سنگ بنای فرایند تدوین استراتژیهای اثر بخش است. ولی با وجود اینکه برنامه‌ریزی بنیاد مدیریت را تشکیل می‌دهد، در زمره کارهایی قرار می‌گیرد که مدیران بیش از بقیه از آن غفلت می‌نمایند. بدان جهت برای اجرا و ارزیابی موفقییت‌آمیز استراتژیها برنامه‌ریزی امری ضروری است که فعالیت‌هایی مانند سازماندهی، ایجاد انگیزه در کارکنان تأمین نیروی انسانی و اعمال کنترل به برنامه‌ریزی خوب و مناسب بستگی دارد

برنامه‌ریزی برای سازمان این امکان را به وجود می‌آورد که فرصت‌های موجود در محیط خارجی را شناسایی  و از آنها بهره‌برداری کند. و اثرات تهدیدات خارجی را به پایین‌تری حد ممکن برساند

یک سازمان می‌تواند از مجرای برنامه‌ریزی به پدیده هم افزایی ( Synery ) دست یابد زمانی هم افزایی وجود دارد که توان همه افراد، در قالب یک تیم، با هم جمع شود و هر کس بداند که در پی دستیابی چه چیزی است. هم افزایی یعنی 2+2=5  اگر هدف‌ها تعیین و روابط مشخص باشند، کارکنان و مدیران می‌توانند با همکاری در جهت نتیجه‌های مورد نظر گام بردارد. هم افزایی به مزایایی رقابتی قدرتمند می‌انجامد، فرایند مدیریت استراتژیک، به خودی خود، در سازمان، مسیری را می‌پیماید که به ایجاد هم افزایی می‌انجامد

برنامه‌ریزی برای شرکت‌ این امکان را به وجود می‌آورد که خود را با بازارهای در حال تغییر وفق دهد

   v   سازماندهی: معمولاً شرکتی که به شیوه‌ عالی سازمان یافته باشد دارای مدیران و کارکنانی با انگیزه بسیار بالاست، یعنی کسانی که موفقیت سازمان را تعهد می‌کنند. منابع سازمان به شیوه‌ای اثر بخش‌تر تخصیص می‌یابد و در مقایسه با شرکت سازمان نیافته با کارایی بیشتری به مصرف می‌رسد.  وظیفه مدیر از لحاظ سازماندهی شامل: 1- تقسیم کارها به وظایف یا شغل‌ها (تعین ویژگی‌های شغل یا شرایط احراز شغل)2- ادغام شغل‌ها و وظایف همانند در یک واحد (تشکیل دوایر سازمانی) 3- تعویض اختیارات

تقسیم کارها به مشاغل یا وظایف ایجاب می‌کند که مدیر شرح وظایف و شرایط احراز شغل را تهیه نماید. مدیر و کارکنان بدین وسیله از جزئیات کارهای خاصی که باید انجام شود، آگاه می‌گردند

ادغام وظایف و کارهای همانند در یک دایره باعث می‌شود که ساختار سازمانی، حیطه نظارت و زنجیره فرماندهی به وجود آید. اغلب تغییر در استراتژیها ایجاب می‌کند که ساختار سازمانی تغییر کند، زیرا پست‌های جدیدی بوجود می‌آید، پست‌هایی حذف می‌شوند یا چند پست درهم ادغام می‌گردند

      v        ایجاد انگیزه: اگر پس از تدوین استراتژیها مدیران و کارکنان دارای انگیزه لازم جهت اجرای آنها را نداشته باشند، هدف‌های بلند مدت، استراتژیها و سیاست‌ها هیچ شانسی موفقیتی نخواهند داشت سیستم ارتباطات سازمان این موضوع را مشخص می‌کند که آیا استراتژیها می‌توانند به شیوه‌ای موفقیت‌آمیز به اجرا درآیند یا خیر

کسب حمایت جهت اجرای سیاست‌ها و هدف‌های بلند مدت واحدهای وظیفه‌ای سازمانی و وجود ارتباطات دو طرفه خوب یا مناسب از اهمیت زیادی برخوردار است

   v   تأمین نیروی انسانی: کارمندیابی، مصاحبه، آزمون، گزینش، آموزش، توسعه نیرو، رسیدگی به افراد، ارزیابی عملیات دادن حقوق و پاداش، اعمال مقررات انظباطی، ارتقای مقام، انتقال افراد، تنزل مقام، اخراج کردن و سرانجام رسیدگی به امور مربوط به اتحادیه کارگران از جمله وظایفی است که مدیر در این خصوص انجام می‌دهد

مدیران منابع انسانی در تدوین و اجرای استراتژیها نقش‌هایی فعال و مبتکرانه برعهده می‌گیرند

سازمانهایی که در صدد تجدید ساختارهای برآیند کارها را به گونه‌ای در می‌آوردند که به کارکنان اجازه داده می‌شود در خانه خود بمانند و وظایف محوله را انجام دهند آنها در زمینه رهبری فعالیت‌های چشمگیری می‌نمایند

   v   اعمال کنترل: از نوع فعالیتهایی است که مدیریت بدان وسیله اطمینان می‌یابد که عملیات انجام شده درست همان فعالیت‌هایی است که از پیش برنامه‌ریزی شده است

   v   بازاریابی: فرایندی است برای شناسایی، پیش‌بینی، ایجاد، و تأمین نیازها و خواست‌هایی که مشتریان برای محصولات و خدمات دارند

   v   شناسایی نیازهای مشتری: برای شناسایی نیازهای مشتری باید کارهای زیر انجام گیرد: تهیه برنامه‌هایی برای شناسایی هر چه بیشتر خواست‌های مشتری. تعیین استراتژیهایی برای شناسایی بخش‌های مطلوب بازار، ارزیابی استراتژیهای مربوط به تعیین جایگاه سازمان در بازار و تجزیه و تحلیل اطلاعات مربوط به مشتری. سازمان‌های موفق به طور دائم الگوهای خرید مشتریان کنونی و آینده را تحت نظارت دارند

    v   خرید مواد: در بازاریابی وظیفه دوم این است که مواد و ملزومات لازم برای تولید و عرصه محصولات یا خدمات را خریداری نمود. خرید شامل ارزیابی عرضه کنندگان مختلف یا فروشندگان، انتخاب بهترین عرضه کنندگان تنظیم قراردادهای قابل قبول با عرضه کنندگان و تهیه اقالم مورد نیاز می‌شود

عواملی مانند کنترل قیمت، رکود، محدودیت‌های تجارب خارجی، اعتصاب و خرابی دستگاه می‌تواند فرایند خرید را پیچیده‌تر نمایند

   v   فروش محصولات یا خدمات: معمولاً اجرای موقعیت‌آمیز استراتژیها به توانایی سازمان در فروش محصولات و خدمات بستگی دارد. مقصود از فروش فعالیت‌هایی مانند تبلیغ، ترویج، فروش شخصی، مدیریت نیروی فروش، ایجاد و حفظ. رابطه با مشتریان و رابطه با واسطه‌ها. بویژه اگر شرکتی در صدد اجرای استراتژیهای مبتنی بر رسوخ در بازار است این فعالیت‌ها از اهمیت زیادی برخوردار می‌شوند

با توجه به محصولات مصرفی و صنعتی میزان اثر بخشی ابزارها و روش‌های مختلف فروش فرق می‌کند. برای شرکت‌هایی که کالاهای صنعتی می‌فروشد، فروش شخصی اهمیت بسیار زیادی دارد و برای شرکت‌هایی که کالاهای مصرفی عرضه می‌کنند، تبلیغات بیش از بقیه اهمیت دارد

   v   برنامه‌ریزی محصولات و خدمات: شامل فعالیتهای زیر می‌شود: تعیین جایگاه محصول و نام و نشان تجاری در بازار، تدوین سیاست‌های مربوط به دادن ضمانت‌نامه، بسته‌بندی، تعیین راه‌های مختلف برای فروش محصول، تعیین ویژگی‌های محصول شکل و کیفیت محصول، محصورکردن محصولات قدیمی و خدمات پس از فروش

اگر شرکتی درصدد توسعه محصول یا تنوع بخشیدن به فعالیت‌ها باشد، برنامه‌ریزی محصولات و خدمات از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است

یکی از اثر بخش‌ترین برنامه‌ریزی این است که بازار مورد تحقیق قرار گیرد. سازمان با تحقیق در بازار می‌کوشد برنامه‌های گوناگون بازاریابی را بیازماید و بدان وسیله فروش آینده محصولات جدید را پیش‌بینی نماید. شرکت‌هایی که کالاهای مصرفی تولید و عرضه می‌کنند، در مقایسه با شرکت‌هایی که کالاهای صنعتی عرضه می‌نمایند بیشتر آزمون بازار انجام می‌شود. آزمون بازار برای سازمان این امکان را بوجود می‌آورد، پیش از این که محصولات را به مقیاس وسیع تولید و عرضه نماید، محصولات نامرغوب و روش‌های بازاریابی ناموفق را شناسائی کند و بدین وسیله جلوی بسیاری از زیان‌ها را بگیرد

   v   قیمت گذاری: پنج گروه اصلی بر تصمیمات قیمت‌گذاری اثر می‌گذارند: 1- مصرف کنندگان. 2- دولت. 3- عرضه کنندگان مواد اولیه. 4- توزیع کنندگان. 5- شرکت‌های رقیب

گاهی یک سازمان برای اعمال کنترل بهتر بر قیمت‌هایی که برای مشتریان منظور می‌کند از استراتژی مبنی بر یکپارچگی عمودی به بالا استفاده می‌کند

دولت‌ها می‌توانند در موارد زیر محدودیت‌هایی را اعمال کنند. تعیین قیمت، پایین‌ترین قیمت برچسب زدن به محصولات، تبلیغ درباره قیمت و کنترل قیمت محصولات و خدمات. استرتاژیست‌ها باید از دیدگاه‌های بلند مدت و کوتاه مدت به قیمت نگاه کننده زیرا شرکت‌های رقیب می‌توانند به راحتی در تغییر قیمت‌ها از آنان تقلید کنند. اغلب سازمان حاکم بر بازار به هنگام رویارویی با همه شرکت‌های رقیب، قیمت‌ها را کاهش می‌دهد

   v   توزیع: مقصود از توزیع عملیات زیر است: انبارداری، کانالهای توزیع، تعیین محل یا مکان خرده فروشی، حوزه فروش، سطح موجودی‌ها و محل نگهداری آنها، وسیله حمل و نقل، عمده فروشی و خرده فروشی

اگر شرکتی در صدد توسعه بازار یا استراتژیهای مبتنی بر ادغام به پیش باشد مسأله توزیع از اهمیت ویژه‌ای برخوردار خواهد شد

   v   تحقیقات بازاریابی: مقصود از تحقیقات بازاریابی این است که درباره مسأله‌های دامنگیر عرضه کننده کالاها و خدمات به صورت منظم داده‌هایی را گردآوری، ثبت تجزیه و تحلیل نمود. در تحقیقات بازاریابی نقاط قوت و ضعف اصلی این سیستم شناسایی می‌شود و پژوهشگران با استفاده از مقیاس‌ها، ابزارها رویه‌ها، اصول و روش‌های اطلاعاتی را گردآوری می‌کنند

سازمانهایی که دارای مهارت‌های عالی در زمینه تحقیقات بازاریابی هستند برای اجرای استراتژیهای عمومی  از نقاط قوت بسیار خوبی برخوردار هستند

   v   تجزیه و تحلیل موقعیت: یعنی هزینه‌ها، منابع و خطرهای متعلق به تصمیمات بازاریابی را مورد ارزیابی قرار دهد، برای تجزیه و تحلیل هزینه و منفعت باید سه گام برداشت: (1) هزینه‌های مربوط به یک تصمیم را محاسبه کرد. (2) کل منافع حاصل از این تصمیم را برآورد نمود. (3) کل هزینه‌ها را با کل منافع مقایسه کرد

   v   مسئولیت اجتماعی: مقصود از مسئولیت اجتماعی عرضه محصولات و خدمات سالم است که دارای قیمتی معقول باشند. یک سیاست اجتماعی روشن به عنوان یک نقطه قوت برای سازمان به حساب می‌آید و در حالی که یک سیاست اجتماعی ضعیف نشان دهنده نقطه ضعف شرکت است

مالی/ حسابداری:

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله سیری در زندگانی حضرت علی (ع) در word

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله سیری در زندگانی حضرت علی (ع) در word دارای 93 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله سیری در زندگانی حضرت علی (ع) در word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله سیری در زندگانی حضرت علی (ع) در word

مقدمه
«مادر علی»
«چگونگی متولد شدن علی درکعبه»
صورت علی
القاب امیرالمؤمنین
تربیت امام علی
«علی (ع) و تزکیه نفس»
نفس ازنظر قرآن
«علی و ذکر»
ذکر خدا چیست؟
علی پدر عرفان اسلامی
به قول استادشهیدمطهری
علی و جهاد
«مفهوم جهاد»
اهیمت جهاد
«چند آیه درباره‌ی اهیمت جهاد»
جهادعلی و شرایط زنان
علی و نماز
علی و کارو انفاق
دیدگاه و کردار امام
علی و زهد و پارسایی
مفهوم زهد
«ازدواج علی»
نقش حضرت فاطمه زهرا در زندگی حضرت علی (ع)
«ولادت فاطمه زهرا»
ازدواج علی با فاطمه
امام علی (ع)
صفات بارز در امیر مومنان علی (ع)
صراحت
اعتماد بنفس
استبداد ,آفت قومیت
ولاء چیست و موالی چه کسانی هستند؟

 

علی پدر عرفان اسلامی:

            درتاریخ علوم، کاوشهای بسیاری صورت می‌گیرد تا بنیانگذار و پدرهرعلم شناخته شود، بدین منظور که به آبشخور اصلی آراء و اندیشه‌های گوناگون رسیده و در هرموضوعی به اصل آن رجوع گردد اندیشمندان واقعی درمطالعات و تفکرات خویش معمولاً به منابع اصلی و اولیه توجه دارند و آب را از سرچشمه می‌نوشند و جویبارهای متعدد – هرچند که زلال و گوارایند عطش آنها را برطرف نمی‌کند و اگر چندصباحی هم از آن جویبارها می‌نوشتند ولی همیشه درامید رسیدن به سرچشمه اصلی‌اند. بدون شک سرجشمه بسیاری از علوم – از جلمه عرفان گرفته تا علم حدیث و رجال و اصول فقه و رشته‌های علوم انسانی و ریاضی و حکمت متعالیه را در برابر انسان گشوده است مفسران واقعی این کتاب بزرگ و پیامبران اهل بیت و عصمت و طهارت‌اند

            تمام کتابهای آنان در واقع شرح وبسط کلمات علی علیه‌السلام است. علی علیه‌السلام که تربیت شده مکتب قرآن است از وجود مربی چون پیامبر (س) سود می‌برده است. پیامبربا آگاهی از استعدادهای عظیم و ؟؟؟ شگرف علی (ع) چشمه‌های فراوانی از معارف‌الهی را دراین کوه بلند حفر کرد و سیلابهای علم و دانش را از آن سرازیر ساخت. امیرالمؤمنین علی (ع) خود در این باره می‌فرماید: «شما به خوبی موقعیت مرا ازنظر خویشاوندی و مقام و … و بویژه ازنظر رسول خدا (س) می‌دانید.» از همان آغاز که رسول خدا را از بسترباز گرفتند خداوند بزرگترین فرشته و از فرشتگان خویش را مأمور ساخت را شب و روز وی را به همای بزرگواری و درستی و اخلاق نیک سوق می‌دهد. من ؟؟؟ روحی و رسالت را می‌دیدم و رایحه نبوت را استشمام می‌کردم، من به هنگام نزول وحی برمحمد صدای ناله شیطان را شنیدم از رسول خدا پرسیدم: این ناله چیست؟ فرمود این شیطان است که از پرستش خویش مأیوس گشته است. آری علی (ع) شاگرد اول پیامبر و نخستین و بهترین خداشناس مکتب اسلام بوده دراسلام کسی از علی با سابقه‌تر، آگاه‌تر و مومن‌تر نداریم او بود که این جمله شگفت‌انگیز را فرمود: «اگر پرده برداشته شود بریقین من افزوده نشود»

عمربن خطاب می‌گوید: از رسول خد (س) شنیدم که فرمود

«اگر هفت آسمان و هفت زمین دریک کفه ترازو گذاشته شود و ایمان علی درکفه دیگر، ایمان علی فزونی خواهد داشت.» احمدبن خلیل می‌گوید: درفضائی که درباره حضرت علی (ع) وارد شده است درباره هیچ‌کس نقل نشده است. قاضی اسماعیل دهنائی و نیشابوری می‌گویند: درباره هیچ یک از صحابه روایتی با استناد صحیح مانند علی (ع) وارد نشده است پیامبر درجائی دیگر باز می‌فرماید: علی امیرمومنان پیشوای متقیان و فرمانده باشکوهی است که نیکان را به بهشت پروردگار عالمیان درمی‌آورد هرکس که اورا تصدیق خود رستگار شود و هرکس که او را تکذیب نمود ناکام شد اگر بنده هزاران سال خدا را درمیان رکن و مقام بندگی کند تا بدنش پینه بسته و فرسوده شود ولی خدا را درهرحالی ملاقات کند که آل احمد را دشمن می‌دارد خداوند او را به صورت درآتش جهنم اندازد.عایشه از رسول خدا شنیدم که می‌گوید: «من دیدم اولین و آخرینم و علی بن ابی‌طالب سیداوصیاء من است براتم و محبتش وسیله تقرب به خداست حزب او حزب خدا و شیعه او انصار خدا و دشمنان او دشمنان خدایند او بعد از من امام مسلمین و مولا و امیرالمومنین است.» او با تفسیر درست حقایق قرآنی ونبوی آشنا سازد دردمندانه و دلسوزانه می‌فرماید: «ای مردم قبل ازاینکه مرا از دست بدهید هرچه می‌خواهید سئوال کنید زیرا که من به راه آسمان از راه زمین آشناترم.»

مولا علی (ع) درخطبه‌ای دیگر فرمود

«به خدا سوگند اگر بخواهم می‌توانم هرکدام شما را از آ‎غاز و پایان کارش و ازت تمام شئون زندگیش آگاه سازم ولی می‌ترسم که این کار موجب کافرشدن شما به پیامبر گردد.» بی‌تردید باید گفت اگر علم و معرفتی هست معدن آن، علی و اولادعلی (ع) است همانطور که قرآن کریم دربیان نکته‌های معرفتی گویا، حضرت علی را بارزترین شاگرد دراین مکتب دانست و ؟؟؟ نکته‌های پرمغز است. حضرت علی (ع) درجای دیگر فرمود: «چیزی ندیدم مگر آنکه خدا را قبل از آن و بعد از آن و همراه آن دیدم.

مثلاً در زمینه تفسیر قرآن خود حضرت می‌فرماید

«و نوری که باید به آن اقتدارشود آن نورهمان قرآن است آن را به سخن آرید اگرچه هرگز سخن نمی‌گوید اما من از جانب او شما را آگاهی می‌دهم، بدانید درقرآن علوم آینده و اخبارگذشته علاج درد و نظم حیات اجتماعی شماست.»

 مفسران بزرگ گفته‌اند

«علی (ع) نخستین کسی بود که علوم قرآن را به چند نوع تقسیم کرد و شصت نوع آن را دیکته فرمود و برای هرنوع مثال ویژه‌ای ذکر کرد. در زمینه فصاحت، سخنوری، ادب و بلاغت به گونه‌ای بود که سیدرضی می‌گوید: «امیرالمومنین آبشخور فصاحت و ریشه و زادگان بلاغت است.» هرگوینده سخنور از او دنباله روی کرد و هرواعظ سخنرانی از سخن او مدد گرفت درعین حال به او نرسیدند و از او عقب ماندند. فصاحت و بلاغت حضرت علی (ع) فقط درآوردن الفاظ زیبا و چیدن آنها درکنارهم نبود بلکه پرمغز و حکمت‌آمیز هم بود آن حضرت اساساً سخنانش را برای ادای مقصود می‌گفت و آهنگ موسیقی کلامش براعماق احساسات پنجه می‌افکند آن گاه درپیش ازنیم صفحه این جمله ملوا را ستایش می‌کند و می‌گوید درهمه کتاب ما اگر جز این یک جمله نبود کافی بلکه کفایت بود بهترین سخن آن است که کم آن تو را از بسیارش بی‌نیاز کند و معنی درلفظ پنهان نشده باشد و بلکه ظاهر و نمودار باشد

            اما درزمینه عرفان چه نظری وچه علمی  به اندازه‌ای از آن حضرت مطلب نقل شده است که بای هیچ‌کس جای تردیدی باقی نمی‌‌گذارد که علی (ع) پدرعرفان است. عارفان و صوفیان چه آنان که بیراهه رفته‌ان و درمباحث عقلی علی را پیشوای و مقتدای خود می‌دانند. همه عرفا از قرن هفتم هجری به این طرف درباره تویحد به شکل فلسفی و با مددگرفتن از کشف و شهود عرفانی بحث کرده‌اند. اما عارفانی کم قصد آن را دارند آب را از سرچشمه اصلی و زلال آن بنوشند و آیات قرآنی مربوط به توحید و اسما و صفات را از هنر واقعی آن فراگیرد. آن حضرت درنهج‌البلاغه با دو روش به بحث توحید و خداشناسی پرداخته است: یکی از طریق توجه انسانها به پدیده‌ها و نظم موجود در آنها و این که پدیده‌ها نیازمند پدیدآورنده‌ای است اما روش جذاب و دلنشین دیگری که دربیشتر مباحث توحیدی نهج‌البلاغه ارائه شده است. روش تعلقی و مکفی است

به قول استاد شهید مطهری:

            دربحث‌های توحیدی نهج‌البلاغه آنچه اساس محور و تکیه‌گاه همه بحثها و استدلالهاست اطلاق و لاحوی و احاطه ذاتی حق است. مسأله دیگر «سباطت مطلقه» و نفی هرگونه کثرت تجزی ونفی هرگونه مغایرت صفات حق با ذات حق است و این که قدمت او زمانی و وحدت او وحدت عددی نیست. کلام خدا عین‌العقل اوست نه ازنوع احاطه اذهان بریک معنی و مفهوم دیگر

            علی نه تنها خدا را پرستش می‌کرد و به آن یگانه عشق می‌ورزید و شب و روزش با یادحق می‌گذشت بلکه توانست با تفکر عقلی، یافته‌های قلبی خویش را درمورد خدا و صفات و اسماء او، به تندرستی تبیین کند او درمیان مردم و دربیان اندیش‌ها صاف و زلال توحیدی و ذوق عرفانی همچون معقول درمیان محسوس بود. او به توصیه پیامبر (س) غیراز سولک علمی درمسائل تعلقی و استدلالی کردن اندیشه‌های توحیدی، گوی سبقت را از همگان ربوده بود، از همین روی ما این بزرگ مرد را پدرعرفان اسلامی می‌دانیم

علی و جهاد

            جهاد یکی از عالیترین اعمالی است که  انسان را به خداوند نزدیک می‌کند و بشرخاکی را که دل درطلب راحتی داند با بذل جان و مال در برابردشمن خدا به پرواز درمی‌‌آورد. چه عملی بالاتر و بهتر از اینکه اسنان با ایمان از خانه و فرزند و همسر ویاران و دوستان دست بکشد و از کاروعلایق دنیوی دل بکند و به نبرد دشمنان خدا برود، آیا سیروسلوکی بالاتر و مقامی والاتر و بهتر از این می‌توان یافت بنابراین کسانی که درگوشه‌ای به تسبیح و ذکر و ورد مشغول شوند و تنها به رازونیاز و دعا می‌پردازند و از خطردشمنان اسلام غفلت نمایند نه تنها سیرالله نکرده بلکه این نوعی خلود در ارض و دل بستن به دنیاست. سپس آنان که درمقام سیروسلوک و درتکاپوی رسیدن به قرب الهی‌اند و دوست دارند میهمان خدا باشند نباید از جهاد فی‌سبیل‌الله غافل گردند بلکه باید برای دفاع از کیان اسلام و نشر آن باوجود شرایطی از جان و مال دریغ نورزند تا انسانی وارسته وموردعنایت خدا باشند. به همین اساسا که می‌بینیم الگو اسوه عارفان امیرالمونین علی (ع) درتمامی جنگهای صدراسلام و رکاب رسول خدا شرک کردند و از کیان اسلام و قرآن دفاع نمود و ارکان اسلام را محکم کرد و هرگز نگفت درگوشه‌ای به عبادت مشغول می‌گردم بلکه درجهاد  در راه خدا و تلاش برای استقرار ارکان اسلام را بالاترین عبادت می‌دانست

علامه حلی می‌نویسد:

            لاخلاف بین المسلمین کافه ان الدین انما تمهدت قواعده و تسیدت ارکانه بسیف مولانا امیرالمومنین (ع) لم یسبقه فی ذلک سابق و لالحقه لاحق …،

معنی هیچ خلافی بین مسلمانان نیست که پایدار و ارکان دین اسلام به شمشیر علی (ع) استحکام یافت هیچ‌کس دراین کار به او سبقت نگرفت و بعد ازاوکسی به او محلق نخواهد شد،…. او کرب و اندوه را از چهره رسول خدا می‌زدود و ملائکه از حملاتش برمشرکین تعجب می‌کردند

«مفهوم جهاد»

            در ریشه واژه جهاد اختلاف است بعضی اهل لغت چنین گفته‌اند جهاد اگر از ریشه «جهد» باشد به معنای وسعت، قدرت، توان و طلاقت است. و اگر از ماده‌ «جهد» آمده باشد به معنای سختی و مشقت می‌باشد. درمجمع البحرین آمده است: جهد هم به فتح جیم آمده (جهد) و هم به ضم جیم (جهد) و هردو به معنای وسعت و طاقت است، و بعضی گفته‌اند اگر به فتح باشد به معنای شفقت است و اگر به فهم باشد به معنی ملاقت و توان است راغب می‌گوید: (جهد) و (جهد) هردوبه معنای ملاقات و مشقت آمده و بعضی گویند (جهد) به معنای مشقت است و (جهد) به معنای وسعت است. به هرحال هرگاه کلمه جهاد را از ریشه جهد بدانیم درصورت مجاهد به کسی گفته می‌شود که تمام قدرت و توان و نیروی خود را در راه هدف خود بکارگرفته است و اگر جهاد را از ریشه جهد درنظر بگیریم دراین صورت مجاهد به کسی گفته می‌شود که برای رسیدن به هدف خود درمشکلات گام بردارد و درسختیهای طاقت فرسا خواسته خود را پیدا می‌کند. به نظرمی‌رسد معنای اول که جماد از ماده (جهد) گرفته شده باشد با آنچه از نظرقوانین شرع مطرح است مناسبت باشد. درمجمع‌البحرین آمده است، جهاد شرعاً دادن مال و جان برای اعلای کلمه اسلام و اقامه شعائر ایمان است

 

اهمیت جهاد

            جهاد یک قانون عمومی در عالم خلقت است، زیرا تمامی موجودات زنده اعم از نبات و حیوان به وسیله جهاد و کوشش موانع را از سر راه خود به می‌دارند تا به کمال مطلوب خود برسند. ریشه‌های درخت دراعماق زمین برای بدست آوردن غذا و نیرو به طوردائم درحرکت و فعالیت است و اگر روزی این کوشش را ترک کند ادامه حیات برای آن غیرممکن است و لذا اگر درحرکت خود دراعماق زمین با موانعی برخورد کند چنان چه قادر باشد آن را سوراخ کند و به مسیر خود ادامه می‌دهد. عجیب این است که ریشه‌های نازک و لطیف گاهی همانند متدهای فولادی با موانعی به نبرد برمی‌خیزند و اگر احیاناً این توانایی را نداشت راه خود را کج کرده و با دور زدن از آن مانع می‌گذرد

«چند آیه درباره‌ی اهمیت جهاد»

1-   یا ایتها النبی جاهد الکفار و المنافقین و اغلظ علیهم و ماویهم جهنم و بئس المقیر

ای پیامبر با کافران و منافقان به جهاد برخیز و پیکار کن و برآنان سخت بگیر جایگاه آنان جهنم است و به جایگاهی است

2-   یا ایها النبی مرض المومنین علی القتال …؛

ای پیامبر مؤمنان را به جنگ با دشمنان تحریک کن

3-   ولولا دفع الله الناس بعضهم ببعض لفسدت الارض ولکن الله ذوفضل علی العالمین

اگر خداوند بعضی از مردم را به دست بعضی دیگر دفع ونابود نمی‌کرد فساد روی زمین را می‌گرفت ولی خداوند برجهانیان منت می‌گذارد و از سرلطف خود بربندگانش اجازه نمی‌دهد که ناپسندی و فساد درجهان پیروز گردد زیرا که او خدای فضل و کرم برتمامی اهل این عالم است

4-   وقاتلوهم حتی لاتکون فتنه و یکون الدین و کله لله

ای مسلمانان با کافران به پیکار و جهاد برخیزید تا در روی زمین فتند و فسادی باقی نماد و دین خدا آیین همگانی گردد

جهادعلی و شرایط زنان

            بدون تردید ارزش هرکاری و عملی بستگی به اخلاص آن عمل و موقعیت و شرایط و تحقق آن کار دارد. و هرچه عمل خالص‌تر و خداپسندانه‌تر باشد ارزش آن بیشتر است. چیزی که درآن شک و تردیدی وجود ندارد این است که پیکار و جهاد علی (ع) تنها برای خدا و تقویت اسلام بود. او درمیدانهای جنگ به این هدف می‌جنگید که جمعیتی هدایت شوند و از تاریکیها به نورحق روی آورند و از قعرجهنم به اعلی اعلیین بهشت راه یابند

            این حقیقت را دریکی از خطبه‌های حضرت درجنگ صفین به یارانش ملاحظه می‌کنیم در آن موقعی که یارانش از تأخیر فرمان جنگ صفین ناراحت بود به آنها فرمود: به خدا سوگند هرروزی جنگ را به تأخیر می‌اندازم به خاطر آن است که آرزو دارم عده‌ای از آنها به جمعیت ما بپوندند و هدایت شوند و در لابه‌لای تاریکیها پرتویی از نور مرا ببینند و به سوی من آیند. و ازطرف دیگر جهادعلی درشرایطی بود که اسلام درغربت و تنهایی به سر می‌برد نه عده و جمعیتی داشت و نه نیرو و قدرتی، ازنظر سلاح و امکانات درحد صفر بود و از جهت سرباز و لشکر ضعیف بود و تعداد نفراتی که در پیامبر اسلام گرویده بودند هم اندک بود و هم امکانات مالی نداشتند و درجنگ «بدر» تنها چند مرکب برای لشکر اسلام بیشتر نبود و دربعضی جنگها چند روز را هرنفر به خرمایی اکتفا می‌کرد و درصحنه نبرد و کار زار حضور فعال داشت. درچنین شرایط و اوضاع غربت اسلام بود که علی (ع)‌مردانه وارد میدان جنگ می‌شد و یک تنه با صدها نفرمی‌جنگید و دشمنان اسلام را قلع و قمع می‌کرد و گاهی با حمله مردانه‌ی علی درمیدانهای جنگ شکست به لشکر نیرومند دشمن وارد می‌گردید. امیرمؤمنان در شرایطی می‌جنگید که تمام کفر و شرک با یهود و نصارای جزیره‌العرب دست به دست هم دادند وبا هم پیمانی نظامی علیه‌السلام بستند و تمام امکانات خود را تجهیز کردند و به میدان آوردند و جنگ احزاب «خندق» را به پاکردند. درآن جنگ تنها علی میدان‌دار بود که عمدو بن عبد و درابه جهنم فرستاد و سایر همراهیانش را که برای نبرد با مسلمانان به میدان سوی خندق آمده بودند تارومار کرد و نیروی چند هزارنفری دشمن را مجبور به عقب‌نشینی کرد. این فرزند ابوطالب حیدر کرار بود که درجنگ حسین یک تنه در برابر دشمنان قوی و قسم خورده‌ی آنجا ایستادگی کرد و شمشیر زد تا جایی که دشمنان مجبور به عقب‌نشینی شدند و بالاخره علی (ع) آن کسی که درب خیبر را از جاکند و راه مسلمانان را به قلعه‌های یهودیان خیبر بگشود و فتح و پیروزی را برای آنان به ارمغان آورد، درچنین شرایطی جهاد امیرمومنان و خلیفه رسول الله علی‌بن ابی‌طالب معنای واقعی به خود می‌گیرد و نام «جهاد فی سبیل‌الله» را به خود اختصاص می‌دهد. پس اگر بگوییم اسلام بربرکت شمشیر علی‌بن ابی‌طالب حیات گرفت، گزاف نگفته‌ایم زیرا شمشیر علی جلو هجوم دشمنان اسلام را گرفت و نگذاشت دین چنین اسلام تضعیف گردد

علی و نماز

            درمیان اعمال مذهبی نماز دارای اهمیت بسیار والایی است و از سابقه‌ای بسیار دیرینه برخوردار است، چون از دیرباز درهمه‌ی ادیان الهی نقش برجسته و مهمی داشته است. از باب نمونه درقرآن کریم از زبان حضرت عیسی (ع) نقل شده که : و او حیانی بالصلاه و الزکاه مادمت حیا؛ خداوند مرا به نماز و زکات سفارش کرده است تا آنگاه که زنده‌ام

مشابه این سخن در مورد پیامبران دیگر نیز آمده است. در تاریخ اسلام نیز نماز اولین عبادتی بود که پیامبر به برپای آن فرمان یافت و از آن پس بود که سایر احکام اسلامی تشریع شد. نماز یکی از تعلیمات بنیادی و علمی اسلام است و کانون محوری بسیاری ارزشهای اخلاقی و معنوی و اجتماعی اینم مکتب آسمانی بشمار می‌رود

نماز همچون کعبه‌ای است که ایر اعمال عبادی برگرد آن می‌چرخد و با آن ارتباط وثیق دارد. همچنان که در قرآن نماز همپای زکات ذکر شده است و بااعمال سیاسی عبادی حج با همه اهمیتی که دارد بدون نماز طواف ناقص و باطل است و جماد نیز روح و معنا و انگیزه و نیروی خود را از نماز می‌گیرد و همچنین سایر اعمال عبادی اسلام اعم از فردی و اجتماعی که به نحوی به نماز گره خورده تحت تأثیر قرار دارد. بنابراین این نماز رکنی از ارکان اصلی شریعت اسلام و آیین مسلمانی است و نه قابل تفکیک از سایر تعالیم اسلامی است و نه در هیچ حالی کنار گذاشتنی و قابل بی اعتنایی و سستی در بر پای همگانی آن که « الصلاه لاتسقط مجال »

نماز یاد خدا و همسخین با اوست نماز اظهار خضوع و خشوع و بندگی در برابر معبودی بی‌همتا و پرواز ملکوتی بندگان به سوب خداست، تا جایی که پیامبر فرمود: نور چشم من در نماز قرار داده شده )

علی و کارو انفاق

انسان اتز روزگاران پیشین تاکنون با هرایده و مکتبی مجبور بوده که بهکار و فعالت اقتصادی اهمیت بدهد؛ انسان مادی و دنیا گرد برای زفاه و عیش و نوش بهتر، و انسانهای الهی آبادکردن مزرعه آخرت و آرامش خاطر و برای ادامه حیات و عبادت و کمال به کار توجه نموده است

ار این روست بی‌تردید می‌توان گفت در طول تاریخ هر جامعه‌ای ـ هرچند محدود و کوچک ـ بخش عمده‌ای از فعالیتهای خود سعی در راه مسائل اقتصادیب و کاری صرف کرده و می‌کنید. اسلام هم از ان جا کردین کامل و جامعی است و به تمام خواسته‌های انسان ارجح میژ نهد به کار و تلاش اقتصادی واهمیت فراوان داده وحتی آن را در کمال و رشد انسانها مؤثر دانسته و بیکاری و تنبلی و کم‌کاری را خدمت نموده است

            توجه و تأکید اسلام به مسائل مالی و کسب و کار از آن روست که بیگانگان نتواند برمسلمانان تسلطی یابند چنان که قرآن می‌فرماید تسلط بیگانگان نتوانند برمسلمانان تسلطی یابند چنان که قرآن می‌فرماید تسلط بیگانگان وقتی است که مسلمانان از جنبه‌های مالی و اقتصادی توان و بنیه کافی داشته باشند و بدون تردید ریشه تمام وابستگیها در وابستگی اقتصادی بوده است. چنان حضرت علی فرموده است: «محتاج هرکس شوی، اسیرش خواهی شد.» مع الاسف مسلمانانی که کمتر به حقایق اسلامی آگاهی دارند به اشتباه می‌پندارند که اسلام با کار و فعالیت اقتصادی میانه‌ای ندارد و پیروان خود را به عزلت و گوشه‌نشینی سفارش می‌کند.! اما باید گفت: اسلام همان گونه که جنبه‌های روحی ومعنوی انسانها را موردعنایت قرارداده و بعضی عبادتها را واجب و برخی را مستحب نموده، جهاد و کفر ستبری را برای بقای حق و حقیقت ضروری دانسته به همسرداری و علاقه به فرزند برای بقاء نسل و ارضاء خواسته‌های درونی به دید موافق نگریسته است و احیاناً لازم و واجب شمرده است همین طور که به کار و فعالیت اقتصادی و بی‌نیازی فرد و جامعه اسلامی سفارش اکید کرده و بیکاری را خدمت و ملامت نموده است. البته درمکتب حیات‌بخش اسلام برای کار و فعالیت اقتصادی مثل سایر مسائل و احکام دیگر شرایط و مقرراتی قرارداده شده تا مسلمانان دچار دلبستگی به دنیا و انحراف از مسیر صحیح که موجب اخلال در زمین می‌شود نگردند و با رعایت شرایط و مقررات اسلامی کار برای آنها مسیر الی الله شود و به تعبیر کلام معصو «لکاسب حبیب‌الله» گردد

چند نکته

برای روشن شدن موضوع توجه به چند نکته ضروری است

- از دیدگاه اسلام کار منحصر به کارهای بدنی و دستی نیست بلکه هرنوع تلاش و کوششی که درخدمت به جامعه و خیروصلاح مردم باشد کارمحسوب می‌شود. بنابراین همانگونه که ساختمان‌سازی، جاده‌سازی، کارگری، کشاورزی و تجارت مصداق کار است. پزشکی – مهندسی – کارهای اداری – تبلیغ دینی و خلاصه هرگونه فعالیتی که در رفع نیاز جامعه مؤثر باشد نیز کار به شمار‌می‌آید. 2 کار از دیدگاه اسلام وقتی محترم است که به عفت عمومی و اخلاق جامعه آسیب نرساند و یا با شرافت و عزت نفس انسانی منافاتی نداشته باشد، بنابراین درشریعت اسلام رشوه‌خواری، رباخواری، درآمد از راه قمار و زنا، فروش مشروبات الکلی و هرنوع درآمدی که از این نوع کارهای زشت و پلید باشد حرام است و مجازات دنیوی و اخروی دارد

- ازسخنان پیشوایان اسلام به خوبی استفاده می‌شود که اگر هدف انسان از کار، این باشد که زندگی‌خوار عائله خویش را بهبود بخشد و از مازاد درآمد درآمدش به معیشت دیگران کمک کند، آن کار دراسلام به مقدس و مرضای خداوند است و موجب کمال و رشد و تعالی انسان به سوی رب الارباب است. ولی اگر به قصد ثروت‌اندوزی و تکاثر وقدرت و تفوق طلبی به دیگران باشد نه تنها ممدوح نیست بلکه مذموم و راه شیطان رفتن است همین طور از بیکاری و تنبلی و بارخود به دوش دیگران انداختن و از درآمد دیگران بهره‌وری نمودن نیز خدمت شده و اسلام سخت به مخالفت با آن برخاسته است

دیدگاه و کردار امام

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر
<   <<   76   77   78   79   80   >>   >