پروژه دانشجویی مقاله تهاجم فرهنگی در word

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله تهاجم فرهنگی در word دارای 24 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله تهاجم فرهنگی در word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله تهاجم فرهنگی در word

چکیده 
مقدمه 
فرهنگ 
فرهنگ مادی و فرهنگ معنوی 
خصوصیات فرهنگ 
فرهنگ غربی و فرهنگ شرقی 
تهاجم فرهنگی 
تهاجم فرهنگی و تبادل فرهنگی 
سیر تاریخی تهاجم فرهنگی در ایران 
ویژگی‏های تهاجم فرهنگی 
عوامل تهاجم فرهنگی 
شیوه‏های تهاجم فرهنگی 
مراحل تهاجم فرهنگی 
الف) تخلیه‏ی فرهنگ خودی 
ب) تثبیت فرهنگ بیگانه 
ابزارهای تهاجم فرهنگی 
بسترهای تهاجم فرهنگی 
راه‏های مقابله با تهاجم فرهنگی 
الف) شناخت دقیق و همه جانبه‏ی تهاجم فرهنگی 
ب) شناخت دقیق و کامل فرهنگ اسلامی و ملی 
ج) اصلاحات علمی و اقتصادی 
د) تدوین سیاست فرهنگی و تربیتی جامع از طریق 
نتیجه 
منابع 

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله تهاجم فرهنگی در word

1ـ داوری اردکانی، رضا، 1379؛ “تبادل فرهنگی و فرهنگ جهانی غربی”، درباره غرب، چاپ اول، تهران: هرمس

2ـ روسک، جوزف، و رولندوارن، 1369؛ مقدمه جامعه‏شناسی، ترجمه بهروز نبوی و احمد کریمی، چاپ سوم، تهران: انتشارات کتابخانه فروردین

3ـ صلاحی، جاوید، 1376؛ تهاجم فرهنگی و مقابله با آن، گزارش تحقیقاتی، مشهد: دانشگاه فردوسی

4ـ مسگرنژاد، جلیل، 1373؛ جایگاه ادبیات وعلوم ادبی در بازداری تهاجم‏فرهنگی، مجموعه مقالات کنفرانس تهاجم فرهنگی، دانشگاه علامه طباطبایی

5ـ مصباح یزدی، محمد تقی، 1376؛ تهاجم فرهنگی، تحقیق عبدالجواد ابراهیمی، قم: مؤسسه‏ی آموزشی و پژوهشی امام خمینی

6ـ خرم، مسعود، 1378؛ هویت، چاپ پنجم، تهران: مؤسسه فرهنگی انتشارات حیان

7ـ آزاد ارمکی، تقی، 1375؛ “تحلیل جامعه‏شناختی از: راههای نفوذ فرهنگی غرب در ایران معاصر”، کتاب سروش، (مجموعه مقالات، رویارویی فرهنگی ایران و غرب در دوره معاصر)، چاپ اول، تهران: سروش

8ـ فقیه حقانی، موسی، 1375؛ “فراماسونری و گسترش فرهنگ غرب در ایران”، کتاب سروش(رویارویی فرهنگی ایران و غرب در دوره معاصر)، چاپ اول، تهران: سروش

9ـ فیاض، محمدسعید، 1372؛ درآمدی بر تهاجم فرهنگی غرب، مرکز مطالعات اسلامی، تهران: معاونت پژوهشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

10ـ شفیعی سروستانی، اسماعیل، 1372؛ تهاجم فرهنگی و نقش تاریخی روشنفکران ، چاپ اول، تهران: سازمان انتشارات کیهان

11ـ ابراهیمی، پریچهر، 1367؛ تأملی بر فرهنگ، تفاوت فرهنگ شرق و غرب، تهران: انتشارات آموزشی رشد علوم اجتماعی

12ـ قائم مقامی، فرهت، 1356؛ آموزش یا استعمار فرهنگی ، چاپ سوم، تهران: انتشارات جاویدان

13ـ نگارش، حمید، 1380؛ هویت دینی و انقطاع فرهنگی ، چ اول، قم: نهاد نمایندگی ولی فقیه در سپاه، مرکز تحقیقات اسلامی

14ـ سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، فرهنگ و تهاجم فرهنگی، برگرفته از سخنان مقام معظم رهبری (مدظله العالی)، 1373؛ چاپ اول، تهران: سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی

15ـ کاظم‏زاده، فیروز، 1371؛ روس و انگلیس در ایران، چاپ دوم، انتشارات انقلاب اسلامی

16ـ استریناتی، دومینیک، 1380؛ نظریه‏های فرهنگ عامه ، ترجمه‏ی ثریا پاک‏نظر، چاپ اول، تهران: گام نو

17ـ پانوف، میشل و میشل پرون، 1368؛ فرهنگ مردم‏شناسی ، ترجمه‏ی علی‏اصغر عسکری خانقاه، چاپ اول، تهران: انتشارات ویس

18ـ افتخاری، اصغر و علی‏اکبر کمالی، 1377؛ رویکرد دینی در تهاجم فرهنگی،، چاپ اول، تهران: سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، گروه انتشارات

19ـ قیصی‏زاده، یونس، 1363؛ سخنی درباره فرهنگ، اطلاعات علمی، 16 آبان

20ـ روح‏الامینی، محمود، 1372؛ زمینه فرهنگ‏شناسی، پویایی و پذیرش، چاپ سوم، تهران: انتشارات عطار

21ـ هدایتخواه، ستار، 1377؛ تهاجم فرهنگی، چاپ اول، تهران: انتشارات معاونت پرورشی وزارت آموزش و پرورش

22ـ ادیبی، حسین، 1356؛ زمنیه انسان‏شناسی، تهران: انتشارات لوح

23ـ رفیع، جلال، 1373؛ فرهنگ مهاجم، فرهنگ مولد، چ اول، انتشارات اطلاعات

24ـ قیصی‏زاده، یونس، 1363؛ خصوصیات فرهنگی، اطلاعات علمی، 16 آبان

25ـ دوانی، علی، 1375؛ “مواضع علما در برابر هجوم فرهنگی غرب به ایران”، کتاب سروش،( رویارویی فرهنگی ایران و غرب در دوره معاصر)، چاپ اول، تهران: سروش

چکیده

مجموعه دستاوردهای مادی و معنوی بشر در طول تاریخ را فرهنگ می‏نامند. تبادل فرهنگی ملت‏ها نیز که در طول تاریخ در بستری طبیعی ادامه داشته برای تازه‏ماندن معارف و حیات فرهنگی بشر امری ضروری است و جامعه‏ی انسانی را در مسیر سعادت واقعی به پیش می‏برد

اما آنچه امروزه مشکل‏ساز شده “تهاجم فرهنگی” یا غلبه‏ی یک فرهنگ بر سایر فرهنگ‏هاست که نمونه‏ی بارز آن روند روبه گسترش تسلط فرهنگ غرب بر سایر فرهنگ‏ها ـ به ویژه فرهنگ اسلامی ـ در یکصد سال اخیر است. تفاوت عمده‏ی تهاجم فرهنگی با تبادل فرهنگی در این است که در تهاجم برای فرهنگ موردهجوم امکان انتخاب وجود ندارد

جلوه‏های تهاجم فرهنگی را می‏توان به دو دسته‏ی بیرونی، همچون: تلاش برای دین‏زدایی، ایجاد روحیه‏ی خودباختگی فرهنگی، ترویج افکار و اندیشه‏های غربی و ; و درونی، همچون: عقب‏ماندگی علمی و صنعتی، فقر اقتصادی، غفلت کارگزاران فرهنگی و ; تقسیم کرد. در این مقاله ضمن بررسی جلوه‏های فوق، راهکارهایی برای مبارزه و مقابله با تهاجم فرهنگی ارائه شده است

واژگان کلیدی: فرهنگ، تهاجم فرهنگی، فرهنگ‏پذیری، تبادل فرهنگی

مقدمه

حیات بشری همواره با فرهنگ توأم بوده است و ملتی که فرهنگ مخصوص به خود نداشته باشد، مرده محسوب می‏شود؛ علاوه بر این، یک فرهنگ بالنده برای تکامل خود باید توانایی تبادل با سایر فرهنگ‏ها و جذب عناصر مثبت آن را داشته باشد؛ بنابراین، تمام فرهنگ‏ها باید در تعامل با یکدیگر باشند، تا بتوانند در مجموع، بشر را به پیشرفت مطلوب برسانند

در عصر حاضر که نظام سرمایه‏داری به سرپرستی آمریکا، با تک‏قطبی شدن جهان و فروپاشی رژیم شوروی سابق، یکه‏تاز عرصه‏ی جهانی شده‏است، به شکل‏های مختلف می‏کوشد تا نظرات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خود را به تمام کشورهای جهان تحمیل کند و فرهنگ واحدی متناسب با منافع درازمدت خود بر جهان حاکم سازد. از طرف دیگر سایر ملت‏ها نیز در برابر این زیاده‏خواهی آمریکا برای حفظ و پاسداری از فرهنگ ملی و بومی خود مقاومت می‏کنند. در این میان فرهنگ اسلامی توانسته است در صد سال اخیر در برابر این هجوم مقاومت و اصالت خود را حفظ کند

بدیهی است طرّاحان “نظم نوین جهانی” که با هزاران ترفند توانسته‏اند یک ابرقدرت نظامی، نظیر شوروی سابق را از سر راه خود بردارند و سبب فروپاشی کمونیسم در سطح جهانی شوند، مایل نیستند با قدرت جدیدی در برابر منافع خود مواجه گردند. پیروزی انقلاب اسلامی در ایران سبب شده است که سلطه‏گران بیش‏تر از آن جهت خوفناک باشند که قدرت جدیدِ مقابل منافع نامشروعِ آنان، یک گروه سیاسی ـ مذهبی به نام جهان اسلام باشد؛ قدرتی که از نظر فرهنگی با داشتن ارزش‏های قوی، نظیر خداپرستی، ظلم‏ستیزی، نوع‏دوستی، برادری، مساوات و عدل، می‏تواند در برابر فرهنگ غربی قد علم کند؛ لذا چون می‏دانند که از مقابله‏ی مستقیم با ایدئولوژی اسلامی طرفی نخواهند بست، می‏کوشند با ترفندی قدیمی، به طور غیرمستقیم، در ارکان جوامع اسلامی، از جمله جامعه‏ی ما رخنه کنند و آن ترفند چیزی نیست جز “تهاجم فرهنگی”

بدین منظور، در این مقاله سعی شده است به نوعی این پدیده مورد بررسی قرار گیرد و عوامل داخلی و خارجی و نیز برخی از راه‏کارهای مبارزه با آن مطرح شود. از آن‏جا که بحث از تهاجم فرهنگی مستلزم تعریف فرهنگ و ویژگی‏های آن است، ابتدا به این موارد می‏پردازیم و سپس موضوع اصلی را بررسی می‏کنیم

فرهنگ

برای فرهنگ در حدود دویست و پنجاه تعریف ارائه کرده‏اند؛از جمله

ـ کلیه‏ی دستاوردهای مادی و معنوی هر جامعه، اعم از دانش، هنر، اخلاقیات، قواعد، آداب و رسوم، عبادات و دیگر قابلیت‏های اکتسابی، که از نسلی به نسل دیگر انتقال می‏یابد

ـ مجموعه‏ی باورها، بینش‏ها، ارزش‏ها، آداب و سنن، اخلاق و اندیشه‏های پذیرفته شده و حاکم بر یک جامعه

ـ مجموعه‏ی پیچیده‏ای که در برگیرنده‏ی دانستنی‏ها، اعتقادات، هنرها، اخلاقیات، قوانین، عادات و هرگونه توانایی که به وسیله‏ی انسان، به عنوان عضو جامعه، کسب شده است (روح‏الامینی، 1372، ص 17 به نقل از: ادوارد تایلور1، فرهنگ ابتدایی)

ـ فرهنگ مجموعه‏ای از آگاهی‏ها(شناخت‏ها) و رفتارهای فنی، اقتصادی، آیینی (شعایر)، مذهبی، اجتماعی و غیره است که جامعه‏ی انسانی معینی را مشخص می‏کند (پانوف؛ 1368، ص 103)

تعاریف مختلف و متفاوت از فرهنگ بیانگر این مطلب است که تمام دستاوردهای مادی و معنوی بشر در طول تاریخ در قالب اصطلاح فرهنگ قابل تعبیر است؛ به همین سبب تعریف ذکر شده در فرهنگ مردم‏شناسی میشل پانوف2 را می‏توان تعریفی جامع از فرهنگ دانست. [1]

فرهنگ مادی و فرهنگ معنوی

فرهنگ را می‏توان در دو سطح مادی و معنوی دسته‏بندی کرد؛ فرهنگ مادی عبارت است از تمامی آنچه که عینی و ملموس است؛ مانند آثار هنری، دستاوردهای صنعتی، بناهای تاریخی، خط، موسیقی و; . فرهنگ معنوی یا غیرمادی نیز عبارت است از عقاید و رسوم، علوم و معارف، ارزش‏ها و اندیشه‏ها، اخلاقیات، دانستنی‏ها و; (روسک3، 1369، ص 10 و روح‏الامینی، ص24)

فرهنگ مادی معمولاً تحت تأثیر فرهنگ معنوی رشد می‏کند؛ زیرا نوع نگرش به هستی و جهان، و ارزش‏های حاکم بر جوامع، در ساخت ابزار جدید برای امور زندگی و رفاه اجتماعی به انسان جهت می‏دهد؛ برای مثال، طرز نگرش، نوع ارتباطات و معاشرتِ انسان‏ها، آنان را به ساختاری خاص در معماری سوق می‏دهد، و یا نوع نگرش زنان به حقوقشان، آنان را در انتخاب نوع لباس یا رفتار رهنمون می‏سازد (قیصی‏زاده، 1363). از طرف دیگر فرهنگ مادی نیز در فرهنگ معنوی تأثیر می‏گذارد. برای مثال، وارد شدن و جای گرفتن یک تکنولوژی جدید که در شمار فرهنگ مادی است، بالطبع ارزش‏های جدیدی را با خود خواهد آورد و ارزش‏هایی را نیز متزلزل خواهد ساخت (روح‏الامینی، ص110)

[1] Edward Tylor

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی پاورپوینت فرش ترکمن در word

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

پاورپوینت

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله مصادره اموال غیرمنقول در word

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله مصادره اموال غیرمنقول در word دارای 112 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله مصادره اموال غیرمنقول در word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله مصادره اموال غیرمنقول در word

«کلید واژه»
«دیباچه»
سیر تکامل بشر از ادوار نخستین تا زمان معاصر
«باب نخست – تاریخچه مصادره در ایران»
فصل نخست: ایران پیش از انقلاب مشروطیت
بخش نخست: ایران باستان
بخش دوم: ایران از ظهور اسلام تا دوران معاصر
بخش سوم: ایران از انقلاب مشروطیت تا انقلاب اسلامی
بخش چهارم: ایران از انقلاب اسلامی تا عصر حاضر
«باب دوم – مصادره از اموال غیر منقول و حقوق خصوصی»
فصل نخست – حقوق مدنی و مصادره
بخش نخست – قانون مدنی
گفتار نخست: «مالکیت و مصادره اموال غیر منقول»
گفتار دوم: «ارث و مصادره اموال غیرمنقول»
گفتار سوم: «عقود معین و مصادره اموال غیر منقول»
باب سوم – مصادره اموال غیرمنقول در حقوق عمومی
بخش اول – قانون اساسی
نتیجه گیری مبحث
منابع و مآخذ

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله مصادره اموال غیرمنقول در word

الف- منابع فارسی

الف- منابع تاریخی: (کتب و اسناد)

1- مظفر شاهدی، اسدالله اعلم و سلطنت محمدرضا پهلوی (مردی برای تمام فصول) – انتشارات «موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی – چاپ اول – سال

2- مصطفی الموتی، «ایران در عصر پهلوی»، انتشارات «پکا»، مهر 1370 / اکتبر 1991 – جلد دهم

3- علی بهزادی، «شبه خاطرات»، انتشرات «زرین»، جلد اول، سال

4- مینو صمیمی، ترجمه ابوترابیان،‌ «پشت پرده تخت طاووس»، انتشارات «اطلاعات»، سال

5- جمشید ضرغام بروجردی، «دولتهای عصر مشروطیت»، انتشارات «اداره کل قوانین»، سال

6- «کارنامه بنیاد پهلوی»، تهران، چاپ بهمن

 

ب- منابع حقوقی

1- ابوالفضل قاضی شریعت پناهی، «بایسته های حقوق اساسی»، انتشارات «دادگستر» – چاپ ششم – بهار

2- دکتر ناصر کاتوزیان، «دوره مقدماتی حقوق مدنی» (اموال و مالکیت) – انتشار «دادگستر» – چاپ چهارم – بهار

3- الکسی ویل، «حقوق مدنی» – چاپ سوم – جلد 1 «مازوشاباس، دروس «حقوق مدنی» – جلد

4- دکتر ناصر کاتوزیان، «دوره مقدماتی حقوق مدنی»، (درسهایی از شفعه و وصیت وارث) نشر «میزان» – چاپ چهارم

5- دوره مقدماتی حقوق مدنی، دکتر سید حسن امامی – جلد اول

6- دکتر ناصر کاتوزیان، «مقدمه علم حقوق و مطالعه نظم حقوقی ایران» – چاپ بیست و هشتم – انتشارات «سهامی انتشار»، سال

7- غلامرضا شهری، «حقوق ثبت اسناد و مالکیت»، نشر «جهاد دانشگاهی»،‌چاپ نهم، تابستان

8- دکتر ناصر کاتوزیان، «درسهایی از عقود معین، جلد اول: بیع / اجاره         / قرض / جعاله / شرکت / صلح»، نشر «گنج دانش»، چاپ پنجم، سال

 

 ج ـ نشریات و مجلات و جراید

1)روزنامه اطلاعات شمارگان: الف-1 بهمن 1357 (1/11/57) ب-19 بهمن 1357 (19/11/57)

2) مجله یغما، سال سوم، شماره 11، بهمن

د ـ قوانین و مصوبات

1)مجموعه قوانین، «قانون مدنی»، تدوین جهانگیر منصور، چاپ یازدهم، سال 1381 – نشر دیدار

2) «قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران»، تهیه و تدوین: اداره کل تدوین و تفقیح قوانین و مقررات، ناشر: معاونت پژوهش، تدوین و تفقیح قوانین و مقررات، چاپ ششم (ویرایش اول)، تابستان

3)قانون مصوب 17/12/1370 – مجمع تشخیص مصلحت نظام – روزنامه رسمی جمهوری اسلامی ایران

4)نظامنامه اجرای مواد 28 و 866 ق.م – مصوب

5)ابلاغنامه دادستان کل جمهوری اسلامی – مورخ 30/101358 شماره
2934/

قانون مدنی و رابطه با مفاهیم حقوق مدنی

یکی از مهمترین شاخه های حقوق خصوصی (به معنای حقوق تنظیم کننده روابط افراد جامعه با یکدیگر) که در مقابل حقوق عمومی (به معنای حقوق تنظیم کننده رابطه افراد با حاکمان) و به معنایی بسیار ساده اشاره دارد که همانا «راه و روش زیستن و قواعد حقوقی لازم جهت بقاء روابط افراد یک جامعه را تشکیل می دهد، (قانون و قواعد حقوق مدنی) است

البته حقوق مدنی دقیقاً یک رشته از رشته های حقوق خصوصی نیست.[1] زیرا از نظر تاریخی، مبنای حقوق خصوصی و مطالعه تاریخی آنرا مبنای سایر شعبه ها نشان می دهد. حقوق مدنی، روابط اشخاص را تنها از این لحاظ که عضو «جامعه و مدینه» است، تنظیم می کنند و توجهی به خصوصیتهای مربوط به مشاغل گوناگون ندارد. با وجود این در مسائل مدنی به ویژه در قواعد مربوط به «مالکیت اموال غیر منقول» نیز «حقوق عمومی» بر مالکیت «زمینهای مزروعی» ویژگیهایی یافته است که باید موضوع حقوقی خاصی ]حقوق روستایی[ قرار گرفته و در شمار حقوق عمومی درآید، همچنین قانون «روابط مالک و مستأجر» دخالت دولت در تنظیم روابط میان افراد جامعه را آشکارتر می کند

یکی از مهمترین مسائل مرتبط با حقوق مدنی، «مالکیت» و قواعد مرتبط با آن است که همچنین در رابطه با «مفهوم و ماهیت مصادره» نیز جزء پراهمیت ترین مباحث قرار خواهد گرفت

دومین موضوع «ارث» و رابطه آن با «مصادره» است و در نهایت موضوع «قراردادها و عقود معین مرتبط با این مفهوم یعین مصادره است

بنابراین رابطه مفهوم «مصادره اموال غیرمنقول» را طی 3 گفتار با مفاهیم حقوق مدنی مطالعه می کنیم

الف-«مالکیت» و مصادره اموال غیر منقول

ب-«ارث» و مصادره اموال غیر منقول

پ-«قراردادها و عقود معین» و مصادره اموال غیرمنقول

گفتار نخست – مالکیت و مصادره اموال (غیرمنقول)

1-در علم حقوق می توان تعاریف 3 عنصر «مال»؛ «غیرمنقول» و «مالکیت» را بدین گونه یافت

1)مال: ـحداقل 3 تعریف خاص برای آن وجود دارد)

الف-مفید باشد و نیازی را برآورد «قابل اختصاص یافتن به شخص یا ملت معین باشد.»[2]

ب-قانون مدنی وجود مالک را برای وجود مال ضروری نمی داند، چرا که از دیدگاه این قانون، اموالی نیز وجود دارد که مالک خاص ندارد: مثل «آبهای مباح» و «زمین موات» و «شکار»

ج-معنای مادی و حقوقی

 1-اشیایی که موضوع داد و ستد حقوقی بین اشخاص قرار می گیرد.[3]

 2-عبارت از حقوق مالی که به اشخاص امکان انتفاع از اشیاء مادی را می دهد

2) حق مالکیت: «حقی که به موجب آن مالک نسبت به مایملک خود حق هرگونه انتفاع دارد که تنها موارد استثناء قانون این اطلاق حق مالکین را محدود     می‌کند. این حق، انحصاری است و طبق اصل «تسلط»، مالک را مسلط بر اموال خود و مختار در هرگونه تصرف مکی می‌داند و حد مجاز این تصرف، اصول  «44 ق. ا» که مالکیت را تا حدود «قوانین اسلام» مجاز شمرده است و اصل      «40 ق. ا» که در واقع بیان قاعده «لاضرر» است و طبق آن «سوء استفاده از حق مالکیت» و مبنای حق خویش را ضرر به دیگران قرار دادن» ممنوع است

3)(مال) غیرمنقول: (قانون مدنی) (باب اول) اموال از دو جهت قابل تعمیم هستند

الف- منقول و غیر منقول

ب- اموالی که معلوم المالک است و اموال مجهول المالک

(ماده 12 ق.م): (مال غیرمنقول آن است که از محلی به محل دیگر نتوان نقل نمود

اعم از اینکه استقرار آن ذاتی باشد یا به واسطه عمل انسان، به نحوی که نقل آن مستلزم خرابی یا نقص خود مال یا محل آن خرابی وارد آید، غیر منقول است.)

و اختصاصات اموال غیرمنقول عبارتند از

1- قابلیت انتقال آن فقط با «سند رسمی» «(22 و 46) ق.ث)»

2- عدم امکان «مالکیت» آن توسط خارجیان مقیم ایران

3- عدم امکان «فروش» یا «رهن» آن توسط قیم بدون اجازه دادستان

4- «حق شفعه» که فقط مختص اموال غیرمنقول است

5- «مرور زمان» 20 ساله در اموال غیرمنقول وجود دارد

6- حق استناد به تصرف جهت خلع ید و رفع مزاحمت کسانی را که به تصرفات وی تجاوز کرده اند، بدون نیاز به اثبات مالکیت توسط متصرف (یا قاعده: تصرف دلیل مالکیت است اماره تصرف) (آیین دادرسی مدنی)

7- اختصاص حق «ارتفاق» به اموال غیرمنقول (ماده 93 قوم)

8- «زن» از اموال غیرمنقول ارث نمی برد و از مطالبه «زمین و عرصه» محروم است و در تملک «عین ابنیه و اشجار که آنرا نیز نمی تواند به عنوان «وراثت» در اختیار داشته باشد و باید قیمت «ثمن یا ربع اعیان و اشجار» را از سایر وارثان مطالبه کند. اما تا زمانی که این قیمت پرداخته نشده است، زن «حق عینی» بر آن اموال دارد و بر سایر طلبکاران مقدم است. (9مواد 946 تا 948 ق.م)

9- «حق مالکیت» جزء مهمترین «حقوق عینی» مربوط به «اموال غیرمنقول» است و نیز دعاوی که موضوع آن تملک غیرمنقول است (دعوی فسخ و بطلان و عدم نفوذ مطالعات غیرمنقول) به واسطه بطلان «مالکیت  لاحق» و اثبات «مالکیت سابق» یا تملک دوباره مال انتقال یافته، غیرمنقول تلقی می شود.[4]

10- «مطالبه اجرت المثل و خسارت وارد بر املاک»، تابع غیرمنقول است، بنابراین «دادگاه صلاحیتدار»‌برای رسیدگی دادگاه محل وقوع مال غیرمنقول است[5] و در نهایت موضوع حق تولیت (از آنجا که راجع به اداره اموال غیرمنقول است)، غیرمنقول محسوب می شود

در اینجا پیش از پرداختن به رابطه «مصادره»‌با هر یک از 2 موضوع «مال غیرمنقول و هر یک از خصوصیات و قواعد مرتبط آن با آن» و «مالکیت» نکوتر آنست که به تعبیر و تعاریف قانون مدنی از اموال «مجهول المالک» اشاره شود

«اموال مجهول المالک» (یا آن چیزی که مالک خاص دارد ولی به جهاتی نمی توان او را پیدا کرد) از منظر حقوق مدنی و در قانون مدنی (ماده 28) چنین تعبیر شده است: اموال مجهول المالک با اذن حاکم یا (مأذون از او)، به مصرف فقراء برسد (فقیر = کسی که درآمدش نتواند کفاف نیازمندیهای ابتدایی او را بدهد.) و حاکم در این قانون همان «دولت و قوای عمومی» در قانون گذاری نوین استد که «دولت حاکم» با تقسیمات درون سازمانی خاص خود وظیفه «قبول و قبض وقف عام» و «به مصرف رساندن اموال مجهول المالک» را بر عهده می گیرد

نیز وظیفه «دفاع از حقوق عمومی در امور کیفری» و «خلع ید از متجاوزان به زمینهای عمومی و دولتی» (ماده 16 قانون اراضی دولت و شهرداریها و اوقاف و بانکها مصوب دیماه 1339»، و «جمعه آوری و نگهداری اموال مجهول المالک و ترکه اموات بلاوارث[6] با دادستان است;»

همچنین به موجب قانون مدنی «اموال موقوفه» و «اموال عمومی» استثنائات مهمی بر اصل انتقال پذیری اموال غیر منقول است که البته در ارتباط با «اموال عمومی» ممکن است با تغییر هدف اختصاص یافته به آن توسط قانون، مال غیر منقول عمومی، وصف انتقال ناپذیری به وسیله عقود معین و قراردادها را از دست داده و قابل توصیف به سود طلبکاران هم هست. چرا که در صورت انتقال ناپذیر خود از آنجا که «توقیف به عنوان مقدمه تملیک» انجام می شود و مال عمومی و موقوفه قابل تملک نیست، بنابراین قابل توقیف توسط طلبکاران هم نیست.[7]

اکنون در تعریف «مصادره اموال غیر منقول» که تقریباً در هیچ ماده ای از قانون مدنی تعریف خاصی از آن بیان نگردیده است باید گفت: «مصادره: سلب مالکیت شخصی و در اختیار گرفتن تصدی آن توسط قوای عمومی و حاکم است.»، البته مفهوم مصادره در وجه دیگری نیز قابل بررسی است و آن موضوع «اموال مجهول المالک» (به معنای اموالی که مالک خاص دارد اما به جهاتی از مالکیت، او غیرقانونی بر مال تصرف یافته یا صرفاً دسترسی به او غیرممکن است،) خواهد بود. در این اموال نیز از متصرفان غیرقانونی، «خلع ید» خواهد شد و در صورتی که بلامالک باقی مانده باشد، دولت آنرا تصرف می کند. شاید بتوان تصرف قوای عمومی بر «اموال مجهول المالک» و اداره آن توسط «حاکم و دولت» را «مصادره به معنای خاص» بنامیم

باید دقت کرد که در حقوق مدنی مفهوم دیگری نیز وجود دارد که به مفهوم «مصادره» بسیار شباهت دارد، اما باید دانست که وجه افتراق بین این دو، آنان را دو روش متفاوت جهت «تغلب یافتن حقوق عمومی بر حقوق خصوصی» بدانیم

در واقع آنچه اهمیت دارد آنست که در حقوق مدنی دخالت مستقیم «حقوق عمومی به معنای عام کلمه» در حداقل مقدار خود قرار دارد و شاید بیشترین دخالت و ورود حقوق عمومی و قوای حاکمه را در مبحث «نظم عمومی» و توسط به آن جهت تحدید مرزهای حقوق خصوصی و حقوق مدنی به عنوان مهمترین شاخه آن بدانیم، اما آنچه مسلم است گاه نیز در جهت اهداف و منافع مختص قوای عمومی، جهت تأمین نیازمندیهای مادی و مالی قوای حاکمه نیز از چنین شیوه هایی بهره جسته می شود. چرا که فی الواقع مصادره اموال خالصه سلطنتی (به عنوان مثال)، مصادره در معنای حقوقی کلمه نیست. چرا که – آن گونه که در پیشینه تاریخی مصادره در ایران ذکر شد – این اموال غیرمنقول از ادوار نخستین در اختیار قوای حاکم بر کشورها قرار دارد و به صورت موروثی در طول سالیان متمادی، سلسله به سلسله و حکومت به حکومت منتقل می شود و این انتقال تا زمان معاصر ادامه یافته و در واقع پس از تغییر حکومت این اموال که به معنای حقوقی «بدون مالک» باقی می ماند

بنابراین قوای حاکم نیز این اموال را به تصرف در می آورند. البته نکته بسیار پر اهمیت آن است که جز در حکومتهای «مونارشی» که حکومت تک نفره در اختیار پادشاه یا امثال آن است، در سایر حکومتها و اشکال دولت که مجموعه ای از افراد تحت نام حکومت به اداره یک جامعه می پردازند، بنابراین موضوع حق و تعلق حق مالکیت، یک شخص حقوقی است و نه حقیقی. البته مفهوم «مالکیت» در این گونه موارد تا حدی متناقض است. به این معنا که آیا اساساً این گونه اموال جزء «اموال عمومی» محسوب می شود یا خیر؟

پاسخگویی به این پرسش از آن جهت اهمیت دارد که چنانچه این اموال عمومی باشد قاعدتاً غیرقابل تملک است، بنابراین بحث مالکیت این اموال توسط «افراد حقیقی» منتفی است و در مورد دولت حاکم به عنوان شخصی حقوقی خاص باید آنرا مالکیت حقیقی و واقعی ندانست

برای روشن تر نمودن مبحث می توان «دولت و حکومت» را به یک «شرکت» تشبیه شود که دارای شخصیت حقوقی است و برای تأسیس نیاز به آورده ها و سرمایه اولیه ای دارد که در واقع اموال مزبور که نام عمومی را بر خود     می‌گیرد و یا اموال «ملی شده» همان سرمایه ابتدایی شرکت (دولت) را تشکیل می دهند. بنابراین مالکیت بر اموال «مصادره شده» و «اموال ملی شده» از نوع مالکیت اشخاص حقوقی است. در اینجا به اصطلاح و مفهوم «ملی شدن»       می‌رسیم که در واقع همان مفهوم متشابه «مصادره» است که بیان شد

در رابطه با مفهوم «ملی شدن اموال» و به بیان نکوتر «ملی کردن» در حقوق مدنی بیشتر از «مفهوم مصادره» سخن رانده شده است

البته باید دانست که پاره ای از اموال که «مالک خاص» دارند و در زمره «مشترکات عمومی»[8] است، (مشترکات عمومی به اموالی اطلاق می شود که برای استفاده مستقیم تمام مردم آماده است یا اختصاص به حفظ «مصالح عمومی» داده شده است و دولت، تنها از جهت ولایتی که بر عموم دارد،        می‌تواند آنرا اداره کند، نیز وجود دارد که هدف از ملی کردن حفظ و اداره این گونه اموال است که مالک خاص ندارد (بالذات) و صرفاً دولت جهت ولایتی که از جانب مردم بر «عموم» دارد، می تواند آنرا اداره کند. ضابطه تشخیص این اموال از سایر اموال نیز گاه «تملک ناپذیری ذاتی» آن دانسته اند (دریا و رودخانه های قابل کشتیرانی) و گاه «نوع مصرف تعیین شده از سوی دولت برای آن»، که به طور کلی اموالی که «مستقیم یا با واسطه» از طرف دولت برای رفع «نیازهای عمومی»‌اختصاص داده شده است، از اموال دولتی مجزاست و در واقع «اموال عمومی» محسوب می شوند. اما سایر اموال دولتی، تحت «مالکیت» دولت است.[9]

حال چنانچه اموال غیر منقول خالصه را (به عنوان مثال)، در یک تقسیم بندی قرار دهیم، خواهیم دید که

الف-«اموال عمومی» که در تمامی دورانها نیز وجود داشته و به سبب «تملک ناپذیری ذاتی»، تحت مالکیت هیچ شخص خاص (اعم از حقیقی و حقوقی) نیست. در واقع بوسیله دولت، «جهت تأمین نیازمندیهای عمومی»، اداره         می‌شود ولی ملک دولت قرار نمی گیرد. (کوهها، دریاها، دشتها، معادن و ;) از این زمره اموالند. بنابراین اگر در دورانی این املاک و اموال غیرمنقول (املاک: جمع ملک مقصود است)، تحت مالکیت ظاهری اشخاص (مانند پادشاهان) قرار می گیرد، دلیل بر قالب تملک حقیقی بودن آن اموال نیست

اهمیت تشخیص «اموال عمومی» از سایر اموال نیز بسیار حایز اهمیت است. چرا که این اموال غیرقابل تملک بوده و در نتیجه «غیرقابل انتقال» به سایر افراد هستند. به عنوان مثال هیچ دولتی حق ندارد «دریای» کشور خویش را به دولت کشور دیگر بفروشد یا رهن دهد. بنابراین «وصف انتقال ناپذیری» اموال عمومی نتیجه بلافصل غیرقابل تملک بودن این اموال است

بنابراین اصل است که حاکمیت دولت بر قلمرو خویش را تضمین می کند و از نقل و انتقال و تغییر حدود مصون می دارد

نیز قابل توقیف برای طلبکاران نیست، یعنی نمی توان بخشی از خاک یک سرزمین را وثیقه طلب و اموال عمومی را وسیله ادای دین یک کشور و دولت آن به سایر دول در عرصه مراودات بین الملل قرار داد

البته بسیاری از «اموال دولتی» معمولاً «اموال عمومی» متشابه و مختلط       می‌گردند و غالب دولتها می کوشند که این اموال دولتی را «اموال عمومی» بنامند تا چنانچه در «دعوای حقوقی و یا جزائی»، حکم به توقیف برخی از اموال دولتی داده شد، این اموال غالباً غیرمنقول از هرگونه توقیف مصون باقی بمانند

گرچه این اموال دولتی بالذات غیرقابل تملک و انتقال نیستند، نفع بسیاری از حکومتهای آن است که با وضع قوانین خاص آنرا «اموال عمومی» اطلاق و بدین ترتیب از «مالکیت خصوصی» افراد جامعه نسبت به این اموال جلوگیری به عمل آورند و در واقع «انحصار» استفاده و بهره برداری از آن را در اختیار خویش نگاه دارند

البته بسیاری از دولتها، میل زیادی به افزایش قلمرو و اموال عمومی و بالاخص «دولتی» دارند. این امر غالباً با هر دو روش یعنی «مصادره»‌ و «ملی کردن» صورت می گرد

این حق دولت که نوعی «مالکیت محدود» است و قابل اعمال در حدود قوانین است که در عقاید «هوریو» به نام «مالکیت اداری» نامیده می شود[10]، دو وجه دارد

گاه این اموال «ملک خصوصی» دولت قرار می گیرد و گاه این «اموال دولتی»‌که جهت «خدمت عمومی» به کار برده می شود قانوناً مبدل به «اموال عمومی»   می‌شود و بنابراین «غیرقابل تملک» و «غیرقابل انتقال» به کار برده می شود قانوناً به «اموال عمومی» می شود و بنابراین «غیرقابل تملک» و «غیرقابل انتقال» می شود

ماده 26 ق.م در این رابطه بیان می دارد

«اموال دولتی که معّد است برای «مصالح» یا «انتفاعات عمومی» مثل «استحکامات» و «قلاع» و «خندق ها» و «خاکریزهای نظامی» و «قورخانه» و ; «ابنیه و عمارات دولتی» و «سیم های تلگرافی دولتی» و «موزه ها» و «کتابخانه های عمومی»‌و «آثار تاریخی» و امثال آنها و بالجمله آنچه از اموال غیرمنقول که دولت به عنوان «مصالح عمومی» یا «منافع ملی» در تحت تصرف دارد «قابل تملک خصوصی» نیست و همچنین است اموالی که موافق مصالح عمومی به «ایالت» و «ولایت» یا «ناحیه» یا «شهر» اختصاص یافته باشد.[11]»

ب: در ماده 27؛ «اموالی که ملک اشخاص نمی باشد و افراد مردم می توانند آنها را (مطابق مصالح عمومی) و مقررات مندرج در این قانون و قوانین مخصوصه مربوطه به هر یک از اقسام مختلفه آنها تملک کرده و یا از آنها استفاده کنند، «مباحات[12]» نامیده می شود، مثل «اراضی موات» یعنی «زمینهایی که معطل افتاده و آبادی و کشت و زرع در آنها نباشد»

مباحات در واقع مالک خاص ندارد، اما تفاوت اصلی آنرا با «اموال دولتی» در این می دانیم که «اموال دولتی»؛ « «غیرقابل تملک» توسط «اشخاص خصوصی» اعم از «حقیقی و حقوقی» است. نیز دولت نمی تواند این اموال را به اشخاص حقوقی منتقل کند به صورت عقود معین یا قرارداد (خصوصی) و چنانچه در برهه ای از زمان که تعادل حقوقی روابط افراد جامعه با دولت برهم می خورد (اغتشاشات و انقلابات) و این اموال در اختیار افراد خصوصی قرار گرفت؛ پس از استقرار دولت، این اموال با «مصادره» دوباره تحت ید حاکمیت قرار           می گیرد

بنابراین می توان یکی از «علل مصادره اموال غیر منقول» را، «عمومی و دولتی» بودن این اموال دانست و از آنجا که این اموال قابل تملک و مالکیت اشخاص خصوصی قرار گرفتن و به طریق اولی قابل تصرف توسط افراد خصوصی نیز نیست

شاید مهمترین رابطه «مصادره» و «مالکیت» با «اموال غیرمنقول عمومی» آن است که این اموال به طور خلاصه قابل تملک نیستند و چنانچه افراد خصوصی آنرا «تصرف» کنند، نمی توان آن «تصرف» را اماره «مالکیت» دانست

چرا که «تصرف» در جایی که «اموال غیرقابل تملک» باشند معنا ندارد، به بعبارت دیگر این تصرف اماره مالکیت نیست، زیرا اصولاً «مالکیت در اینجا معنایی نمی یابد، تا تصرف را اماره‌ای بر صحت آن بدانیم. بنابراین اگر این اموال در تصرف اشخاصی باشد، توسط دولت و حکومت «مصادره»‌می شود

حال باید دقت کرد که آیا این «اموال عمومی» است که چنانچه در تصرف افراد خصوصی باشد «مصادره» گردد یا این محدوده، قابل گسترش به «اموال دولتی» نیز هست؟ پاسخ به این پرسش از آن جهت حائز اهمیت است که اگر این مال غیر منقول «عمومی» باشد «قابل مصادره» است و شاید بتوان گفت تنها مصادره قانونی نیز این نوع «مصادره»‌خواهد  بود. ]به دلایلی که ذکر شد.[

اما اموال دولتی که در واقع «ملک دولت» است و برخلاف «اموال عمومی» که ذاتاً غیرقابل تملک است، این اموال قابلیت تملک دارد اما در این مفهوم که موسسات عمومی حق مالکیتی «شبیه» به سایر اشخاص بر اموال است و در واقع گرچه این تصرفات گاه توسط قانون محدود می شود اما به هر حال غیرقابل تملک ذاتی – آنچنان که اموال عمومی هستند – نیست و مهمترین وجه تمایز این دو نوع مال را در وظیفه و به بیان نکوتر وصفی که دولت در قبال آن پیدا می کند، باید یافت

الف- اموال عمومی از آن جهت که معد و آماده برای استفاده عموم مردم است و در نتیجه قابل تملک نبودن وجود وصف مالکانه برای آن را توسط دولت و اشخاص منتفی می سازد و نیز از جهت ولایتی که حکومت بر عموم دارد و خود را موصوف به وصف حافظ نظم عمومی و تأمین نیازهای مردم می داند، تنها وظیفه «اداره» این اموال را بر عهده دارد و تنها این گروه از اموال غیرقابل تملک است، اما سایر اموال اینگونه نیست

ب- اموال غیرمنقول دولتی که دانستیم قابل تملک توسط دولت در حدود قانون است. اما به پرسش خود باز میگردیم که آیا قلمرو «مصادره اموال غیر منقول» به «اموال دولتی» نیز گسترش داد یا نه؟

برای پرسش فوق می توان با توجه به ماهیت این اموال، پاسخی جستجو کرد

به عنوان مثال «ترکه بدون وارث» از این جمله اند و نیز «اراضی موات حواشی شهرها» تحت «مالکیت»‌دولت است

بنابراین فرض می کنیم که این اموال توسط قرارداد بیع (عقد معین) به افراد  خصوصی انتقال یابد، غالباً باید این انتقال را صحیح بدانیم و عقد سازنده آن را حمل بر صحت کنیم. اما‌ آیا به عنوان نمونه می توان «اراضی موات» را به اشخاص خصوصی (اعم از حقیقی و حقوقی) منتقل کرد؟

این جاست که هر حکومت با توجه به ساختار و تشکیلات خود پاسخی گاه متفاوت و غیر متشابه از سایر حکومتها به این پرسش می دهد

این امر را می توان به نوع حکومت نسبت داد و خط مشی و سیاست گذاریهای آن در رابطه با امر تعیین تعادل میان دو وجه حقوقی خود و جامعه (یعنی حقوق عمومی و حقوق خصوصی) را دخیل دانست

به عنوان نمونه اگر بیشتر ساختار دولت و حکومت عمومی باشد، حجم این اموال دولتی در حداکثر (max) میزان حقوق خود قرار دارد و بالعکس اموال خصوصی در حداقل میزان قرار دارد

شدیدترین و بارزترین مصداق آنرا در «حکومتهای کمونیستی» و بر پایه ایدئولوژیهای «جمعی» جستجو می کنیم که تقریباً «مالکیت خصوصی» بی مفهوم است و در عوض «مالکیت جمعی» بسیار قدرتمند است

در مقابل چنانچه یک حکومت و دولت بر پایه احترام به «مالکیت خصوصی» بنا نهاده شده باشد، حجم اموال دولتی در حد بسیار اندک و بالعکس «اموال خصوصی» و مالکیت خصوصی به تبع آن در حداکثر (max) قرار دارد

بنابراین مصادره اموال دولتی که در اختیار اشخاص خصوصی قرار گرفته اند، امری نسبی و منوط به خط مشی دولتهاست

ولی این نکته را در پایانه گفتار «مالکیت و مصادره» یادآوری می کنیم که مالکیت دولتی نسبت بر اموال مصادره ای، مالکیت کامل نیست، بلکه آمیزه ای از مالکیت و امانت است. از آنجا که حکومتها این اموال را از آن جهت در اختیار دارند از جانب مردم ولایت برای اداره جامعه و حفظ نظم عمومی که هدف غایی علم حقوق است بر عهده دارند، به راحتی نمی توانند این اموال را تملک خصوصی کنند. در واقع همان گونه که در ابتدای بحث «مالکیت و مصادره» عنوان شد، می توان حکومت را به «شرکتی» تشبیه نمود که مالکیت آن بر اموال شرکت، «مالکیت حقوقی» «به صورت مالکیت اشخاص حقوقی» است و هیچ یک از افراد شرکت حق ندارند اموال مزبور را تحت «تملک خصوصی» قرار دهند و آنرا به اقتضای مالکیت مزبور به دیگران توسط «عقود و قراردادها» منتقل سازند. در واقع نوعی مالکیت مشاع که بر تمامی اجزا و در عین حال بر هیچ یک از اجزا «مالکیت کامل و حقیقی» آنگونه که افراد حقیقی دارند وجود ندارد

پس اگر این اموال غیرمنقول نزد افراد حقیقی که از نوع اموال دولتی باشند مصادره گردید. دیگر دولت مزبور حق ندارد آنرا دوباره به افراد خصوصی منتقل کند، بلکه باید آنرا اداره و در جهت مصالح جامعه از آن بهره جویند

روشی که در عمل گاه به طور معکوس انجام می گیرد و در واقع دولتها این اموال را به افراد خصوصی منتقل می کنند تا بدین وسیله «بودجه» مورد نیاز برای اداره جامعه را تأمین کنند که گرچه ممکن است از جهت حقوق عمومی برای حفظ مصالح عمومی و نظام جامعه باشند ولی از منظر حقوق خصوصی انتقال مزبور در قالب عقود معین و قراردادها، «نافذ» به معنای حقوقی کلمه نیست چرا که مالکیت حقیقی باید مقدمه این انتقال صورت گیرد، خصوصاً اگر انتقال مزبور «بیع» باشد که از شروط اساسی آن مالک بودن «عین» انتقال دهنده است و چون نمی توان دولت را مالک عیون اموال دولتی و خصوصاً «اموال عمومی» بدانیم، بنابراین این انتقال در حداقل مقدار اعتبار خود ناقد نیست، همانگونه که انتقال اموال شرکت تا زمانی که بتوان «شخصیت حقوقی» خود را حفظ کند، از اعتبار قانونی برخوردار نیست.»

[1] -مقدمه علم حقوق و مطالعه در نظام حقوق ایران – دکتر ناصر کاتوزیان – تهران – چاپ بیست و هشتم * شرکت سهامی انتشار – سال 1380- ص 89 گفتار نخست – حقوق عمومی و خصوصی – شماره 70 حقوق مدنی – پاراگراف

[2] -دوره مقدماتی حقوق مدنی – اموال و مالکیت – تهران – نشر دادگستر – دکتر ناصر کاتوزیان – چاپ چهارم – بهار – صص 9 و

[3] -الکسی ویل (AlexiWeill)، حقوق مدنی، چاپ سوم، ج

[4] -دروه مقدماتی حقوق مدنی – ناصر کاتوزیان صص 47 و 78 – گفتار چهارم (اموال منقول و غیر منقول) – شماره 41 (آثار عملی تقسیم) شماره 53 – صفحه

[5] -مرحوم دکتر سید حسن امامی – ج 1 – ص

[6] -ماده اول نظامنامه اجرای مواد 28 و 866 ق.م مصوب

[7] -دوره مقدماتی حقوق مدنی – فصل 1 – ش 92 – ص

[8] -دوره مقدماتی حقوق مدنی (اموال و مالکیت) – ناصر کاتوزیان – فصل اول – گفتار نخست – اموال و مشترکات عمومی – ص 65 – شماره 64 و

[9] -مفاد مواد 24 تا 28 ق.م

[10] – مازووشاباس، دروس حقوق مدنی، ج 1 (مقدمه) – ش 216 – ویل، حقوق مدنی، اموال، ش

[11] – ماده 26 ق.م

[12] -ماده 27 ق.م

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی تحقیق فراتحلیل عوامل موثر در انگیزش تحصیلی دانش آ

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی تحقیق فراتحلیل عوامل موثر در انگیزش تحصیلی دانش آموزان پسر دوره متوسطه در word دارای 134 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی تحقیق فراتحلیل عوامل موثر در انگیزش تحصیلی دانش آموزان پسر دوره متوسطه در word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی تحقیق فراتحلیل عوامل موثر در انگیزش تحصیلی دانش آموزان پسر دوره متوسطه در word

چکیده
مقدمه
فصل اول : طرح پژوهش
بیان مسئله
اهمیت و ضرورت مسئله
اهداف پژوهش
فرضیه پژوهش
تعاریف عملیاتی
فصل دوم : ادبیات پژوهشی
تعریف یادگیری
تعریف انگیزش
تعریف آموزش و پرورش
مطالع آموزش و پرورش از دیدگاه مختلف
آموزش و پرورش از دیدگاه اسلام
مفهوم یادگیری
رابط آموزش و پرورش با یادگیری
اصول مبتنی بر قوانین یادگیری
میل و رغبت و تأثیر آن در یادگیری
ویژگی های عاطفی، اجتماعی دانش آموزان
اهمیت و معنای انگیزش
تاریخچ نظریات شناختی انگیزش
ماهیت انگیزش
طبقه بندی انگیزه ها
شرایط بوجود آمدن انگیزه ها
انواع  انگیزه ها
نگرشها
انگیز درونی چیست؟
ارزشها
انگیز موفقیت
انگیز پیشرفت تحصیلی چگونه شکل می گیرد
چه افرادی دارای پیشرفت تحصیلی هستند
رابط بین برانگیختگی و انگیزش
اختلال در انگیزه
چگونه می توان علایق را در رفتار دید
انگیز پیشرفت
هوش و پیشرفت تحصیلی
جویند موفقیت و پرهیز کننده از شکست
درماندگی آموخته شده
رابطه بین عزت نفس و موفقیت فرد در تحصیل
رابطه بین بهداشت روانی پیشرفت تحصیلی
بیان راهکارهای پیشرفت تحصیلی
افزایش انگیزش تحصیلی
چگونه در دانش آموزان انگیز تحصیلی ایجاد کنیم
افزایش انگیزه های آموزشی – تحصیلی
چگونگی افزایش انگیزه برای یادگیری
وضع خانوادگی و تأثیرات آن در موفقیت تحصیلی
شرایط خانوادگی و تأثیرات آن در پیشرفت تحصیلی
سطح تحصیلات و فرهنگ خانواده و تأثیرات آن در موفقیت تحصیلی
موقعیت اجتماعی- اقتصادی و تأثیر آن در پیشرفت تحصیلی
محیط اجتماعی و تأثیر آن در پیشرفت تحصیلی
سخنی دربار معلمان
رابط عاطفی بین معلم و شاگرد و تأثیرات آن در موفقیت تحصیلی
تأثیر انتظارات معلم بر پیشرفت تحصیلی
دلایل تأثیر گذاری انتظارات معلم
جو تلاش مطلوب و مدرسه و اهمیت آن در پیشرفت تحصیلی
تشویق و تنبیه و اثر آن در انگیز تحصیلی
تأثیر کیفیت آموزش بر پیشرفت تحصیلی
استفاده از وسایل کمک آموزشی و تأثیر آن در یادگیری مطالب درسی
عوامل گوناگون ایجاد انگیز تحصیلی در کلاس درس
پیشین پژوهش
پژوهش خانم زینب صباحی
پژوهش خانم آمنه همایی
پژوهش خانم زهرا پور بنه صفری
پژوهش خانم سعدیه دیناروندی
پژوهش خانم مرضیه جلوداری
پژوهشهای خارجی
فصل سوم : روش انجام پژوهش
روش پژوهش
جامعه آماری/ روش نمونه گیری
روش و ابزار اندازه گیری
متغیرهای پژوهش
روش تجزیه تحلیل داده ها و روش اجرای پژوهش
فصل چهارم : روش تجزیه تحلیل داده ها
تجزیه و تحلیل داده ها
فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری
بحث و نتیجه گیری
محدودیت ها
پیشنهادات
فصل ششم : منابع و مأخذ و ضمائم
منابع
ضمائم

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی تحقیق فراتحلیل عوامل موثر در انگیزش تحصیلی دانش آموزان پسر دوره متوسطه در word

1- اسپاندلینگ، چرچیل بین، انگیزش در کلاس درس، ترجمه احمد رضوانی، انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول،

2- امابلی، ترزا، شکوفایی خلاقیت، ترجمه دکتر حسن قاسم زاده و پروین عظیمی، انتشارات دنیای نو، چاپ سوم،

3- بلوم، بنجامین، ویژگی های آدمی و یادگیری آموزشگاهی، ترجمه علی اکبر سیف، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ سوم،

4- بیابانگرد، اسمائیل، روشهای پیشگیری از افت تحصیلی، انتشارات انجمن اولیاء و مربیان،

5- تقی پور ظهیر، علی، مقدمات برنامه ریزی آموزشی و درسی، انتشارات آگاه،

6- تقی پور ظهیر، علی، مبانی و اصول آموزش و پرورش، انتشارات آگاه،

7- توماس، کریستین، ویزلیته، برنارد، فرزندان خود را در یادگیری درونی یاری کنید،ترجمه عبدالرضاصرافان. انتشارات استان،

8- پارسا، محمد، روانشناسی تربیتی، انتشارات دانشگاه تهران،

9- روبرت، دیویس، استفن، یلتون، لویس، الکساندر، طراحی سیستم یادگیری، ترجمه جعفر نجفی زند، انتشارات خانه دیبا،

10- سیف، علی اکبر، روانشناسی تربیتی، انتشارات پیام نور،

11- ساموئل، پال، انگیزش در آموزش و پرورش، ترجمه محمد علی اصغر مسدود، انتشارات دانشگاه شیراز،

12- شکوهی، غلام حسین، تعلیم و تربیت و مراحل آن، انتشارات آستان قدس رضوی،

13- شریعت مداری، علی، اصول تعلیم و تربیت، انتشارات امیرکبیر،

14- شریعت مدرای، علی، روان شناسی تربیتی، انتشارات امیرکبیر،

15-  شعاری نژاد، علی اکبر، روان شناسی عمومی، انتشارات قوس،

16- فردانش، هاشم، مبادی و اصول نظری تکنولوژی آموزشی، انتشارات سمت،

17- کدیور، پروین، روان شناسی تربیتی، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی،

18- گلاور، جان ای، برونیک، راجراج، روان شناسی تربیتی، ترجمه علی نقی خرازی، انتشارات دانشگاه تهران،

19- لفرانگویس، گایآر، روان شناسی برای آموزش،ترجمه منیجه شهنی ییلاق. انتشارات آرین،

20- لطفی پور، شهناز، کاربرد مواد آموزشی، انتشارات ذوفت

21- وکیلیان، منوچهر، نظارت و راهنمایی تعلیماتی، انتشارات پیام نور،

22- پوربنه صفری، زهرا، بررسی عوامل مؤثر در ایجاد انگیزه و نقش آن در موفقیت تحصیلی دانش آموزان دفتر و پسر مقطع متوسطه، 1383 (پایان نامه)

23- دیناروندی، سعدیه، بررسی عوامل مؤثر در موفقیت تحصیلی دانش آموزان دفتر مقطع متوسطه شهرستان دهلران،

24- صباحی، زینب، بررسی عوامل مؤثر در انگیز تحصیلی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه، 87-

25- مانگری، محمدرضا، بررسی رابطه بین بهداشت روانی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان، سال سوم راهنمایی،

26- همایی، آمنه، افزایش انگیزه تحصیلی دانش آموزان دختر دور متوسطه سردشت،

چکید پژوهش

عنوان:

فرا تحصیل عوامل مؤثر بر انگیزش تحصیلی دانش آموزان پسر دور متوسطه

 اهداف جزئی پژوهش:

1- بررسی رابط بین فقر اقتصادی خانواده و افت تحصیلی دانش آموزان

2- بررسی رابط بین سطح تحصیلات خانواده و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان

3- بررسی رابط بین مهارت معلمان در استفاده از وسایل کمک آموزشی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان

4- بررسی رابطه بین برقراری رابطه عاطفی مطلوب معلمان با دانش آموزان و پیشرفت تحصیلی آنان

5- بررسی رابطه بین شرایط مطلوب اجتماعی و انگیز پیشرفت تحصیلی دانش آموزان

6- بررسی رابطه بین عزت نفس دانش آموزان و پیشرفت تحصیلی آنان

روش انجام پژوهش:

روش انجام پژوهش در این پروژه از نوع توصیفی فرا تحلیل است. در این روش گردآوری و تچزیه تحلیل اطلاعات به شیو طبقه بندی و محاسب شاخصهای آماری است

جامع آماری:

شامـل کلی پژوهشـهایی است که موضـوع آن بررسی عوامل مـؤثر بر انگیزش تحـصیلی دانـش آموزان پسر دور متوسطه است

نمونه:

به دلیل گسترده بودن جامع آماری در این پژوهش فقط از 5 پروژ داخلی و 5 پروژ خارجی به عنوان نمونه استفاده شده است

روش و ابزار اندازه گیری:

جهت جمع آوری اطلاعات در این زمینه از روش کتایخانه ای استفاده شده است

روش تجزیه تحلیل داده ها:

در این روش (روش فرا تحلیل مورد استفاده قرار گرفته است چون تحلیلی بر پژوهشهای گذشته است) از گردآوری اطلاعات و تجزیه تحلیل داده به شیو طبقه بندی و محاسب شاخصهای آماری توصیفی میانگین و آمار استنباطی استفاده شده است

فرضیه های پژوهش:

1- بین سطح تحصیلات خانواده و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابط معنی داری وجود دارد

2- بین مهارت معلمان در استفاده از وسایل کمک آموزی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابط معنی داری وجود دارد

3- بین برقراری رابط عاطفی مطلوب معلمان با دانش آموزان و پیشرفت تحصیلی آنان رابط معنی داری وجود دارد

4- بین شرایط اجتماعی مطلوب و انگیز تحصیلی دانش آموزان، رابطه معناداری وجود دارد

5- بین فقر اقتصادی خانواده و افت تحصیلی دانش آموزان، رابطه معناداری وجود دارد

6- بین عزت نفس دانش آموزان و پیشرفت تحصیلی آنان، رابط معناداری وجود دارد

مقدمه

ضرورت تعلیم و تربیت:

ضرورت تعلیم و تربیت و در عین حال پیچیدگی و دشواری تعلیم و تربیت واقعی، موضویستکه هم ملل جهان از آن کم و بیش باخبرند

لذا، هر ملت زنده ای با توجه به سوابق فرهنگی و شرایط اجتماعی خود و متناسب با امکاناتی که در اختیار دارد، نظام خاصی برای تحقیق کمال مطلوب و هدفهای خویش پی ریزی می کند، بدین امید که شاید از این طریق بتواند فرزندان خود را مطابق دلخواه خویش تربیت کند

به همین جهت هم، نظام آموزش و پرورش هر کشوری باید توجه به طبیعت آدمی و امکانات و محدودیتهای رشد او که کم و بیش در همه جا یکسان است، طرح ریزی شود. (شکوهی. 1372 ص 90)

انگیزش شاگرد به درس خواندن از دیدگاه تربیتی اهمیت بسیار دارد، زیر هم هدف است و هم وسیله ایست برای پیشرفت هدفهای تربیتی دیگر

وقتی انگیزش هدف می شود یکی از شرایط لازم برای آموزش و پرورش به شمار می آِد. و هنگامی وسیله انگاشته می شود که مانند هوش یا هر وسیل آموزشی دیگر در کسب مهارت و معلوماتی که مطلوب ماست به شاگرد یاری دهد
(پارسا. 1374 ص 189)

هدف این پژوهش تکرار پژوهشهای قبل و بیان دوبار آنها نیست بلکه ما در این پژوهش قصد داریم به جمع آوری اطلاعات و نتیجه گیری های پژوهشهایی در خصوص موضوع نام برده بپردازیم تا با استفاده از روش فرا تحلیل بتوانیم نتایج جدید و مفیدی بخصوص معلمان و دانش آموزان ارائه دهیم

امیدوارم این پروژه در پایان بتواند گره گشای راه این عزیزان قرار گیرد

بیان مسئله:

واقعیت این است که ایجاد انگیز یادگیری، عامل اصلی فرایند تعلیم و تربیت دانش آموزان است که در مدارس میزان مورد توجه و عنایت قرار نگرفته و در نظام آموزشی، بهای چندانی به آن نداده شده است. همین مسئله یکی از دلایل اصلی افت تحصیلی بوده و کم آموزی، بی تفاوتی به فعالیتهای کلاسی و کاهش کیفی سطح یادگیری از تبعات منفی آن محسوب می شود. اگر انگیزه را پدید آوردن چنان فضایی در کلاس بدانیم که در آن فرایند کار همسطح و به اندازه نتیج کار مهم است، به این نتیجه می رسیم که مادامی که از فعالیتهای آموزشی معلم کلاس فاقد انگیز لازم برای یادگیری باشد بخش عظیمی از فعایتهای آموزشی معلم بی نتیجه می ماند و کم کردن فاصله میان وضع موجود دانش آموزان و هنجار مطلوب بیشتر و تحقق اهداف شناخته شد تربیت ناممکن تر می شود

تمایلات جسمانی و نیازهای درونی و رغبتها، همگی انگیزه هایی هستند که شخص را وادار به انجام عملی می نمایند و موجب تعدم یک رفتار نسبت به رفتار دیگر می شود این محرکها از درون انسان برمی خیزد و سبب بروز عکس العلهای متفاوت می گردند. هر یک از افراد را عامل خاصی به فعالیت به فعالیت وامی دارد که نوع و میزان فعالیت آنها به قدرت و تحریک آن عامل بستگی دارد. این عامل را انگیزه می گویند

انگیزه و انگزش مفاهیم فرضی هستند نه عینی، یعنی نیروهای درونی هستند که قابل رؤیت نمی باشد و فقط آثارشان با تغییر حالت در انسان قابل مشاهده ا ست

انگیزش موفقیت، جستجوی موفقیت و رقابت با استانداردهای عالی است و میل واشتیاق، تلاش و کوششی است که فرد برای دستیابی به یک هدف یا تسلط بر اشیاءِ و امور یا افراد و رسیدن به یک معیار از خود ابراز می دارد. (پوربنه صفری. 1384 ص 2)

اکنون این پژوهش قصد دارد به بررسی عوامل مختلف انگیزش بپردازد تا از این طریق بتواند به شناسایی عوامل مؤثر در پیشرفت تحصیلی نائل آمده و از آن برای کمک به دانش آموزانی که در امر آموزش و ایجاد انگیزه و هدف برای خود با مشکل مواجه اند استفاده کند

اهمیت و ضرورت مسئله:

انگیزه در هر عملی روح آن عمل است که به آن جان دوره می بخشد. در هر زمین تحصیل این مسئله اهمیت بیشتر می یابد و باز این مسئله وقتی در رابطه با دانش آموزان باشد ظریف تر و خطیرتر می شود

تحصیل امری اختیاری است، و تنها عاملی که باعث می شود یک فعال اختیاری از انسان صادر شود اراده و خواست شخصی خود می باشد و تنها عاملی که خواست فرد را به اهمیت عمل اختیاری می رساند انگیزه می باشد. (همایی. 1385 ص 7)

از جمله اصول مبتنی بر قوانین یادگیری، اصل توجه به رغبت تلاش و کوشش شاگردان است

در جریان یادگیری، علاقه، هدف، محرک و کوشش شاگرد، نقش بسزایی دارد. اگر بناست که شاگرد از راه تجربه افکار و عقاید، عادات و عقاید و تمایلات و طرز کار خود را تغییر دهد، باید نسبت به موضوع یادگیری علاقه مند باشد

بنابراین معلم باید علاقه و رغبت شاگردان را نقطه شروع کار خود قرار دهد، در تعیین هدفهای اساسی به آنها کمک کند و سعی کند شاگردان را از روی میل و علاقه به فعالیت وا دارد. (شریعت مداری. 1376 ص 92)

امروزه ضرورت و اهمیت تحصیل و عوامل مؤثر در پیشبرد آن بر هیچ پوشیده نیست. شاید بتوانم با جرأت بگویم که در جامعه امروزی هیچ امری مانند تحصیل و آموزش در اولویت قرار ندارد

زیرا به نظر این جانب، تحصیل تنها وسیله ای است که انسان را به تکامل و قل سعادت می رساند

با توجه به موارد یاد شده از جمله عوامل یادگیری که می توانم در رابطه با انتخاب این موضوع یا مسئله بگویم، علاقه به تحقیق و بررسی در ارتباط با این موضوع مهم است که امیدوارم بتوانم آن را با موفقیت به پایان برسانم

اهداف پژوهش

اهداف کلی و آرمانی:

فرا تحلیل عوامل مؤثر بر انگیزش تحصیلی دانش آموزان پسر دور متوسطه

 اهداف جزئی:

-   بررسی رابط بین سطح تحصیلات خانواده با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان  – بررسی رابطه بین مهارت معلمان در استفاده از وسایل کمک آموزشی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بررسی رابط بین برقراری رابط عاطفی مطلوب معلمان پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بررسی رابط بین شرایط اجتماعی مطلوب و انگیز تحصیلی دانش آموزان

-      بررسی رابطه بین فقر اقتصادی خانواده و افت تحصیلی دانش آموزان

    – بررسی رابط بین عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان

فرضی پژوهش:

1- بین فقر اقتصادی خانواده و افت تحصیلی دانش آموزان رابطه وجود دارد

2- بین سطح تحصیلات خانواده و موفقیت تحصیلی دانش آموزان رابطه وجود دارد

3- بین مهارت معلمان در استفاده از وسایل کمک آموزشی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه وجود دارد

4- بین برقراری رابط عاطفی معلمان و موفقیت تحصیلی دانش  آموزان رابطه وجود دارد

5- بین شرایط اجتماعی اجتماعی مطلوب و انگیز تحصیلی دانش آموزان رابطه وجود دارد

6- بین عزت نفس دانش آموزان و انگیز تحصیلی آنان رابطه وجود دارد

تعاریف عملیاتی:

انگیزش: نیرو و حالتی درونی، بدنی، یا روانی است که رفتار فرد را در جهت معینی هدایت می کند و تا رسیدن به هدف خاصی سوق دهد

انگیزه در فرهنگ فارسی، به معناسی سبب و علت آمده، یا آنچه کسی را به کاری برمی انگیزد. (پوربنه صفری. 1384 ص 5)

دانش آموزان: به تمامی افرادی که در حال حاضر در مقطع ابتدایی- راهنمایی- متوسطه مشغو به تحصیل می باشند گفته می شود که در این تحقیق منظور تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه پسر می باشد. (مانگری. 1382 ص 7)

تحصیلات والدین: منظور گذراندن یا قرار داشتن در یکی از سطوح بی سواد، زیر دیپلم، دیپلم و لیسانس که مورد نظر در این پژوهش است می باشد

رابطه: وضع یا کیفیتی که دو یا چند چیز یا بخش را به صورت یک چیز متعلق به یک کار مشترک یا گروه را به یکدیگر پیوند می دهد

عاطفی: توانایی یا قابلیت نشان دادن واکنش غیر ارادی، احساس و هیجانی در برابر رویدادها، فرآیند اثرپذیری شخصی و درونی از رویدادها و پدیده ها
(پوربنه صفری . 1384 ص 6)

سلامت روانی: عبارتست از قابلیت برقراری ارتباط هماهنگ و موزون با دیگران، تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی، حل تضاد، مشکلات و تمایلات فردی به طور منطقی، عادلانه و مناسب. (پوربنه، 1384و ص 7)

روشهای تدریس و وسایل کمک آموزشی: به کلی امکاناتی اطلاق می شود که
می تواند شرایطی را در کلاس بوجود آورد که طی آن یادگیری بهتری انجام می پذیرد، در این شرایط شاگردان قادرند اطلاعات و رفتار و مهارتهای جدیدی را با درک کامل بدست بیاورند. (لطفی پور. 1368 ص 1)

فقر اقتصادی: به معنای عدم تعادل در دخل و خرج و نداشتن قدرت خردی امکانات وسایل آموزشی و کمک آموزشی که در این پژوهش مورد نظر می باشد

شرایط اجتماعی مطلوب: در این پژوهش منظور عادی بودن محیط اطراف دانش آموزان از مجلات و فیلم های مبتذل. نداشتن برداشت منفی جامعه اطراف از دانش آموزان، در اختیار قرار دادن اطلاعات لازم برای زیستن از طریق مدرسه و خانواده و گروه همسالان. (همایی. 1385 ص 12)

فرا تحلیل: به معنای شکستن اجزاءِ کل به ماوراء فراتر از کل اولیه و سرانجام تحلیل ترکیب شرط ثانویه

در فرا تحلیل، اطلاعات از منابع اولیه استخراج می شوند و سپس با یکدیگر ترکیب می شوند و سرانجام یک کل جدید حاصل می شود. (بیابانگرد، 1380 ص 286)

عزت نفس: در این پژوهش منظور از عزت نفس حالتی از فرد است که در آن، شخص احساس توانمندی، ارزش، اعتماد به نفس و خلاقیت می کند و از داشتن ارتباط و روابط با دیگران احساس لذت می کند

 تعریف یادگیری:

گفتیم که هدف آموزش آسان کردن یادگیری است. یادگیری را می توان به راه های گوناگون تعریف کرد

کسب اطلاعات و اندیشه های تازه، عادتهای مختلف، مهارتهای متنوع و راههای گوناگون کردن مسائل، مچنین یادگیری را می توان به صورت کسب اطلاعات رفتار و اعمال پسندیده، یا حتی کسب رفتار و اعمال ناپسند نیز تعریف کرد

معروف ترین تعریف برای یادگیری این است

یادگیری به فرآیند ایجاد تغییر نسبتاً پایدار در رفتار یا توان رفتاری که حاصل تجربه است گفته می شود و نمی توان آن را به حالتهای موقتی بدن مانند آنچه بر اثر بیماری، خستگی، یا داروها پدید می آید نسبت داد. (همایی. 1385 ص 18)

تعریف انگیزش:

اصطلاح انگیزش را می توان به عنوان عامل نیرو دهنده، هدایت کننده و نگهدارند رفتار تعریف کرد

گیج و برلاینر، انگیزش را به فرمان موتور اتومبیل تشبیه کرده اند

سیفرت گفته است: انگیزش یک تعامل یا گرایش به عمل کردن به طریق خاص است. او همچنین انگیزه را به صورت نیاز یا خواست ویژه ای که انگیزش را موجب
می شود تعریف کرده است

لفراسوا انگیزه را علت و دلیل رفتار می داند

«دلیل اینکه چرا ما بعضی رفتارها را انجام می دهیم ولی بعضی دیگر را انجام
نمی دهیم انگیزه های ما هستند»

انگیزه و انگیزش غالباً به صورت مترادف به کار می روند. با این حال می توان انگیزه را دقیق تر از انگیزش دانست؛ به این صورت که انگیزش را عامل کلی مولد رفتار اما انگیزه را علت اختصاصی یک رفتار خاص به حساب آورد. مثلاً وقتی که می پرسیم چرا فلان شخص رفتار خاصی را انجام می دهد، به دنبال انگیز او هستیم

اصلاح انگیزه بیشتر در اشاره به رفتار انسان به کار می رود

راسل در این باره می گوید «انگیزه برای مشخص کردن قصد یا بازده دلخواه یک رفتار به کار می رود»

پس کاربرد اصلاح انگیزه در مورد حیوانات جایز نیست از لحاظ پرورشی، انگیزش در مورد حیوانات جایز نیست

از لـحاظ پرورشی، انگـیزش هم هـدف است و هم وسـیله، به عنـوان هدف، از دانـش آموزان و دانش جویان می خواهـیم نسـبت به موضـوعهای مخـتلف علـمی و اجتـماعی عـلاقه کسـب کنند

از این رو تمام برنامه هـای درسی که برای آنـها فعالیت های حوز عاطـفی در نظـر گرفـته شده است، دارای هدف های انگیزشی هستند. به عنوان وسیله، انگیزش مانند آمادگی ذهنی یا رفتارهای ورودی یک پیش نیاز یادگیری به حساب می آیـد و تأثیر آن بر یادگـیری کاملاً آشکار است

اگر دانش آموزان و دانشجویان نسبت به درس بی علاقه باشند. به توضیحات معلم توجه نخواهند کرد. تکالیف خود را با جدیت انجام نخواهند داد و بالاخره پیشرفت چندانی نصیب آنها نخواهد شد. اما اگر نسبت به درس یا مطلب درسی علاقه مند باشند هم به توضیحات معلم با دقت گوش خواهند داد هم تکالیف درسی خود را به خوبی انجام می دهند و به دنبال کسب اطلاعات بیشتری در زمین مطالب درسی خواهند رفت و هم پیشرفت زیادی نصیب آنها خواهد شد. (همان منبع. ص 21)

تعریف آموزش و پرورش:

آموزش، در لغت به معنای انتقال معلومات و مهارتها به دیگران است به طوری که این مهارتها و معلومات به کار آیند و موجب تحول و دگرگونی در رفتار شوند

پـرورش به معـنای فراهم آوردن زمیـنه برای شکوفایی تواییهای درونـی و استعـدادهای طبیـعی است. آموزش که به عنوان وسیل زمینه ساز پرورش است، همراه با پرورش به صورت دو مفهوم مترادف، معادل با واژ تربیت، که آن نیز به معنای پروردن و یاد آوردن است به کار برده می شود

پس آموزش و پرورش امریست مختص انسانها که در زمانها و مکانهای مختلف به صورتهای متفاوتی تعبیر و تفسیر می شود. مثلاً در قدیم در ایران باستان، منظور از آموزش و پرورش بیشتر رشد و توسع مهارتهای بدنی و کمی هم آشنـا کردن کـودکان و نوجوانان با آداب و سوم آن زمان بوده است

به عبارت دیگر، زمانی که دربار آموزش و پرورش قوم ماد یا پارس در ایران صحبت می کنیم در حقیقت دربار انتقال مهارتهای بدنی و فولکلور آن زمان فکر می کنیم، بدون  اینکه این نوع آموزش و پرورش ارتباط نزدیکی با فراهم آوردن موجبات رشد و توسعه معرفت داشته باشد. اما در قرن 19 میلادی، تصور انسان فرهیخته به عنوان کسی که از هم جنبه های جسمانی، اخلاقی، عقلانی و اجتماعی رشد یافته است پدیدار شد و آموزش و پرورش (تربیت به مفهوم اخص) به عنوان عامل انتقال دهند فرهنگ و دستاوردهای فرد و تجربه به انسان بوجود آورند تحول و دگرگونی درونی، با توجه به طبیعت و تواناییهای بلقو انسان، در نظر گرفته شد، و در صورتی که این تغییرات در رفتار و کردار فرد سودمند توانند بود که موجودیت یک انسان را سازمان دهنده و وحدت بخشند. (تقی پورظهیر .1372 ص 39)

مطالع آموزش و پرورش از دیدگاه های مختلف:

آموزش و پرورش را از دو دیدگاه می توان مورد مطالعه قرار داد

نخست، آموزش و پرورش به عنوان یک رشت تحصیلی که دارای مفاهیم، نظریه ها، اصول و روشهای پژوهش خاص خود است

در این صـورت باید مشخـص شود که آمـوزش و پـرورش، مانند فیزیک و شیمی اشتراک پـایه ای و مستقل است یا یک رشته ای است کاربردی مانند مهندسی که کاربرد عـلوم فیزیکـی است

از آنجایی که آموزش و پرورش از یافته های روان شناسی و فلسفه و سایر رشته ها در بهبود مشی و عمل تربیتی خود سود می برد، تصور می شود که آموزش و پرورش رشته ای کاربردی است

آموزش و پرورش به فرآیندی اطلاق می شود که نه تنها موجبات رشد هم
توانایی های فرد را به ویژه کیفیات ذهنی که متضمن فهم و معرفت است، فراهم می آورد، بلکه به مطلوبیت آنها نیز دارد. (همان منبع. ص 31)

آموزش و پرورش از دیدگاه اسلام:

آموزش و پرورش از دیدگاه اسلام فراهم آوردن زمین رشد و تکامل همه جانب انسان (از جنبه های جسمانی، عقلانی، عاطفی، اجتماعی) و هدایت سیر تکاملی او به سوی وجود کامل مطلق «الله» با برنامه ای منظم و سنجیده است. به این اعتبار، هدف آموزش و پرورش در اسلام شناخت خود، جامعه و هستی و از این طریق وجود باری تعالی است

هدف از این شناخت نیز پی بردن و عمل کردن به وظایف و مسئولیت ها در برابر خود و جامعه و هستی و پرستش حق تعالی است. (همان منبع. ص 130)

آموزش و پرورش و آزادی یادگیری:

توانایی درک و فهم و داوری انسان در پرتو آموزش و پرورش توسعه می یابد. امکـان ندارد هم مردم برای همیشه (در سراسر زنـدگی خودشـان) از آموزش و پـرورش آزاد، بهره مـند شوند، اما این امکان وجود دارد که پایه و اساس این نوع آموزش و پرورش در نوجوانی وجوانی گذاشته شود

به عبارت دیگر، مقصود از آموزش و پرورش این نیست که به یادگیرندگان هم آن چیزهایی را یاد دهد که همیشه نیاز خواهند داشت بدانند، بلکه منظور این است که به آنان عادات، افکار و فنونی یاد داده شود که بتوانند با برخورداری از آنها آموزش و پرورش خود را ادامه دهند

بنابراین مقصود مؤسسات رسمی آموزش و پرورش آزاد، توانا کردن جوانان برای آموزش و پرورش خودشان در طول زندگی است.(همان منبع. ص 103)

مفهوم یادگیری:

فرآیند آموزش و پرورش متضمن یادگیری است. به عبارت دیگر، آموزش و پرورشی که به هیچ نوع تغییری و تحولی در رفتار، یعنی یدگیری نیانجامد، آموزش و پرورش نیست

به این ترتیب، یادگیری به وجود آمدن تغییر و تحول در رفتار تعبیر و تفسیر کرده اند. یعنی هرگاه تغییری در رفتار خود به وجود آید می گویند یادگیری حاصل شده است. اما، آیا هر گونه تغییری در رفتار فرد یادگیری به حساب می آید و اهمیت آموزش و پرورش دارد؟ پاسخ این است: تغییراتی که ناشی از فرآیند طبیعی بدن یا رشد، یعنی رسیدن به مرحل پختگی و بلوغ باشد، گر چه مطلوب و پسندیده است، اما یادگیری محسوب نمی شود. آن دسته تغییرات در رفتار را می شود یادگیری نامید و در نتیجه آموزش و پرورش به حساب آورد که از نظر منطقی باید دارای دو ویژگی باشد

 1- تسلط 2- تجربه

1- تسلط: فرآیند یادگیری همیشه با کسب نوعی تسلط و مهارت در چیزی یا در کاری همراه است و به درج معینی از پیشرفت یا توفیق در آن کار منتهی می شود. زمانی می گوییم (یاد گرفتم) که به اندازه یا حد معینی از داشتن یا توانایی انجام کاری دست یافته باشیم. برای مثال، درجاتی از تسلط در کارهای مختلف می تواند شامل اینها باشد: خواندن از روی نوشته، بازگویی (از حفظ خواندن)، مراقبت کردن، رسم کردن و ;

2- تجربه: کسب تسلط برای مشخص کردن یادگیری کافی نیست، زیرا امکان دارد بعضی دانستنیها، مثلاً در نتیج تغییرات ناشی از بلوغ، در افراد به وجود آید و به مهارتهایی هم دست یابد، اما این دانستنیها را به عنوان چیزهای (آموخته شده) توصیف نمی کنیم. آنچه مورد نظر است تسلط و دستیابی به معرفت و مهارتهایی است که حاصل تجرب خود شخص است.(همان منبع.ص.221)

رابط آموزش و پرورش با یادگیری:

گر چه هم فرآیندهای آموزش و پرورش فرآیندهای یادگیری هستند. اما هم فرآیندهای یادگیری فرآیندهای آموزش و پرورش نیستند ملاک ارزش آموزش و پرورش بر این دلالت دارد که بیشتر آنهایی را که می توان یاد دارد و یا یاد گرفت باید از آموزش و پرورش جدا کرد. چه آنهایی را که نامطلوب هستند مانند انحراف و چه آنهایی را که جزئی و ناچیز هستند مانند: تکان دادن گوش

با چنین فعالیتهای مردودی، فعالیتهایی هم که به این دستاوردها می انجامد، مردود شناخته می شوند، مگر اینکه همان فعالیتها بازده ارزشمند دیگری داشته باشند و از نظر تربیتی مطلوب، یعنی هدف آموزش و پرورش باشند

اگر امروز در آموزش و پرورش به یادگری بیش از هر چیز دیگر توجه می شود، بر اساس این است که آموزش و پرورش مستلزم یادگیری است. به عبارت دیگر، برای آموزش و پرورش از نظر منطقی یادگیری امری ضروری است

 (تقی پورظهیر .1372 ص 224)

اصول مبتنی بر قوانین یادگیری:

1- اصل آمادگی: در جریان تدریس و یادگیری، آمادگی شاگرد شرط اصلی فرگرفتن عقاید، عادات، تمایلات و مهارتهای معین است

منظور از آمادگی این است که شاگرد در زمین بدنی، عاطفی، اجتماعی و عقلانی به انداز کافی رشد داشته باشد تا بتواند امور لازم را فراگیرد

2- اصل فعالیت: در جریان یادگیری شاگرد باید فعال باشد و خود تحت راهنمایی معلم به فراگرفتن احترام کند. یادگیری غیر از حفظ مطالب و نقل آنهاست، یادگیری وقتی صورت می گیرد که شاگرد خود تجربه کند و در نتیجه تجربه تغییراتی در افکار، عادات و تمایلات و اعمال او ظاهر گردد

3- اصل توجه به رغبت: هدف و کوشش شاگردان در جریان یادگیری و اصل توجه به رغبت و محرک و علاقه شاگرد، نقش بسزایی در کوشش شاگرد دارد. اگر بناست که شاگرد از راه تجربه به افکار و عقاید، عادات و تمایلات و طرز کار خود را تغییر دهد باید نسبت به موضوع یادگیری علاقه مند باشد، در جریان یادگیری هدف معینی را دنبال کند، نسبت به یادگیری احساس احتیاج نماید و همین احتیاج او را به فعالیت و کوشش وادارد

4- اصل فهم در یادگری: اگر یادگیری از روی بصیرت و فهم صورت نگیرد بی ارزش خواهد بود و اثر آن در ذهن شاگرد نیز موقتی است. اینکه بسیاری از شاگردان رشته های مختلف علمی را مورد مطالعه قرار می دهند ولی تغییری در افکار و عقاید آنها وجود نمی آید در اثر این است که یادگیری آنها به صورت حفظ و بدون فهم صورت گرفته است. بنابراین باید در جریان یادگیری فهم و بصیرت را مهم شمرد
(شریعت مداری. 1375 ص 20)

میل و رغبت و تأثیر آن در یادگیری:

میل و رغبت جزء محرکهای اساسی در یادگیری است. گاهی ممکن است میل و احتیاج فرد متوجه یک چیز باشد، در بعضی موارد میل و احتیاج از هم جدا هستند. در هر صورت میل نقش عمده ای در جریان یادگری اجرا می نماید. رغبت نیز کوشش و تلاش فرد را به هدف معینی متوجه می سازد

(جان دیویی) مربی آمریکایی اهمیت رغبت را در فعالیتهای تربیتی در کتاب دمکراسی و تعلیم و تربیت چنین بیـان می دارد رغبت نیروی تحریکی یا سوق دهند اشـیاء را نشان می دهد. در تجربه ای که به منظور نیل به هدف معینی بوجود آید رغبت نقش عمده ای بازی می کند و از این جهت که فرد آن را درک می کند یا در قو مخیل خود ظاهر سازد در جریان امر تغییری بوجود نمی آورد

در مواردی تشـخیص موقعیت حساس رغبت از لحاظ رشد تربیتی سـبب می شود که مربی وضع دانش آموزان مختـلف را که از نقطه نظر استـعداد، احتیاج و میل با هم فرق دارند، در نظر بگیرد

توجه به رغبت شاگردان باعث تشخیص اختلافات میان آنها در زمین یادگیری است برای اینکه شاگرد در جریان یادگیری نقش مهمی ایفا کند باید موضوعی را که می خواهد بیاموزد مورد علاقه وی باشد. برای جلب رغبت شاگردان موضوعهای درسی لازم نیست که به طور تصنعی آنها را به صورتهای جالب درآوریم همین قدر که مطالب درسی با احتیاجات شاگردان برخورد داشته باشد و مسائل اساسی و واقعی را برای او مطرح سازد و به او در برخورد به محیط کمک کند رغبت او طبعاً یه اینگونه موضوعها جلب می شود. چنانچه گفته شد احتیاج و رغبت فرد را به تحریک وامی دارند وهر دو هدف افراد را در جریان یادگیری مشخص می سازند

یادگیری فعالیتی است که هدف خاصی را دنبال می کند. بنابراین بعد از اینکه احتیاج و رغبت فرد را به فعالیت تحریک نمود باید هدف نیز مشخص گردد

در مدرسه هدفهای تربیتی باید انعکاسی از احتیاجات و تمایلات شاگردان باشد و به طور مشخص و واضح بیان شود

مشخص بودن هدفها در مدرسه سبب هم آهنگی فعالیتهای معلم و شاگرد می شود، آنها را به اجرای فعالیتهای متنوع تحریک می نماید، جهت کار و فعالیت آنها را تعیین
می کند، پیشرفت آنها را نشان می دهد و محیط کلاس و مدرسه را آموزنده و نشاط انگیز می سازد. (همان منبع. ص 337)

ویژگیهای عاطفی، اجتماعی دانش آموزان:

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله بررسی ابعاد روانشناختی مناسک حج و تأثیر آن

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله بررسی ابعاد روان‌شناختی مناسک حج و تأثیر آن بر سطح دینداری حجاج در word دارای 33 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله بررسی ابعاد روان‌شناختی مناسک حج و تأثیر آن بر سطح دینداری حجاج در word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله بررسی ابعاد روان‌شناختی مناسک حج و تأثیر آن بر سطح دینداری حجاج در word

چکیده  
مقدمه  
بیان مسئله  
اهمیت و ضرورت پژوهش  
جایگاه حج در اسلام  
حج و تحقیقات انجام‌شده  
روش  
جامعه آماری و گروه نمونه  
روش نمونه‌گیری  
ابزار اندازه‌گیری  
اعتبار[46] و روایی پرسشنامه  
نتایج  
تجزیه وتحلیل داده‌ها  
نتیجه‌گیری  
یافته‌های نهایی  
پیشنهاد‌ها و توصیه‌ها  
پی نوشت  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله بررسی ابعاد روان‌شناختی مناسک حج و تأثیر آن بر سطح دینداری حجاج در word

ـ نهج البلاغه، ترجمه جعفر شهیدی، تهران، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، 1372

ـ آذربایجانی، مسعود، تهیه و ساخت آزمون جهت‌گیری مذهبی با تکیه بر اسلام، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1382

ـ ابن‌بابویه قمی، محمد بن علی، علل الشرائع، قم، دارالحجه للثقافه، 1416

ـ ابن‌بابویه قمی، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا†، تهران، کتابفروشی اسلامیه، 1396 ق

ـ ابن‌بابویه قمی، محمد بن علی، معانی الاخبار، قم، مؤسسه نشر اسلامی، 1361

ـ الاعرجی، زهیر، الابعاد الاجتماعیه لفریضه الحج، قم، نشر اسلامی، 1375

ـ جوادی‌آملی، عبدالله، صهبای حج، قم، مرکز نشر اسراء، 1377

ـ جوادی‌آملی، عبدالله، صهبای صفا، تهران، مشعر، 1371

ـ جیمز، ویلیام، دین و روان، ترجمه مهدی قائنی، تهران، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، چ دوم، 1372

ـ حرّ‌عاملی، محمد‌بن‌الحسن، وسایل‌الشیعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ج 8، 9، 10، 1403 ق

ـ خمینی، روح‌الله، صحیفه نور، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، 1378

ـ شریعتی، علی، تحلیلی از مناسک حج، تهران، الهام، چ دهم، 1377

ـ ضیاء‌آبادی، سیدمحمد، حج برنامه تکامل، تهران، مشعر، 1384

ـ طباطبائی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، جامعه مدرسین، 1375

ـ فرانکل، ویکتور، انسان در جست‌وجوی معنی، ترجمه اکبر معارفی، تهران، دانشگاه تهران، 1375

ـ کلینی، محمدبن‌یعقوب، فروع کافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1362

ـ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، 1403

ـ مطهری، مرتضی، بیست گفتار، تهران، صدرا، 1370

ـ مطهری، مرتضی، مقدمه‌ای بر جهان بینی اسلامی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1369

ـ نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، قم، مؤسسه آل‌البیت‰، 1408

ـ یونگ، کارل گوستاو، روان‌شناسی و دین، ترجمه فؤاد روحانی، تهران، شرکت سهامی کتاب‌های جیبی، 1370

ـ پور‌نجاتی، احمد، «نگرشی سیستمی و جهان‌شمول در پیام‌های حج امام خمینی(ره)، میقات 30، 1378، ص 5 ـ 12

ـ جان‌بزرگی، مسعود، بررسی اثربخشی روان درمانگری کوتاه‌مدت «آموزش خود درمانگری» با و بدون جهت‌گیری مذهبی اسلامی بر مهار اضطراب و تنیدگی، رساله دکتری، دانشگاه تربیت مدرس، 1378

ـ جمالی، زهرا، بررسی بین نگرش مذهبی، احساس معنابخش‌بودن زندگی و سلامت روان در دانشجویان دانشگاه تهران، پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه الزهراءƒ، 1381

ـ حداد‌عادل، غلامعلی، «اسلام در آینه حج»، ‌میقات حج 28، ص 31 تا 47، 1378

ـ خدا‌پناهی، محمدکریم و محمود حیدری، «بررسی اثر آهنگ زیارت کعبه در سلامت عمومی حجاج»، روان‌شناسی 28، ص334، 331تا341، 1382

ـ دولتشاهی، بهروز و همکاران، چکیده مقالات اولین همایش بین‌المللی نقش دین در بهداشت روانی، تهران، معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی، 1380، ص61

ـ صادقی، منصوره السادات و محمد علی مظاهری، «اثر روزه‌داری بر سلامت روانی»، روان‌شناسی 35، سال نهم، ص 292 ـ 309، 1384

ـ گلزاری، محمود، نظرسنجی از زائران عمره دانشجوئی، تهران، سازمان حج و زیارت، 1383

ـ مجد تیموری، ‌میر محمد ولی، «‌مراسم مذهبی، ‌عبادات و مکان‌های دینی در بهداشت روان»، در: چکیده مقالات اولین همایش نشر دین در بهداشت و روان، 1380، ص 128 تا 132

Argyle, M, Psychology and Religion, Routledge, London,

Bergin, A. E. etal, Religiousness and mental health reconsidered: Astudy of intrinsically religious sample. Journal of Counseling Psycology, 34,

James,W, The varities of religious experience, centry edition, London and New Yourk Routledge,

Jung,C.G, Modern Man in Search of a Soul,In Collected Works, vol II (2nd ed),

Kroll, I. Sheehan, W, Religious belives and practices among 52 psychiatric inptient in Minnessota, American Journal of Psychiatry, 109-673,

Morris, P.A, The effect of pilgrimage on aپروژه دانشجویی مقاله بررسی ابعاد روان‌شناختی مناسک حج و تأثیر آن بر سطح دینداری حجاج در word iety, depression and religious attitude,

Newman, J. S. &Pargament, K. I, The Role of Religion in the Problem-solving Process. review of religions, 31,390-403,

Palinkas,L.A, England, Psycological-Medicine May; vol 12(2), 291-294,

چکیده

پژوهش حاضر درصدد بررسی ابعاد روان‌شناختی مناسک حج و تأثیر آن بر سطح دینداری حجاج با استفاده از روش شبه‌تجربی است. از مجموع 22500 نفر زائر حج تمتع سال 1385 استان تهران، 105 نفر (62 مرد و 43 زن) به عنوان نمونه در دسترس، انتخاب و یک ماه قبل از آغاز حج پرسشنامه جهت‌گیری مذهبی به عنوان پیش‌آزمون و پس از اتمام مناسک حج همان پرسشنامه‌ به عنوان پس‌آزمون و یک ماه پس از بازگشت به وطن نیز به عنوان مرحله پی‌گیری، اجرا گردید. داده‌ها به وسیله آزمون t وابسته، مستقل و تحلیل واریانس یک‌راهه تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان دادند: نمره کل جهت‌گیری مذهبی آزمودنی‌ها در پس‌آزمون نسبت به پیش‌آزمون به طور معناداری بیشتر بود. این تفاوت معنادار در خرده‌آزمون‌های جهت‌گیری مذهبی (عقایدـ مناسک و اخلاق) نیز مشاهده گردید

کلید واژه‌ها: مناسک حج، ابعاد روان‌شناختی، دینداری

 

مقدمه

در فرهنگ و معارف اسلامی راه‌های روشنی برای دستیابی انسان‌ها به زلال گوارای آرامش خاطر معرفی شده است که عبادات از مهم‌ترین، سازنده‌ترین و مؤثرترین آنهاست. از میان همه عبادات، حج و مناسک آن جایگاه ویژه‌ای دارد. در منظر روایات از حج به «تمام شریعت»، «پرچم اسلام» و «یکی از پنج پایه اساسی اسلام» تعبیرمی‌شود. انجام مناسک حج برای یک مؤمن(با شرایط خاصی) ضروری و ترک آن کفرشمرده شده است. همه‌ساله بیش از دو میلیون مسلمان از سراسر جهان دراین کنگره عظیم شرکت می‌کنند. هم به نص آیات و روایات و هم به تجربه و کشف و مشاهدات بالینی، یکی از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین عوامل سازندگی انسان و از بین‌رفتن نگرانی‌ها، پریشانی‌ها و افسردگی‌ها، انجام حج است. البته به شرط آنکه، حجی بر پایه شناخت دقیق و با کمال معنویت انجام گیرد. هرچند حج و مناسک آن ظاهری عبادی دارد، اما جنبه‌های غیرعبادی آن نیز بر اهل دقت پوشیده نیست. بر همین اساس برخی محققان به ابعاد اخلاقی، عرفانی، سیاسی، اجتماعی، تاریخی و حتی اقتصادی آن نظر افکنده‌اند و آثار و کارکرد‌های آن را مورد تحقیق و بررسی قرار داده‌اند. متأسفانه دانشمندان علوم رفتاری همچون روان‌شناسان تاکنون به این موضوع مهم و تأثیر‌گذار توجه چندانی نداشته‌اند و کمتر به بعد روان‌شناختی این عبادت بزرگ پرداخته‌اند. یک جست‌وجوی ساده در سایت‌های اینترنتی و مطالعه کتب و مجلات تخصصی و پژوهشی مربوط به حج، گویای این واقعیت است که بررسی‌های علمی جدید، به خصوص در حوزه علوم انسانی در زمینه حج یا صورت نگرفته و یا بسیار اندک است. پژوهش حاضر می‌تواند یکی از تلاش‌های علمی و تجربی در زمینه تأثیرحج بر سطح دینداری زائران باشد. در ابتدا با بیان مسئله مورد بررسی و اهمیت آن و نیز ذکر اهداف و فرضیه‌ها به تبیین فرآیند پژوهش پرداخته‌ایم

 

بیان مسئله

تاریخ بشریت نشان داده است که انسان دین‌ورز[1] قدمتی دیرینه دارد و مذهب به عنوان جزءلاینفک زندگی بشر در تمام اعصار بوده است. به گفته فرانکل[2](1375)، بنیانگذار مکتب معنا‌درمانی، یک احساس مذهبی عمیق ریشه‌دار در اعماق ضمیر ناهشیار همه انسان‌ها وجود دارد . نیومن [3]  و پارگامنت[4] (1990) نقش‌های روان‌شناختی مهم و بی‌شمار مذهب را که در کمک به مردم برای درک و کنارآمدن با وقایع زندگی به کار می‌روند، توصیف نموده‌اند. آرگیل[5](2000) از آداب و رسوم مذهبی به عنوان شکلی از رفتار یاد می‌کند که موجب می‌شود افراد و روابط آنها عوض شوند.[6]

کنش‌های اساسی دین ـ فواید وآثاری که به‌طور طبیعی بر دین‌ورزی ودینداری افراد مترتب می‌شود ـ را می‌توان در سه حوزه مرتبط با یکدیگر؛ شناختی، عاطفی ورفتاری انسان مورد توجه قرار داد. افزایش تحقیقات در زمینه‌های گوناگون، از جمله میزان مذهبی‌بودن، نیاز به مذهب، تأثیر آن در سلامت جسمی _ روانی و مقابله با تنیدگی در سطوح گوناگون بسیار معنادار است. امروزه ده‌ها کتاب و مجله در زمینه دین‌ورزی وکاربرد آن در زندگی انسان منتشر می‌شود که همگی بیانگر اهمیت روزافزون نقش مذهب در زندگی بشر امروزی‌ وتحقیقات دامنه‌دار روان‌شناسی‌ در این عرصه هستند.[7]

بررسی‌های علمی می‌رساند هر چه میزان معنویت و دینداری افراد زیادتر باشد، مصونیت بیشتری نسبت به بیماری‌های روانی و کژکاری‌های رفتاری پیدا می‌کنند. اسپیلکا[8] و همکاران (2003) با بهره‌گیری از پژوهش‌های فراوان به تأثیر مثبت دین بر سلامت روان و اخلاق پرداخته‌اند. یونگ در
کتاب روان‌شناسی دین می‌نویسد: «کاملاً متقاعد شده‌ام که اعتقادات و مناسک دینی لااقل از لحاظ بهداشت روانی اهمیت خارق‌العاده‌ای دارند».[9] رفتارها و باور‌هایی از قبیل توکل به خداوند، صبر، دعا، زیارت و مانند آنها می‌توانند از طریق ایجاد امید به نگرش‌های مثبت، موجب آرامش درونی شخص شوند. باور به اینکه خدایی هست که موقعیت‌ها را کنترل می‌کند و مسئول عبادت‌کننده‌هاست، تا حد زیادی اضطراب مرتبط با موقعیت را کاهش می‌دهد، به‌طوری که اغلب افراد مؤمن ارتباط خود را با خداوند
مانند ارتباط با یک دوست بسیار صمیمی توصیف می‌کنند و معتقدند که می‌توان از طریق اتکا و توسل به خداوند، اثر موقعیت‌های غیرقابل کنترل را به طریقی کنترل کرد.[10] آرگیل بر این باور است که دین به پیروان خود سلامت جسمانی و روانی نیز عطا می‌کند و با شفادادن آلام روحی ارتباط دارد
افراد متدین در جامعه مدرن امروزی، نسبت به سایر افراد سالم‌ترند؛ زیرا آنها رفتار سالمی را در پیش می‌گیرند. همچنین بهداشت روانی با تدین ذاتی و درونی فرد ارتباط دارد.[11]

اسلام مکتبی است جامع وواقع‌گرا که در آن به همه جوانب نیازهای انسانی اعم از دنیایی و آخرتی، جسمی و روحی، عقلی و فکری، احساسی و عاطفی، فردی یا اجتماعی توجه شده است.[12] امروز بیش از هر زمان دیگر نیازمند تفکر و اندیشه در باب تأثیرگذاری تقیدات دینی بر تمامی امور انسانی، به ویژه مسائل عاطفی و روحی هستیم. امروزه بسیاری از اندیشمندان و صاحب‌نظران بر این باورند که مذهبْ تأثیر انکارناپذیری بر سلامت روح و جسم و دیگرابعاد زندگی بشر دارد و در میان ادیان الهی، دستورات اسلام پیرامون بهداشت جسم، روان و سایر امور، کامل‌ترین فرامین است.[13]

دین اسلام دارای پایه‌ها و ارکانی است که بر آنها بنا شده و بدانها قوام گرفته و بدون آنها فرو‌می‌ریزد واز آن جز اسمی بی‌مسما بر جای‌ نمی‌ماند. یکی از این ارکان حج است، آنگونه که امام باقر† فرمود: اسلام بر پنج پایه بنیان نهاده شده است: نماز، روزه، زکات، حج و ولایت.[14] به دلیل آنکه حج جزء ارکان اسلام قلمداد شده، ناگزیر باید آنچه درباره اسلام وارد شده در حج متبلور گشته و حج نمایشگر این احکام و تجلی‌گاه ظهور آنها گردد.[15]

حج یکی از شاخص‌های اسلام است و منعکس‌کننده بخش بزرگی از ابعاد اعتقادی، اجتماعی، سیاسی، اخلاقی و عبادی دین است. بنا به گفته امیرالمؤمنین†، حج پرچم اسلام است: «جَعَلَهُ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَی لِلْإِسْلَامِ عَلَماً».[16] پرچم نمادی است که سعی می‌شود ویژگی‌ها و ابعاد یک فرهنگ در آن تجلی یافته و حکایتگر آن باشد. با یک نگاه اجمالی به منابع معتبر اسلامی می‌توان ادعا کرد که حج، عصاره اسلام است. پیامبر اکرمˆ در بیان علل فرایض الهی، حج را معادل همه دین و شریعت شمرده است: «;و الخامسه الحج و هی الشریعه.»[17] حج نمونه و نماد کوچکی از اسلام بزرگ. گویی خداوند متعال اراده کرده است که اسلام را در همه ابعادش، در یک عبادت جای دهد تا حاجی تمام اسلام را یکباره تجربه کند. به همین جهت می‌توان کنش‌ها و تأثیرات دین در ابعاد گوناگونش را در حج و مناسک آن مشاهده کرد

‌قرآن یکی از اهداف و فلسفه‌های حج را مشاهده منافع (منافعی که برای  خود مردم است) ذکر کرده است: )وَ أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ ; لِیَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ;( (حج: 27 و 28) منافع در این آیه مطلق است؛ یعنی شمول بسیار دارد و هر گونه منفعت را اعم از مادی و معنوی، فردی و اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، دنیوی و اخروی را فرا می‌گیرد. منافع دو نوع است؛ یکی دنیوی که در همین زندگی اجتماعی دنیا سود بخشیده و زندگی آدمی را صفا می‌دهد، نیازهای گوناگون او را برآورده می‌کند و نواقص آن را برطرف می‌سازد؛ منافعی مانند تجارت، سیاست، حکومت، تدبیر و اقسام رسوم، سنن و عادات و انواع تعاون‌ها و یاری‌های اجتماعی و غیر آن؛ نوع دوم از منافع، منافع اخروی است که همان وجود انواع تقرب‌ها به سوی خداوند است؛ تقرب‌هایی که عبودیت آدمی را مجسم می‌سازد و اثرش در عمل و گفتار آدمی هویدا می‌گردد.[18]

اکنون مسئله آن است که حج و مناسک آن، چه تأثیری در ابعاد روان‌شناختی انسان می‌گذارد؟ پژوهشگر در این تحقیق درپی آن است که چگونگی اثربخشی حج در ابعاد شناختی، عاطفی ورفتاری انسان را مورد بررسی‌ قرار دهد

بنابراین هدف پژوهش حاضر، بررسی و مقایسه سطح دینداری حجاج در موقعیت‌های قبل، حین و بعد از انجام مناسک حج و همچنین بررسی و مقایسه میزان تأثیرگذاری مناسک حج بر سطح دینداری حجاج بر حسب جنس, سن و تحصیلات آنها می‌باشد. در نتیجه سؤال‌های پژوهش عبارتند از

1 انجام مناسک حج چه تأثیری بر سطح دینداری حجاج می‌گذارد؟

2 آیا تأثیرگذاری انجام مناسک حج بر سطح دینداری حجاج بر حسب جنس, سن و تحصیلات متفاوت است؟

فرضیه‌های پژوهش حاضر عبارت است از

1انجام مناسک حج سطح دینداری حجاج را افزایش می‌دهد

2 تأثیرگذاری انجام مناسک حج بر سطح دینداری حجاج برحسب جنس, سن و تحصیلات متفاوت است

اهمیت و ضرورت پژوهش

ضرورت تحقیق در زمینه ابعاد روان‌شناختی حج و مناسک آن، ریشه در اهمیت مطالعه درباره ابعاد روان‌شناختی دین به عنوان یک مجموعه کامل برنامه زندگی برای انسان دارد؛ زیرا حج و مناسک آن آیینه تمام‌نمای دین و معارف اسلامی است. حج نمایشگر جامعیت و کلیت دین است. همان‌گونه که برای کنش‌های اساسی دین در حیطه‌های متفاوت زندگی انسان، فواید و آثار روان‌شناختی گوناگونی را می‌توان یافت، برای حج ومناسک آن نیز می‌توان شبیه آنها را تصویر و ترسیم کرد. بنابراین، آشنایی با کنش‌های اساسی دین در عرصه حیات بشری، اهمیت و ضرورت پژوهش حاضر را به طور عام روشن می‌کند. فواید و آثاری که به طور طبیعی بر دین‌ورزی و دینداری افراد به طور عام و بر انجام مناسک حج به طور خاص مترتب می‌شود، قابل توجه است

در حوزه شناختی؛ دین تفسیری همه‌جانبه از حیات انسانی ارائه می‌کند و خلأ زندگی را با ایجاد معنا از بین می‌برد و به عنوان یک نظام مرجع با طرح هدفمندی حیات، مرگ را نقطه پایان زندگی نمی‌داند و تنظیم‌کننده رابطه فرد با دیگران، طبیعت و خداوند است و برای هر یک از آنها برنامه‌ای مدوّن و مشخص دارد.میسیاک[19] می‌گوید: دینْ انسان را به فلسفه حیات مسلح می‌کند و به عقلْ روشنگری می‌بخشد. دینْ اراده انسان را تقویت و به فرد کمک می‌کند تا به فرمان عقل گردن نهد.[20] حج و مناسک آن نیز، حاجی را به درک و شناخت بیشتری از راه حق رهنمون می‌کند و او را برای حرکت در مسیر کمال و رسیدن به کمال نهایی یاری می‌دهد. امام صادق† درباره کسی که به حج نرود، می‌فرماید: اعماه الله عن طریق الحق؛[21] خداوند او را از درک و شناخت راه حق باز می‌دارد

در مراسم و ایام حج زمینه آموختن علوم و معارف اسلامی و تبادل اطلاعات فراهم می‌شود. امام رضا† یکی از آثار حج را یادگیری و آشنایی با معارف دین و انتقال آن به دیگران ذکر فرموده‌اند: مع ما فیه من التفقه و نقل اخبار الائمه‰ إلی کل صقع و ناحیه.[22]

در حوزه عاطفی؛ دین با رفع یا تخفیف درد و رنج آدمی در زمینه محدودیت‌های موجود در این جهان، نظیر ترس، تنهایی، افسردگی، ناکامی، بیماری، فقر و مرگ در جهت حفظ و استمرار سلامت روانی انسان مؤثر و مفید است. همچنین دین موضوعی برای تجربه‌های دینی فراهم می‌کند و انسان را به داشتن آنها برمی‌انگیزاند. در ایام و مراسم حج موقعیت‌های فراوانی مثل هنگام مُحرم‌شدن، هنگام مشاهده کعبه، درحال انجام طواف، زمان وقوف در عرفات ومشعر و ; فراهم می‌شود که حاجی بتواند با قطع تعلقات مادی به یک رابطه نزدیک با معبود خود بپردازد. چنین تجربه‌های دینی را نمی‌توان در مکانی دیگر یافت. مشاهدات بالینی و نیز مطالعه تاریخی حج‌گزاران، به ویژه اولیا نشانگر وحکایت‌گر چنین موضوعی است. مالک‌بن‌انس یکی از اصحاب امام صادق† می‌گوید: یک سال با امام به حج مشرف شدم، موقع احرام و گفتن تلبیه هرچه امام سعی می‌کردند تلبیه بگویند صدا در گلویشان قطع می‌شد و نزدیک بود از مرکب به زمین بیفتند.[23]

در حوزه رفتاری؛ دین مهم‌ترین کنش و تأثیر خود را در پشتیبانی از اخلاق دارد. به این معنا که به انسان اطمینان خاطر می‌دهد که اخلاق بر جای استوار تکیه زده است و یک مرجع اصیل آن را تأیید کرده است. بنابراین، در عمل به آن و تبعیت از فرمان‌های اخلاقی جای نگرانی نیست و در اجرای قوانین و مقررات اخلاقی، دین نقش مهارِ درونی را ایفا می‌کند. بسیاری از دستورالعمل‌های حج ومناسک آن در حوزه اخلاق و رفتار است تا زمینه کافی را برای خودسازی و اصلاح رفتارهای خود و نیز رعایت حقوق دیگران و حتی حیوانات و گیاهان فراهم کند. حجاج با اجتناب از هرگونه ظلم به خود و دیگران ـ حتی حیوانات و طبیعت که شرط اولیه انجام صحیح مناسک حج است ـ خودسازی را تمرین می‌کنند

توجه به آثار مناسک حج، توصیف، تحلیل و تبیین روان‌شناختی آن، ازآن جهت که آثار دینداری مورد بررسی قرار می‌گیرد از اهمیت و ارزش بیشتری برخوردار می‌شود؛ زیرا برخی روان‌شناسان دین آثار دینداری را ملاک داوری دین و معیاری برای حقانیت آن می‌دانند. روان‌شناسانی مثل ویلیام جیمز[24] که ملاک حقانیت هر چیزی را پیامد‌های عملی مفید آن می‌دانند، برای اثبات حقانیت دین به آثار و نتایج مثبت و مفید آن روی آورده‌اند

هر چند این شیوه تفکر، عمدتاً دین و آموزه‌های دینی را به یک فعالیت بشری تقلیل می‌دهد و فایده عملی دین، درستی اعتقاد به آن را ثابت نمی‌کند، ولی نمی‌توان انکار کرد که کارکردگرایی، ما را به واقعیت‌های زمینی باز می‌گرداند، ما را وادار می‌کند تجارب عینی و عملی را در نظر بگیریم، واقعیت‌ها را لمس کنیم وپیامدهای عملی واقعیت‌ها را ملاحظه کنیم. در واقع این رویکرد، یعنی رویکرد کارکردگرایی به دین فواید و نتایج دینداری را در ساحت‌های گوناگون بیان می‌کند و می‌تواند در گزینش و دست‌یازیدن
به حوزه‌های گوناگون معرفتی یا عملی به انسان هشدار دهد. با توجه به ثمرات مهم دینداری، نباید این حوزه مورد غفلت قرار گیرد، بلکه می‌توان گفت

این تلاش، پاسخی اساسی و ضروری برای انسان سرگشته امروزی است که می‌پرسد: دین چه ارمغانی برای بشر آورده است؟ زندگی انسان دیندار و غیردیندار چه تفاوت‌های اساسی دارد؟ بله، نمی‌توان در تعریف حقیقت و ملاک حقیقت دین به پراگماتیسم استناد کرد و صرف فوایدو آثار آموزه‌های دینی و کارآمدی آن از دیدگاه معرفت‌شناسانه دلیل درستی آن گزاره یا آموزه دینی نیست، اما برای تشخیص حقانیت یک نظریه و آموزه دینی که برای غایات عملی ارائه گشته، استناد به فواید و نتایج آن مثبت، ارزشمند و مناسب است. چنانچه به عنوان نمونه، برای درمان اختلالات روانی، برای انتخاب یک روش در میان روش‌های درمانی گوناگون، معیارْ توفیق عملی آن است. یا حتی برای گزینش و ترجیح یک پزشک متخصص در میان هم‌قطاران خود، معمولاً به کارایی عملی وی در موارد درمانی گذشته استناد می‌کنیم.بیان فواید و آثار عمل به آموزه‌های دین، از جمله مناسک حج از همین مقوله است که دفاع از دین و دینداری را جذابیت ومقبولیت بیشتری می‌بخشد. پس این نکته حقی است که معمولاً از آن غفلت شده، در حالی که آثار و فواید دینداری در همین جهان جذابیت‌های فراوان دارد واین جاذبه‌ها در دفاع از دین و تبلیغ دین برای ناباوران یا کم‌باوران می‌تواند نقش اساسی داشته باشد. امام رضا† فرمود: «رحم الله عبدا احیا امرنا. قلت کیف یحیی امرکم قال یتعلم علومنا و یعلمها الناس فان الناس لو علموا محاسن کلامنا لاتبعونا»؛[25] خداوند رحمت کند کسی را که امر ما را زنده کند. راوی می‌پرسد: چگونه امر شما زنده می‌شود؟ امام می‌فرماید: کسی که علوم ما را فراگیرد و آنها را به مردم یاد دهد

بنابراین، مطالعه روان‌شناختی کنش‌های اساسی دینداری در زندگی انسان در ابعاد گوناگون شناختی، عاطفی و رفتاری از اهمیت زیادی برخوردار است. بررسی ابعاد روان‌شناختی مناسک حج به عنوان یکی از ارکان اسلام و نمایشگر و تجلی‌گاه ابعاد گوناگون دین، ضرورت این تحقیق را روشن
می‌کند. فقدان تحقیقی روان‌شناختی به شکل کامل و گسترده از مناسک حج و نیز فقدان پژوهشی میدانی درباره تأثیرگذاری حج بر جهت‌گیری مذهبی افراد، اعم از شناخت‌ها، عواطف و رفتار‌های آنان، ضرورت این تحقیق را آشکارتر می‌سازد

جایگاه حج در اسلام

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر
<   <<   151   152   153   154   155   >>   >