پروژه دانشجویی مقاله در مورد تعریف ایرابیکس یا اروبیک در word

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله در مورد تعریف ایرابیکس یا اروبیک در word دارای 77 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله در مورد تعریف ایرابیکس یا اروبیک در word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله در مورد تعریف ایرابیکس یا اروبیک در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله در مورد تعریف ایرابیکس یا اروبیک در word :

تعریف ایرابیکس یا اروبیک

ایرابیکس به تمریناتی اطلاق می شود که انجام آنها برای مدت زمانی معین باعث فعالیت قلب و شش می شود بگونه ای که اثرات مفیدی دربدن ورزشکار ایجاد نماید. تند دویدن، شناکردن، دوچرخه سواری، و نرم دویدن تمرینات مداوم ایرابیکس هستند و البته بسیاری ورزشهای دیگر، ایرابیکس انتخاب گسترده ای از میان تمرینات که شامل ورزشهای دیگر ایرابیکس در اختیار شما قرار می دهد. یک جنبه در همه آنها مشترک است: با وادار کردن شما به سخت کوشیدن، شما ناگزیر به مصرف اکسیژن بیشتری هستید و به همین دلیل آن را ایرابیکس می نامند.

هدف اصلی از تمرین ایرابیکی افزایش حداکثر ظرفیت اکسیژن گیری بدن در یک زمان معین استت و اصطلاحاً به آن« ظرفیت ایرابیکی» می گویند، و این بسته به قابلیت شما برای 1- استنشاق سریع مقدار زیادی هوا، 2- انتقال جهنده حجم زیادی از خون و 3- انتقال مؤثر اکسیژن به همه اعضای بدن است به عبارت دیگر بستگی به ششهای کارآمد، وضعیت قلبی قوی و نظام عروقی سالم دارد، چون ظرفیت ایرابیکی نشاندهنده وضعیت این ارگانهای حیاتی است، بنابراین بهترین شاخص ورزیدگی کلی بدن به حساب می آید.
اثر پرورشی :

اثر پرروشی به مجموعه تحولاتی گفته می شود که در اثر ورزش در اندامهای مختلف بدن حاصل می شود. در صورتی که ورزش از شدت و مدت زمان کافی برخوردار نباشد، اثر پرورشی بوجود نخواهد آمد و به همین دلیل نمی توان آن را یک تمرین ایرابیکس نامید. البته این تقسیم بندی بیشتر جنبه علمی دارد و برای استفاده روزمره مفید نیست. به همین خاطر نظام امتیازی را در برنامه ایرابیکس وارد کردیم تا تفاوت مابین یک ورزش ایرابیکی و غیرایرابیکی برای شما روشن شود و در صورتی که برنامه را بدقت دنبال کنید و امتیازات تعیین شده را کسب نمائید، اثر پرورشی لازم را بدست خواهید آورد.تمرین ایرابیکس بطور محسوس از چندین طریق باعث بوجود آمدن اثر پرورشی ظرفیت ایرابیکی بدن شما خواهد شد:

1- عضلات تنفسی ر ا قوی می کند، و مقاومت آن را در برابر جریان هوا کاهش می دهد و نهایتاً ورود و خروج سریع هوا از ریه ها را آسانتر می سازد.
2- قدرت و کارآیی قلب را افزایش داده بطوریکه در هر ضربان مقدار بیشتری خون تلمبه می شود. ابن بنوبه خود باعث می گردد که اکسیژن حیات بخش با سرعت بیشتری از ششها به اندامها منتقل می شود.
3- با همآهنگی بیشتر عضلات در بدن، گردش عمومی خون بهتر انجام می شود و در پاره ای از زمانها فشار خون کاهش یافته و بدین ترتیب از میزان کار قلب و فرسایش آن کاسته می شود.
4- باعث افزایش کلی میزان گردش خون در سراسر بدن شده و تعداد گلبولهای قرمز خون و مقدار هموگلوبین خون را افزایش می دهد و کار حمل اکسیژن به توسط خون را تقویت می کند.
هیچکدام از اینها حدسیات نیست و تغییرات آناتومیک و بیوشیمی که از خصوصیات اثر پرورشی است بدفعات در لابراتوار ثبت شده، و در این کتاب به پاره ای این تحقیقات اشاره خواهد شد و عمل سالم سازی اثر پرورشی بخصوص در مورد قلب را نشان خواهیم داد.

چارتهای امتیاز:
هدف از برنامه بدنساتزی ایرابیکس اثر پرورشی است. وسایل رسیدن به این هدف در برنامه گنجانده شده و منظور از چارتهای امتیاز نیز همین است، و در همین جا خاصیت منحصر به فرد ایرابیکس دیده می شود یعنی شما می توانید پیشرفت خود را اندازه گیری کنید. به تنها چیزی که احتیاج دارید جدول امتیاز و یک ساعت مچی است، در حقیقت ایرابیکس یک آزمایشگاه تحقیقات پزشکی را در اختیار شما قرار می دهد.
بسیاری می پرسند: امتیاز به چه درد می خورد؟مگر اضافه کردن مسافت پیاده روی و و دویدن کافی نیست؟

برای پاسخ، یک تجربه خود راکه چند سال پیش بدست آوردم نقل می کنم. دو دوندهه فعال، هر دو در ابتدای چهلسالگی،از نظر وزن و قد مشابه برای ارزیابی ورزیدگی خود به آزمایشگاه من آمدند. در مصاحبه مقدماتی متوجه شدم که هر دو مسافت 2/3 کیلومتر را هر روز و برای 5 روز در هفته می دویدند، فوراً به نظرم رسید که آنها از سطح ورزیدگی مشابهی برخوردارند ولی نتیجه آزمایش مرا متعجب ساخت. یکی از آنه از شرایط بالای بدنی برخوردار بود در حالیکه دیگری به سختی در آزمایش قبول شد.

تفاوت در کجا بود؟
من متحیر ماندم تا اینکه سئوال بعدی را مطرح کردم: با چه سرعتی مسافت 2/3 کیلومتر را می دوید. اولی گفت بطور متوسط در 5/13 تا14 دقیقه در حالیکه دومی در بیشتر از 20 دقیقه این مسافت را می دوید. یکی تیزرو بود و دیگری نرم رو، برای من کاملاً مشخص شدکه به غیر از عامل مسافت باید عامل زمان را نیز به حساب بیاورم.
اگر در تمرینات خود کوشش بیشتری کنید از اثر پرورشی بیشتری برخوردار خواهید شد. در نتیجه برای اندازه گیری مقدار کوشش بکار رفته سیستم امتیازی را پیش گرفتیم. درصدها تحقیق بعدی فهمیدیم که تشخیص میزان مصرف اکسیژن ورزیدگی براساس امتیاز بسیار ساده است. اگر به من بگوئید که در هفته 32 کیلومتر می دوید، سطح ورزیدگی شما برایم روشن نمی شود ولی اگر بگوئید که در هفته بطور متوسط 100امتیاز می آورید من می دانم که شرایط بدنی شما عالی است!

با اندازه گیری خرج اکسیژن هر ورزشی در آزمایشگاه ما سیستم امتیازی ایرابیکس را استخراج کردیم. من درکتاب قبلی خود چگونگی محاسبه این امتیازات را توضیح داده ام ولی برای کسانی که از این جدول استفاده می کنند همین قدر کافی است بدانند که امتیازات ایرابیکس نشاندهنده انرژی مصرفی است. امتیازی که به هر ورزش داده شده نشاندهنده میزان اکسیژنی است که در اجرای آن ورزش مصرف می شود، امتیازات بیشتر یعنی تلاش بیشتر و سوختن اکسیژن بیشتر در بدن. بطورخلاصه، سیستم امتیازی خرج انرژی هر ورزش را اندازه گیری می کند.
برای مثال اگر 6/1 کیلومتر را در 11:30 دقیقه بدوید 3امتیاز می گیرید، و اگر در 8:30 دقیقه بدوید 4 امتیاز.
در همین جا یکی از پرسنل نیروی هوایی شرکت کننده در تیم آزمایشی مرا متوقف کرد و پرسید: « منظور شما این است که ما برای ورزش کمتر امتیاز بیشتری می گیریم؟» گفتم« چطور؟»« خوب 3 امتیاز برای 11:30 دقیقه تمرین و 4 امتیاز برای 8:30 دقیقه یعنی 3 دقیقه کمتر».
متوجه مشکل او شدم. در جدول ایرابیکس زمان کمتر انجام دادن به معنی امتیاز بیشتر است. همین موضوع او را گیج کرده بود.ما سوار ماشین خود هستید، برای آنکه فاصله 2 کیلومتر را تندتر طی کنید باید پای خود را بیشتر به پدال گاز فشار دهید. چرا؟ زیرا تندتر رفتن یعنی نیروی بیشتری از موتور گرفتن. وقتی که می دوید هم همینطور است. اگر شما 6/1 کیلومتر را در زمان کوتاهتری بدوید، انرژی مصرفی شما زیادتر خواهد بود. قلب و شش شما سخت تر کار می کند، و به همین دلیل امتیازی بیشتری می گیرید.

چون جداول امتیازی اجازه می دهد که میزان تلاش خود را اندازه گیری کنید، شما می توانید مقدار ورزش خود را بتدریج افزایش دهید و این موضوع مهم کلید برنامه بدن سازی ایرابیکس است. بدن باید بتدریج خود را با افزاش مقدار ورزش تطبیق کند. به همین خاطر جداول امتیازی مقدار دقیق سهمیه ورزشی هفته به هفته را تعیین میکند.« چرا 30 امتیاز در هفته لازم است؟ چرا 20 تا نه و آیا 50 تا بهتر نیست؟ این سئوالاتی است که در همه جلسات از من پرسیده می شود.
جواب من هم یکسان است. من براساس آزمایش و آموزش هزاران زن و مرد توانستهام نشان بدهم که 80 درصد کسانی که برنامه ورزش مرحله اجرا کرده و قادر به کسب 30 امتیاز، در هفته شده اند از حداقل استاندارد در زندگی برخوردار شده اند.

« و این استاندارد را ازکجا آورده اید؟»
این استاندارد منطبق بر استانداردهای سوئدی است که با شرایط سنی تلفیق شده و محققان سوئدی در زمینه تمرینات فیزیکی از اعتبار جهانی برخوردارند.

طبقه بندی سنی:
همانگونه که متوجه شدید در جمله قبلی من اشاره به استانداردهای منطبق با سن داشتم. غیر از جداول فزاینده ورزشی، مطلب جدید دیگری که به کتاب حاضر اضافه شده طبقه بندی ورزیدگی براساس سن است.
چهار طبقه سنی عبارتند از:

– 30تا 39
– 40 تا 49
– 50 و بیشتر
تقسیم برنامه های بدنسازی به چهار طبقه سنی جداگانه امکان تنظیم برنامه های خاص افراد مسن را برای من فراهم کرد. کسب 30 امتیاز در هفته سرجای خود باقی است ولی فقط زمان رسیدن به آن طولانی تر می گردد.
برنامه بدنسازی اولیه من صرفاً مبتنی بر اطلاعات بدست آمده در گروه تحقیقاتی نیروی هوایی بود. میانگین سنی افراد آن گروه 20 سال بود. بعد از آنکه ایرابیکس مورد توجه عمومی قرار گرفت لزوم انجام پاره ای تغییرات ضروری به نظر می رسد. مسلماً افراد غیرنظامی پشت میز نشین، میانسال و چاق قادر به انجام تمرینات ی خلبان جوان نیستند.
نامه زیر را مدیر یک باشگاه ورزشی در شهر نیویورک برایم نوشته:
« تعداد زیادی از کسبه برای ورزش به این محل می آیند. بسیاری از کسانی که در گروه ایرابیکس هستند کاملاً میانسال بوده بین 47 تا 53 سال سن دارند. در ابتدا به نظر نمی رسید که وضع آنان از دیگران بدتر باشد ولی خیلی زود متوجه شدند که نمی توانند همچون افراد جوانتر از پس شرایط برنامه ایرابیکس برآیند. در نتیجه دلسرد شدند و حتی برنامه ها را رها کردند. من از این موضوع بسیار ناراحتم زیرا آنان کسانی هستند که بیشترین احتیاج

را به ورزش دارند. آیا من می بایست تغییراتی در جدول می دادم و اگر آری چگونه؟»
از این نامه ها به من زیاد رسیده است. به همین خاطر عده ای از افراد مسن را برای یک برنامه تحقیقاتی گرد آوردم تا نیازهای ورزشی آنها را مطالعه کنم. از میان آنها من حتی چند درصد مرد و زن بالای 50 سال را انتخاب کردم تا عکس العمل های آنان را نسبت

به برنامه ایرابیکس ارزیابی کنم. جداول جدید منطبق با سن حاصل این تحقیقات است.
سن مانع بزرگی بر سر راه ورزیدگی نیست. شما درهر گروه سنی که باشید می توانید از یک سطح ورزیدگی قابل قبولی برخوردار باشید. ولی برای رسیدن به این مقصود باید راهی متفاوت همراه با سرعت پیشرفتی متناسب را انتخاب کنید. من امیدوارم که این طبقه بندی جدید سنی درهای ورزش ایرابیکس را برروی اقشار وسیع تری از جمعیت بخصوص آنان که در سنین بالای 40 سال هستند بگشاید. آنها می توانند با کمک ایرابیکس عوارض ناشی از پیری زودرس را متوقف سازند و شور و نشاط از دست رفته را دوباره بازیابند و بهترین سالهای عمر خود را در پیش روی ببینند.
همینطور که به جلو می رویم، ما نکات و نظرات جدیدی را که حاصل تجربیات ماست مطرح خواهیم ساخت اما اول بیائید ایرابیکس نوین را آغاز کنیم.

محدودیت سنی:
با افزایش سالهای عمر کارایی قلب و شش بتدریج کاهش می یابد. یکی از فواید ورزش ایرابیکس آهسته کردن آهنگ این سالخوردگی است و تا اندازه ای به شما کمک می کند تا ورزیدگی جوانی خود را باز یابید. اما اگر شما بطور مرتب ورزش نمی کنید بهتر است در آغاز برنامه آماده سازی محدودیت سنی را رعایت کنید.
برای کمتر از 30 سال: اگر شما بیماری آشکاری ندارید می توانید همه نوع ورزشی از قبیل تیزدویدن، نرم دویدن، شنا و دوچرخه سواری را بدون هیچ محدودیتی انجام دهید. صرفاً آن ورزشی را انتخاب کنید که بیشتر لذت می برید. بین 30 تا 50 سال: شما هنوز برای انجام هرکاری شایستگی دارید. فقط اگر ورزشهای شدید را انتخاب می کنید قبلاً تأئید دکتر خود را بگیرید.

بین 50 تا 59: بهتر است برای شروع برنامه پیاده روی را انتخاب کنی فقط بعد از آنکه برنامه آماده سازی خود را با پیاده روی و براساس جداول به پایان رسانیدید می توانید ورزشهای پرتحرک از قبیل بسکتبال، هندبال و اسکواش را انتخاب کنید. قبل از شروع بوسیله دکتر خود معاینه شوید، در غیراینصورت از ورزشهای سبک تر مانند پیاده روی، گلف، دوچرخه سواری و شنا استفاده کنید.
60سال به بالا: اگر شما مانند اکثریت افراد این گروه سنی هستید از دویدن و ورزشهای رقابتی دوری کنید و بهتر است به پیاده روی، شنا و دوچرخه سواری بپردازید.
البته برای گروه سنی 60 سال به بالا اسثناهایی نیز و جود دارد. اگر شما در طی سالیان متمادی بدن خود را با ورزش مرتب در فرم نگهداشته اید و ظرفیت ایرابیکس خود را ساخته و پرداخته اید می توانید با اطمینان ورزش های شدید مانند نرم دو، و تیز دو و دو درجا را انجام دهید و حتی در ورزش های پرتحرک نیز در صورتی که تحت نظارت پزشک باشد شرکت کنید.

اگر در مورد حفظ ورز یدگی خود با ورزش مداوم در سنین 60 به بالا هر گونه شکی دارید، آقای لاری لوریکس 102 ساله نمونه خوبی برای برطرف کردن شک شماست. او عملاً در تمام طول عمر خود مشغول تمرین بوده تا سن 80 سالگی با کار در سیرک وپس ا ز آن با نرم دویدن درحال حاضر نیز او روزانه 8 ساعت بعنوان پیش خدمت هتل سرپاست و هر روز صبح 11 کیلومتر را در

پارک می دود و سپس مسافت 88 کیلومتر تا محل کار خود را پیاده طی می کند و معمولاً عصرها نیز پیاده به خانه بازمی گردد. در صدودوین روز تولد خود در یک دو صدمتر رکورد 3/17 ثانیه را بجا گذاشت که نیم ثانیه از رکورد سال قبلش بهتر بود! این رکورد رسمی نیست ولی من مطمئن هستم که او رکورددار دو صدمتر بای مردان صدسال به بالاست!
در این فصل من کوشش کرده ام که لزوم یک بازدید پزشکی را قبل از ورود به برنامه ورزشی روشن سازم، چون بعنوان یک دکتر این وظیفه من است که در مقابل هر خطری که سلامتی را تهدید می کند هشدار بدهم، اما به جرأت می توانم بگویم که اکثریت بالایی از مردم از این آزمایش بخوبی بیرون می آیند و می توانند بدون هیچگونه نگرانی برنامه ورزشی خود را شروع کنند.

بخاطر مرگ دو دونده کالفرنیایی، گاهی مردم به این فکر می افتند که ورزش کردن خطرناک است و باعث مرگ آن دو دونده شده است، در حالی که درست برعکس مرگ آن دو بخاطر پیشرفته بودن بیماری ایشان بوده و در صورتی که درست ورزش می کردند، قلب آنها تقویت می شد و جان خود را نجات می دادند.
ورزش دارویی است که بسیاری از انسانها را زنده نگه می دارد، اما مانند هر داروی دیگر باید با تجویز پزشک و طبق نسخه مصرف شود.
آزمون ورزیدگی و گروه بندی
آزمون ورزیدگی کاملاً اختیاری است. حتی بدون انجام آزمون نیز می توانید از شرایط بدنی خوبی برخودار باشید. فقط کافی است جداول بدنسازی را دنبال کنید و وقتی که به سطح 30 امتیاز در هفته رسیدید دیگر خیالتان راحت باشد که ورزیده هستید. با این همه گاهی اوقات یک آزمون ورزیدگی بدنی بسیار مفید خواهد بود. برای مثال ممکن است پزشک مایل به اندازه گیری سطح ورزیدگی بیمار خود باشد تا مقدار فعالیت کاری بی خطر برای او تعیین کند. ممکن است مربیان

ورزشی بخواهند قبل از شروع فصل رقابتها فرد فرد ورزشکار خود را از نظر ورزیدگی بسنجند. معلمان تربیت بدنی می توانند از این طریق کلاسهای خود را ارزیابی کرده و میزان مؤثر بودن یک برنامه ورزشی را تعیین کنید. حتی اگر صرفاً برای خودتان ورزش می کنید ممکن است مایل باشید رتبه خود را در مقام مقایسه با دیگران بدانید و یا پیشرفت خود را در یک برنامه ورزشی اندازه گیری کنید.
برای همه این منظور ها ما آزمونهای ورزیدگی ایرابیکس را ابداع کرده ایم که هم ساده هستند و هم دقیق اساساً این سنجش ها میزان اکسیژنی را که بدن شما در طول یک کار سخت قادر به سوخت و ساز است. اندازه گیری می کنند یعنی همان ظرفیت ایرابیکی شما این یکی از بهترین راههای تشخیص ورزیدگی عمومی و توانایی بدنی است.
اندازه گیری ظرفیت ایرابیکی:
زمینه تهیه آزمون ورزیدگی در آزمایشگاه بوجود آمد. در آزمایشگاه برای اندازه گیری ظرفیت ایرابیکی هر کس از او خواسته می شود که بر روی یک صفحه روان راه برود با بدود. سرعت و شیب صفحه روان قابل تنظیم بوده بطوری که می توان یک دو سریع در سر بالایی را برای آزمایش شونده ترتیب داد. فردی که برروی صفحه روان قرار دارد چاره ای جز حرکت با سرعت تنظیم شده را ندارد. اگر باندازه کافی سریع ندود از عقب می افتد و از این طریق ما داوطلبان را تشویق به دویدن تا سرحد از پا افتادن می کنیم و حداکثر تلاش ایشان را بدست می آوریم.

در طول آزمون ما دائماً نوار قلب و فشارخون را تحت کنترل داریم تا از فشار بیش از حد جلوگیری کنیم. در اولین نشانه کشیدگی مفرط قلب سنحش متوقف می شود. با مشاهده نوار قلب، فشار خون و میزان تنفس ما می توانیم بگوییم که آیا فرد مورد آزمایش تا سر ح توانش بکار گرفته شده یا خیر. آنها در حالی که برروی صفحه روان می دوند در داخل یک مجرای یک طرفه تنفس می کنند تا ما بتوانیم مقدار هوای استنشاق شده را اندازه گیری کنیم. این هوا مورد آزمایش قرار می گیرد تا میزان

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله در مورد کتاب قرآن حکیم از منظر امام رضا علی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله در مورد کتاب قرآن حکیم از منظر امام رضا علیه السلام در word دارای 51 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله در مورد کتاب قرآن حکیم از منظر امام رضا علیه السلام در word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله در مورد کتاب قرآن حکیم از منظر امام رضا علیه السلام در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله در مورد کتاب قرآن حکیم از منظر امام رضا علیه السلام در word :

کتاب قرآن حکیم از منظر امام رضا علیه السلام

مقدمه
نگاهی گذرا به قرآن مجید ، هر انسان آگاهی را بر می انگیزد که برای فهمیدن معانی و مفاهیم آن بکوشد ؛ هر چند هنوز اعتقاد راسخی به مبانی دینی نداشته باشد ؛ زیرا در نخستین نظر متوجه می شود که این کتاب، ادعا دارد: برای راهنمایی بشر به سوی آخرین مراحل سعادت، از طرف آفریننده جهان نازل شده است.

اگر فرض کنیم کسی که به قرآن می نگرد، هنوز به ریشه های دین ( توحید و نبوت و معاد ) ایمان نیاورده ، باز فطرتش او را وا می دارد که در صدد فهم معانی این کتاب برآید ؛ زیرا هم غریزه کنجکاوی و هم حس نفع طلبی و گریز از زیان ، چنین اقتضایی را دارد . مگر همین عوامل فطری موجب نشده که چندین نسل از انسانهای کنجکاو بکوشند تا الفبای خط میخی را کشف کنند ؟ یا دانشمندان مختلف در طول تاریخ برای مهار نیروهای طبیعت تلاش کنند صنایع شگفت انگیز پدید آورند و کرات آسمانی را تسخیر نمایند ؛ با این که در نخستین گام ها چندان امیدی به موفقیت
نداشتند؟
پس چگونه ممکن است انسان بیدار وآگاه ، در برابر کتابی که چهارده قرن ادعای خود را به گوش جهانیان رسانده و اهل شک را به معارضه و آوردن یک سطر مانند آن دعوت و منکران را به عذاب
ابدی تهدید کرده است ، بی تفاوت بماند و در صدد مطالعه ، تدبر و تأمل در آن برنیاید؟
ما زحمات ارزنده فقهای عالیقدری را که تفسیر آیات الاحکام نوشته اند ، فراموش نکرده ایم ؛ ولی معتقدیم که قرآن کریم ، طبق فرموده قرآن ناطق ، اقیانوس بی کرانی است که به عمق آن نمی توان رسید وشگفتی های آن پایان نخواهد یافت.

 

قرآن و وحی
پدیده وحی:
بحث درباره وحی از این جهت حایز اهمیت است که پایه شناخت کلام خدا به شمار می رود.
قرآن که بیانگر سخن حق تعالی و حامل پیام آسمانی است به وسیله وحی نازل شده است . وحی
همان سروش غیبی است که از جانب ملکوت اعلی به جهان ماده فرود آمده است.
وحی در لغت:

وحی در لغت به معانی مختلفی آمده است از جمله : اشارت‏‎‏‏‏‏‏‎ ، کتابت ، نوشته ، رساله ، پیام ، سخن
پوشیده ، اعلام در خفا ، شتاب و عجله و هر چه از کلام یا نوشته یا پیغام یا اشاره که به دیگری به
دور از توجه دیگران القا و تفهیم شود وحی گفته می شود.
وحی در قرآن:

واژه وحی در قرآن به چهار معنا آمده است :
1 اشاره پنهانی : که همان معنای لغوی است . چنان که درباره زکریا (علیه السلام) در قرآن
آمده است که او از محراب عبادتش به سوی مردم بیرون آمد و با اشاره به آنان گفت : به شکرانه این موهبت صبح و شام خدا را تسبیح کنید .
2 هدایت غریزی : یعنی رهنمودهای طبیعی که در نهاد تمام موجودات به ودیعت نهاده شده
است. هر موجودی اعم از جماد ، نبات، حیوان و انسان ، به طور غریزی راه بقا و تداوم حیات خود را می داند.
هدایت غریزی که در نهاد اشیاء قرار دارد ، خود رازی نهفته از اسرار طبیعت به شماد می رود
که اثر شگفت آور آن آشکار ، ولی منشأ و مبدأ آن پنهان از انظار بوده و شایسته آن است که آنرا وحی گویند.
3 الهام (سروش غیبی) : گاه انسان پیامی را دریافت می دارد که منشأ آن را نمی داند ، به
ویژه در حالت اضطرار که گمان می برد راه به جایی ندارد . ناگهان درخششی در دل او پدید
می آید که راه را بر او روشن می سازد و او را از آن تنگنا بیرون می آورد.
4 وحی ارسالی : وحی بدین معنا شاخصه نبوت است و در قرآن بیش از هفتاد بار از آن یاد
شده است . پیامبران مردان تکامل یافته ای هستند که آمادگی دریافت وحی را در خود فراهم
ساخته اند. در این باره امام حسن عسکری (علیه السلام) می فرماید: خداوند ، قلب و روان پیامبر را بهترین و پذیرا ترین قلبها یافت و آنگاه او را برای نبوت برگزید . این حدیث اشاره به این واقعیت دارد که برای دریافت وحی آن چه مهم است افزایش آگاهی و آمادگی برای پذیرا شدن این پیام آسمانی است.

زبان وحی :
زبان،آسان ترین وسیله انتقال مفاهیم ذهنی در انسان به شمار می رود و ساده ترین ابزاری است که آدمی می تواند در حیات اجتماعی، معانی متصوره خویش را مورد تبادل و تفاهم قرار دهد . مسأله خطیر تفهیم و تفهم که لازمه زندگی اجتماعی است تنها از همین راه است که سهل و ساده انجام می گیرد. لذا خداوند پس از آفرینش ، آن را بزرگترین نعمت ها یاد کرده است. خداوند زبان قرآن را زبان عربی آشکار معرفی کرده است.
زبان وحی به ویژه قرآن کریم، بر حسب موضوع سخن ، مختلف است که می توان آن را اجمالا به چهار بخش تقسیم کرد :

1 احکام و تکالیف : که مرتبط به رفتار انسان ها و تنظیم حیات اجتماعی است . در این بخش کاملا صریح و رسا سخن گفته است ، زیرا دستورالعمل هایی است که باید انسان ها (مخاطبین اصلی کلام) به خوبی درک کنند تا بتوانند به درستی انجام دهند.
2 امثال و حکم : که به منظور پند و اندرز و بیدار شدن ضمیر انسان ها در قرآن آمده استشته عبرت بگیرند. زیباییها و زشتی های گذشته تاریخ انسان را ، در جلوی چشم وی قرار می دهد تا از آن پند گیرد. خوبیها را دنبال کند و از بدی ها دوری جوید و گذشته ناگوار خود را تکرار ننماید.
3 سخن از سرای غیب : قرآن و هر کتاب آسمانی چون از جهان غیب پیام آورده اند ، ناگزیر از آن جهان شمه ای بازگو کرده اند . البته این واژه ها و الفاظی که برای توصیف جهان غیب به کار رفته ، برای مفاهیمی وضع شده اند که متناسب با عالم حس و شهود است و نمی توانند کاملا بازگوکننده مفاهیمی باشند که در سرای غیب جریان دارد.
4 معارف و اصول شناخت : قرآن در رابطه با معارف و اصول شناخت مسائلی مطرح کرده که فراتر از بینش بشریت تا آن روز بوده و تاکنون نیز اگررهنمود وحی نبود ، معلوم نبود که بینش بشری بدان راه می یافت و شاید برای همیشه چنین باشد.

وحیانی بودن ساختار قرآن :
برخی احتمال داده اند که الفاظ و تنظیم عبارات قرآن وحیانی نباشد ، بلکه معانی آن بر قلب پیامبر القاء شده و آن حضرت خود آن را در قالب الفاظ درآورده است . این احتمال از آنجا نشأت گرفته که در تعبیر آیه (( فَإنَه‎’ نَزَله’ عَلی قَلبِکَ )) و نیز آیه (( نَزَلَ بِهِ الروح’ الأَمین’ عَلی قَلبِکَ )) آمده که قرآن بر قلب پیامبر ـ که جایگاه ادراک درونی است ـ فرود آمده است . منظور از قلب در این دو آیه ، شخصیت درونی پیامبر است که شخصیت حقیقی او را تشکیل می دهد . دریافت وحی نیز
می بایست از همان راه صورت می گرفت ، چون پیام وحیانی به گونه معمولی انجام نمی گیرد تا بتوان با حس ظاهری آن را دریافت ، بلکه دستگاه و گیرنده مناسب خود را برای دریافت نیاز دارد، که همان جنبه روحانی و ملکوتی پیامبران است که به سرحد کمال رسیده و شایستگی دریافت و بازگو کردن چنین پیامی را دارند.
قرآن تصریح دارد که الفاظ و عبارات قرآن و ساختار آن ، از آن خدا است و با دست وحی انجام گرفته است ، زیرا واژه های قرائت، تلاوت و ترتیل را به کار برده ، که از نظر وضع لغت عرب تنها بازگو کردن سروده دیگران را می رساند،که الفاظ و معانی هر دو از آن دیگری باشد، و بازگو کننده آن را صرفا تلاوت می کند و از خود چیزی مایه نمی رود . قرائت از لغت بازگو کردن عبارت و الفاظی است که دیگری تنظیم کرده باشد، و اگر الفاظ و عبارات از خود او باشد، واژه قرائت به کار نمی رود. با این توضیح روشن شد که قرآن نمی تواند الفاظ و عباراتش از پیامبر ، زیرا پیامبر (ص) آن را قرائت یا تلاوت می فرمود ، و هرگز در جایی نیامده که پیامبر (ص) به آن تکلم می نمود.

نزول قرآن :

قرآن مجموعه آیات و سوره های نازل شده بر پیامبراسلام است که پیش از هجرت و پس از آن در مناسبتهای مختلف و پیش آمدهای گوناگون به طور پراکنده نازل شده است . سپس گردآوری شده و به صورت مجموعه کتاب در آمده است . نزول قرآن تدریجی ، آیه آیه و سوره سوره ، بوده و تا آخرین سال حیات پیامبر (ص) ادامه داشته است . در دوران حیات پیامبر (ص) هرگاه پیش آمدی رخ می داد یا مسلمانان با مشکلی روبرو می شدند، در ارتباط با آن پیش آمد یا برای رفع آن مشکل
یا احیانا پاسخ به سؤال های مطرح شده، مجموعه ای از آیات یا سوره ای نازل می شد.این مناسبت

ها و پیش آمدها را اصطلاحا اسباب نزول یا شأن نزول می نامند ، که دانستن آن ها برای فهم دقیق بسیاری از آیات ضروری است. این نزول پراکنده، قرآن را از دیگر کتب آسمانی جدا می سازد.زیرا
صحف ابراهیم و الواح موسی یک جا نازل شد و همین امر موجب عیب جویی مشرکان گردید.

نازل کننده قرآن :
مجموعه آیات شریف قرآن مجید را که از نزول قرآن سخن می گویند ، از این دیدگاه می توان در سه دسته قرار داد :

دسته اول : آیاتی که نازل کننده قرآن در آن ها ذکر نشده و نسبت به آن ساکت هستند؛ مانند :
شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن هدی للناس ;؛
ماه رمضان که در آن قرآن فرود آمده است؛ رهنمودی برای مردم.
دسته دوم : آیاتی که نازل کننده قرآن را خداوند متعال معرفی می کنند؛ نظیر :
الله نزل أحسن الحدیث کتابا متشابها مثانی تقشعر منه جلود الذین یخشون ربهم ثم تلین جلودهم و قلوبهم الی ذکر الله ذلک هدی الله یهدی به من یشاء و من یضلل الله فماله من هاد؛
و خداوند نیکوترین سخن را به صورت کتابی همگون و قطعه قطعه فرو فرستاد که از ( خواندن وشنیدن ) آن ، پوست بدن آنان که از خداوندگارشان می هراسند ، منقبض شود و به لرزه درآید ؛
سپس پوست ها و دلهاشان به یاد خدا نرم گردد. آن رهنمود خداست که هر که را خواهد به آن راه نماید و هر کس را خدا گمراه کند ، او را هیچ راهنمایی نیست.
دسته سوم : آیات شریفی هستند که از نقش جمعی از فرشتگان در نزول قرآن سخن می گویند و به ویژه حضرت جبرئیل را نازل کننده قرآن می دانند؛ نظیر :
نزل به الروح الامین * علی قلبک لتکون من المنذرین؛
روح الامین آن را بر قلب تو فرود آورد تا از بیم دهندگان باشی.

دریافت کننده قرآن :
نظیر آنچه در نازل کننده قرآن مطرح بود،در منزل علیه آن نیز مطرح است. در برخی از آیات بیانگر نزول قرآن ، سخنی از منزل علیه قرآن به میان نیامده؛ مانند :
انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون؛
به راستی که ما خود (( ذکر )) را فرو فرستادیم و به راستی که ما نگهبانان آن هستیم.
دسته سوم از آیات ، بر نزول قرآن بر مردم دلالت دارد؛ مانند :
یا ایها الناس قد جاءکم برهان من ربکم و انزلنا الیکم نورا مبینا؛
ای مردم! به تحقیق برای شما دلیلی روشن و مستحکم از سوی خداوندگارتان آمد و نوری روشنگر به سویتان فرو فرستادیم.
مقصود از نزول قرآن بر مردم آن است که قرآن تا حدی تنزل یافته که به قالب الفاظ و عبارات در آمده و برای مردم قابل فهم شده است؛ چون در نزول بر پیامبر (ص) که نزول بر قلب است ، الفاظ و عبارات مادی مطرح نیست و اگر الفاظی هست ـ چنان چه از ظاهر آیات برمی آید ـ الفاظ غیر م

ادی است و این مردم هستند که تا حد الفاظ و عبارات مادی برایشان ، تنزل لازم است . مقصود دیگر آن است که چون قرآن نازل شده تا در اختیار مردم قرار گیرد و مردم آن را بفهمند و به آن عمل کنند ، می توان آن را نازل شده بر مردم و به سوی مردم دانست ؛ یعنی به واسطه پیامبر (ص) بر آنان هم نازل شده است.

چگونگی دریافت قرآن :

خداوند در آیات شریف 13و14 سوره عبس و 2 بینه می فرماید: قرآن کریم در لوحه های ارجمند، والا و پاکی است که به وسیله فرشته وحی بر پیامبر (ص) خوانده می شود ، یا پیامبر (ص) خود آنرا می خواند. این آیات دلالت دارد که وحی، از سنخ دیدنیها است؛ از سوی دیگر ، آیه 19 تکویر
و 18 قیامت دلالت دارد که آیات نازل شده از سنخ شنیدنیها است و سخن از این به میان آمده که قرآن ، گفتار فرشته وحی است و پیامبر (ص) موظف است پس از قرائت فرشته وحی یا خداوند، آیات را تلاوت کند.
نزول قرآن نزول مادی و اعتباری نیست؛ بلکه نزول معنوی است و نزول معنوی ، با لوحه و صوت مادی سازگاری ندارد ؛ به همین دلیل ، دیگران هنگام نزول وحی نه صوت وحی را می شنیده و نه لوحه آن را می دیده اند.

راز عربی بودن قرآن :
نزول قرآن به زبان عربی با توجه به مخاطبین نخستین و شخص پیامبر (ص) که عرب زبانند ، یک جریان طبیعی است و هر سخنور و دانشمندی، مطالب خویش را با زبان مخاطبان خود بیان می کند
یا می نویسد ؛ مگر آن که پیمودن چنین مسیری طبیعی به دلایلی غیر ممکن یا در پیش گرفتن رویه ای دیگر ، ضروری به نظر برسد.
رسولان الهی، هم پیام را با زبان قوم و مخاطبان خویش می آورند و هم معارف را متناسب با سطح
فرهنگی و علمی آنان بیان می کنند ، و هم نوع معجزاتی که برای اثبات ارتباط خویش با خدا می
آورند ، با ابداعات ، علوم و فرهنگ پیشرفته و رواج یافته آنان متناسب است. اگر قرآن به زبانی جز زبان عربی نازل می شد ، جای آن داشت که از حکمت نزول قرآن به آن زبان ، سؤال و گفته شود.
نزول قرآن در درجه اول ، امری طبیعی است که در مورد تمامی کتاب های آسمانی ، بلکه در مورد همه پیام هایی که مخاطبان اولیه اش ملت ، قوم یا گروهی خاص هستند ، جریان دارد ؛ ولی در خصوص قرآن ، جهت دیگری نیز وجود دارد که ضرورت به کارگیری این روش و نزول قرآن به زبان عربی را دو چندان می کند و آن ، تحدی و طلب همانندآوری این کتاب است . آیه دوم سوره
یوسف و آیه سوم زخرف که هدف از نزول قرآن به زبان عربی را تعقل و درک این کتاب از سوی مخاطبان می دانند نیز اشاره به این حقیقت دارند ، و آیات دال بر آسان ساختن قرآن به زبان پیامبر (ص) و برای پند گرفتن از آن نیز مؤید آن است.

راز نزول تدریجی :
قرآن مجید در دو مورد ، از راز نزول تدریجی و به تعبیر دقیق تر، تدریجی نازل شدن قرآن ، سخن
به میان آورده است: یکی از این دو مورد، به نقشی که نزول تدریجی در ارتباط با مردم ایفا می کند
و در مورد دوم ، به راز نزول تدریجی در ارتباط با پیامبر می پردازد.

1 آثار نزول تدریجی برای مردم :
روشن است که صرف با درنگ خواندن آیات بر مردم،نمی تواند هدف اصلی و راز نهایی تدریجی
نازل شدن قرآن باشد؛ بلکه ((آثاری)) که بر این گونه خواندن مترتب می شود ، هدف واقعی نزول
تدریجی است.

این نکته باید مورد توجه اکید قرار گیرد که تلاوت آیات بر مردم ، به معنای ایجاد یک دگرگونی درونی ، بیرونی ، اجتماعی و فردی است و این همه که در شکل کامل آن با عنوان (( اجتماعی شدن)) از آن یاد می شود ، امری آنی و دفعی نیست که در یک شب و یک جا حاصل شود ؛ بلکه
برخلاف (( تحول اجتماعی )) ، تحقق دفعی آن امکان پذیر نیست.
معارف قرآن دارای درجات و مراتبی است و فهم و بهره مندی برخی از این درجات و نیز بخشی از معارف مندرج در برخی آیات ، در گرو فهم ، پذیرش و عمل به برخی دیگر است و مخاطبان قرآن، متناسب با درجه تکاملی که از طریق عمل به معارف قرآن به دست می آورند، به فهم و بهره مندی از آیات دیگر نایل می شوند.

2 آثار نزول تدریجی برای پیامبر اکرم (ص) :
با نگرشی دیگر ، راز نزول تدریجی نسبت به پیامبر ، از راز نزول تدریجی برای مردم جدا نیست؛ بلکه خود ، بیانگر رازی دیگر برای نزول تدریجی قرآن نسبت به مردم است .

مصونیت قرآن از تحریف :

اهمیت و جایگاه مصونیت قرآن :
مصونیت قرآن از تحریف ، دارای اهمیت ویژه ای است. از یک سو اعتبار قرآن موجود و درستی استناد به آن ، وابسته به مصونیت قرآن از تحریف است و اگر مصونیت قرآن از تحریف ( کاستی ،
افزایش ، تغییر و تبدیل مؤثر در معنای آیات ، کلمات و سور ) به اثبات نرسد ، هرگونه استدلال به
همه یا بخشی از آیات قرآن مورد تردید قرار می گیرد ؛ زیرا احتمال آن که آیات مورد استدلال ، تحریف شده و آن چه مقصود خداوند بوده تغییر یافته باشد ، وجود دارد و با چنین احتمالی ،
استدلال به آن ها نتیجه بخش نیست . چنان که در دلایل قرآنی عدم تحریف خواهد آمد ، ارتباط مستحکمی بین (( اعجاز قرآن )) و (( عدم تحریف )) آن وجود دارد و پذیرش تحریف قرآن ، مستلزم انکار اعجاز قرآن و در نتیجه ، عدم امکان اثبات نبوت پیامبرگرامی اسلام (ص) به صورت
مستقیم ( از طریق اعجاز قرآن ) است.

مفهوم تحریف و انواع آن :
واژه تحریف از ریشه (( حرف )) به معنای لبه ، کناره و مرز یک چیز گرفته شده و در لغت ، به معنای مایل کردن و منحرف کردن و دگرگون ساختن است ، و تحریف سخن ، به معنای ایجاد نوعیدگرگونی و انحراف در آن است. در یک تقسیم بندی کلی ، تحریف هر سخنی و از جمله تحریف قرآن را می توان به دو نوع ( تحریف معنوی و تحریف لفظی ) تقسیم کرد . مقصود از تحریف معنوی، برداشت انحرافی و تفسیر و توجیه سخن، برخلاف مقصود گوینده است . این نوع تحریف ، قطعا در قرآن رخ داده است. قرآن مجید از وقوع این نوع تحریف در کتاب های آسمانی گذشته با تعابیری یاد کرده است :
یحرفون الکلم عن مواضعه؛
کلمات الهی را از جایگاه هایش منحرف می سازند.
و یحرفونه من بعد ما عقلوه؛
سخن خدا را پس از آن که دریافته اند ، تحریف می کنند.
تحریف لفظی نیز اگر به معنای عدم رعایت ترتیب نزول آیات و سوره ها در نگارش و قرائت قرآن باشد ، مسلما در قرآن تحقق یافته است؛ به این معنا که آیات و سور قرآنی موجود ، در موارد بسیاری بر طبق ترتیب نزول تنظیم نشده است؛ از سوی دیگر ، قرآن نازل شده بر پیامبر اکرم (ص)
از زمان نزول تاکنون نه مفقود شده و نه بر آن مطلبی افزوده شده است.

شواهد تاریخی عدم تحریف :
در مورد شواهد تاریخی عدم تحریف ، اموری از قبیل مطرح است :
الف) حافظه شگفت انگیز عرب معاصر با قرآن و علاقه زایدالوصف آنان به قرآن به دلیل فصاحت
و بلاغت و آهنگ معجزه آسای آن؛
ب) انس فراوان مسلمانان با قرآن و حفظ و تلاوت آن؛
ج) تقدس قرآن نزد مسلمانان و حساس بودن آنان نسبت به هرگونه تغییر در آن؛
د) دستورها و توصیه های ویژه پیامبر گرامی (ص) در مورد تلاوت ، کتابت ، حفظ و جمع آوری قرآن؛
ه) مطرح نشدن تحریف قرآن در ضمن انتقاداتی که به زمامداران پس از رسول خدا شده است.

دلیل عقلی مصونیت قرآن :
در دلیل عقلی بر مصونیت قرآن ، با تکیه بر دو مقدمه به این شرح مصونیت نتیجه گیری می شود:
خداوند حکیم ، برای هدایت بشر قرآن را فرستاده است و با توجه به خاتمیت دین و پیامبر اسلام
(ص) اگر قرآن تحریف شود ، پیامبر دیگری که راه درست را به مردم نشان دهد ، نخواهد آمد و
مردم گمراه خواهند شد؛ بدون آن که در این گمراهی تقصیری متوجه آنان باشد؛ بلکه این گمراهی
مستند به عدم حفظ الهی می شود و این امر با ساحت اقدس خداوند ناسازگار و نقض غر

 

ض ومخالفت با حکمت الهی است.

دلیل روایی مصونیت قرآن :
روایاتی که برای اثبات مصونیت قرآن از تحریف ، به آن استدلال شده فراوان است . برخی از آنان عبارتند از :
الف) حدیث معتبر ثقلین که به صورت متواتر در منابع روایتی شیعه و اهل سنت نقل شده است .
در این حدیث آمده است : قرآن و اهل بیت (علیه السلام ) دو گوهر گران سنگی هستند که مادام که امت اسلام به آن دو چنگ زنند، هرگز گمراه نخواهند شد.در صورتی که اگر قرآن تحریف شده بود چنگ زدن به آن نه تنها مانع گمراهی نمی شد بلکه خود گمراه کننده بود.
ب) روایات فراوان توصیه کننده به محور و محک قرار دادن قرآن در بازشناسی آرا ، تمایلات و جریانات فکری و اجتماعی حق از باطل ؛ مانند : (( اذا التبست علیکم الفتن کقطع اللیل المظلم فعلیکم بالقرآن ))؛ آن گاه که فتنه ها ( جریانات فکری و اجتماعی منحرف ) چونان پاره های شب تیره بر شما مشتبه شدند بر شما باد به قرآن .
ج) روایات تأکید کننده به محک زدن روایات با قرآن و کنارگذاردن روایات مخالف قرآن.

دلایل قرآنی مصونیت قرآن :
الف)آیات تحدی :
آیات تحدی دلالت بر این دارند که همانند هیچیک از سور قرآن نمی توان آورد.اگر کسی ادعا کند که یکی از سور قرآن در دست ما ، در قرآن نازل شده بر پیامبر وجود نداشته و بعدا اضافه شده ، آیات تحدی این مدعا را نفی می کند ؛ زیرا اگر چنین بود ، پس باید بتوان مانند آن یک سوره ، سوره ای فراهم آورد ؛ چون آن یک سوره ، سخن خدا نیست تا نتوان مثل آن را آورد و با توجه به اینکه مانند هیچ یک از سور قرآن را نمی توان آورد،معلوم می شود که در بین آنها سوره ای ساخته و پرد

 

اخته فکر بشر وجود ندارد.
البته آیات تحد ی از اثبات عدم تحریف قرآن به صورت حذف یک سوره کامل قرآن ناتوان است.
زیرا در صورتی که چنین تحریفی رخ داده باشد ، باز هم مفاد آیات تحدی که می فرماید : همانند
سور موجود قرآن نمی توان سوره ای آورد ، درست است.
ب) اوصاف قرآن :
در این دلیل ، مصونیت قرآن با تکیه بر چند مقدمه به اثبات می رسد :
1ظهور پیامبر اسلام (ص) در بیش از چهارده قرن قبل ، ادعای نبوت از سوی آن حضرت، آوردن
کتابی به نام قرآن و تحدی کردن به آن از مسلمات تاریخ است.
2این موضوع نیز از مسلمات تاریخ است که قرآن رایج کنونی فی الجمله همان قرآن ارائه شده از سوی پیامبر اسلام (ص) است ؛ یعنی چنین نبوده که در مقطعی از تاریخ اسلام قرآن مفقود شده باشد وبه جای آن ، کتابی همسان یا نا همسان با آن تألیف شده و بین مسلمانان رواج یافته باشد.
3با برسی قرآن کنونی مشاهده می کنیم که قرآن ، خود را به اوصاف عامی که مربوط به همه آیات
آن می شود؛ توصیف و به آنها تحدی می کند مانند فصاحت و بلاغت، عدم اختلاف، دربر نداشتن
هیچ مطلب نادرست و ذکر بودن.
4دقت در آیات قرآن کنونی این نکته را روشن می سازد که همه بخشهای آن از این اوصاف عام برخوردار است . همه آیاتش دارای فصاحت و بلاغت خارق العاده است . بین آن ها هماهنگی
کامل دیده می شود. هیچ مطلب نادرستی در آن یافت نمی شود.
ج) آیه ذکر :
پس از اثبات عدم تحریف قرآن به بیانی که در دو دلیل پیشین گذشت ، می توان برای اثبات عدم تحریف قرآن از آیات شریف به عنوان دلیل نقلی بر عدم تحریف به آن استناد شده ، عبارت است از :
انا نحن نزلنا الذکر وانا له لحافظون؛
ما خود ، ذکر (قرآن ) را فرو فرستاده ، خود نگهبانان آن هستیم .
این آیه از دو جمله تشکیل شده است : جمله اول از نزول قرآن از سوی خدا با دو تأکید (( ان و نحن )) و به کار گرفتن ضمیر جمع ((نا و نحن)) به صورت قطعی و مسلم خبر می دهد. استفاده از تأکید و ضمیر جمع که دلالت بر عظمت کار و مورد تردید بودن آن از سوی کسانی دارد ، بدان جهت است که آیات قبل از آن، اشاره میکند که مخالفان اسلام، در نزول قرآن از سوی خدا تردید
داشته و آن را انکار می کرده و نیروهای غیر الهی را در این زمینه مؤثر می دانسته اند و خد

اوند با این تأکید و ضمیر جمع ، هم عظمت قرآن و نزول آن را تأیید و هم دخالت هر نیروی دیگری را نفی و بر مصونیت قرآن در حین نزول و انتساب آن صرفا به خداوند تأکید می کند.
در جمله دوم از آیه نیز با ادات تأکید (( ان )) و (( لام تأکید )) و وصف جمع از نگهبانی و حفظ قطعی و مسلم قرآن پس از نزول سخن می گوید. نحوه بیان این جمله نیز امکان تردید و نیز عظیم بودن موضوع را می رساند و چون مصونیت قرآن پس از نزول را به طور مطلق بیان کرده ، شامل حفظ قرآن از تحریف هم می شود؛زیرا هیچ نوع حفظی مهم تر از حفظ از تحریف نیست. تحریف
یک پیام ، به طور طبیعی ، هم اتفاق می افتد و هم انگیزه های فراوانی برای آن وجود دارد؛ به ویژه اگر پیامی مانند قرآن ، هدایت گر ، دارای جاذبه و دافعه ای قوی ، فراگیرنده تمام شئون زندگی و روی سخنش با همه اقوام و ملل باشد ؛ از سوی دیگر با فرض تحریف در پیام ، آن چه مورد نظر خداوند و قرآن بوده ، از بین می رود و هدایت گری آن محو می شود و نزول قرآن و زحماتی که پیامبر گرامی اسلام (ص) برای ابلاغ آن و هدایت بشر متحمل شده اند ( نسبت به آیندگان ) کاری
لغو جلوه می کند.
مقصود از حفظ ، همان نگهبانی و مصون داشتن است و حمل آن بر علم و آگاهی خدا نسبت به قرآن برخلاف ظاهر آیه است.
د) آیه عزت :
آیه دیگری که برای اثبات عدم تحریف قرآن به آن استناد شده ، چنین است :
ان الذین کفروا بالذکر لما جائهم و انه لکتاب عزیز لایأتیه الباطل من بین یدیه و لامن خلفه تنزیل من حکیم حمید؛
به راستی کسانی که چون ذکر (قرآن ) برایشان آمد به آن کافر شدند ; و به راستی که قرآن کتابی شکست ناپذیر است . باطل به هیچ وجه و از هیچ سو به آن رو نمی آورد. فروفرستاده ای از سوی خداوند فرزانه و ستوده است.
تردیدی نیست که مقصود از ذکر و کتاب در این دو آیه،قرآن مجید است که به سه وصف((عزیز))
و (( لایأتیه الباطل;)) و (( تنزیل من حکیم حمید )) وصف شده است . دو وصف اول ، هر یک ،
دلالت بر عدم تحریف قرآن و صفت سوم به منشأ و راز این ویژگی اشاره دارد.
(( عزیز )) از ماده عزت و واژه عزت از ارض عزار ( زمین سخت ) گرفته شده است ؛ از این رو
(( عزیز )) به معنای شکست ناپذیر و نفوذ ناپذیر است.(( باطل )) به معنای تباه شونده وتباه کننده
است و به هر چیزی که خود به تباهی می انجامد یا امر دیگری را به تباهی میکشاند، اطلاق میشود؛

 

از این رو چیزهای فاسد شونده و مطالب نادرست و امور بی ثبات را باطل می نامند . صفت عزیز
به تنهایی بر مصونیت قرآن از تحریف دلالت دارد ؛ زیرا تحریف ، نوعی شکست پذیری و نفوذ پذیری است که با (( عزیز بودن )) قرآن سازگاری ندارد.
از صفت دوم نیز به خودی خود ، عدم تحریف قرآن به خوبی استفاده می شود ؛ زیرا با توجه به اعجاز و حق بودن قرآن ، هرگونه تغییری که اعجاز و معارف آن را دگرگون سازد ، مصداق تباه شونده و تباه کننده است که روی آوردن آن به قرآن در این جمله به طور کلی در هر زمان و از هر جهت ، منتفی دانسته شده است ؛ چنان که هرگونه حذف آیات قرآن نازل شده ، از قرآن موجود را
نفی می کند ؛ زیرا اگر خداوند اراده کرده که آن معارف در اختیار بشر قرار گیرد ، حذف شدن آن آیات ، مصداق بارز روی آوردن باطل به قرآن نازل شده به شمار می آید.

بررسی دلایل معتقدان به تحریف :
معتقدان به تحریف قرآن به برخی از آیات و روایات برای اثبات تحریف استدلال کرده اند که آنها را بررسی می کنیم.
الف) آیات وروایات بیانگر مشابهت امت اسلام با امت های پیشین :
در یرخی از آیات و روایات به مشابهت امت اسلام با امت های پیشین اشاره شده است ؛ مانند :
کل ما کان فی الامم السالفه یکون فی هذه الامه مثله؛
هر چه در امت های گذشته وجود داشته در این امت همانند آن تحقق خواهد یافت.
ادعا شده است که آیه و روایت پیشین و آیات وروایات مشابه آن مانند آیات ((سنت الهی)) دلالت
دارند که امت اسلام ، همانند امت های گذشته سیر خواهد کرد و جریاناتی که در آن امت ها رخ داده ، در این امت نیز رخ می دهد و چون یکی از جریان های مهم امت های گذشته،تحریف کتاب های آسمانی آن ها است ، پس کتاب آسمانی این امت نیز تحریف می شود. همانندی در همه امور با امتهای گذشته ، موارد نقض فراوانی دارد که در آیات و روایات به آن تصریح شده است ؛ مانند : گوساله پرستی ، شکافته شدن رود نیل و غرق شدن فرعون و لشکریانش ، سرگردانی چهل ساله بنی اسرائیل در بیابان و ; .
پس این همانندی عمومی استثنا پذیر است و با توجه به دلایل عدم تحریف قرآن ، تحریف نشدن قرآن یکی از موارد استثنای این آیات و روایات است؛

 

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله مشارکت های انتخاباتی در word

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله مشارکت های انتخاباتی در word دارای 34 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله مشارکت های انتخاباتی در word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله مشارکت های انتخاباتی در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله مشارکت های انتخاباتی در word :

اعتصاب، تحصن و امثال آن، بسیار وقتگیر و پرهزینه‌اند. در مقابل، مشارکت انتخاباتی، که موضوع اصلی این نوشتار است، از این لحاظ در پایین‌ترین مراتب قرار می‌گیرد. در مشارکت انتخاباتی افراد در زمانی کوتاه و با صرف هزینه‌ی ناچیز به پای صندوقهای رأی می روند و با دنیای سیاست ارتباطی سطحی و گذرا برقرار می‌کنند. با وجود این، مشارکت انتخاباتی مهمترین و متداولترین نوع مشارکت سیاسی است و به یمن وجود یافته‌های آماری و تحقیقات میدانی فراوان، غالب پژوهشهای انجام شده درباره مشارکت در این زمینه خلاصه می‌شود.

در این نوشتار خواهیم کوشید با ارائه‌چارچوبی نظری درباره‌ مشارکت انتخاباتی، با توجه به آثار موجود در این خصوص، آن را مورد مدافه و کنکاشی جامعه شناختی قرار دهیم. اما قبل از پرداختن به موضوع اصلی بحث، پرسشهایی مهم در باب مفهوم و ماهیت مشارکت سیاسی وجود دارد که ارائه‌پاسخی شفاف و روشن بدانها ضرورتی اجتناب ناپذیر است.

از جمله آنکه: حقیقت مشارکت سیاسی چیست؟ به چه انگیزه‌ای افراد به صحنه‌سیاست قدم می‌گذارند؟، اقسام مشارکت سیاسی کدام‌اند؟ هر گونه حضور در صحنه سیاسی را می توان مشارکت سیاسی نامید؟ و آیا اساساً تعیین حدود و ثغور و چارچوب مشخص برای مشارکت سیاسی قابل قبول است یا خیر؟

پس به ناچار باید سخن را از بررسی مفهوم مشارکت سیاسی آغاز کرد و بدین منظور، به جای پرداختن به تعاریف گوناگون و تلقیها و رهیافتهای مختلف که از مشارکت سیاسی وجود دارد، شایسته آن است که رویکردهای مختلف به آن را مورد مدافه قرار دهیم.
رویکردهای مختلف نسبت به مشارکت سیاسی
غالب پژوهشگران با بینش ابزاری به پدیده مشارکت سیاسی می‌نگرند و آن را رفتاری از سوی شهروندان می‌دانند که متوجه قلمرو سیاست است و به منظور اثر گذاشتن بر نحوه‌ تصمیم‌گیری و انتخاب حاکمان صورت می‌پذیرد.

چنین رویکردی از مشارکت سیاسی بر این فرض استوار است که فرد عقلانی محض است و با محاسبه سود و زیان خود و به منظور تحقق برخی خواسته‌ها و تأمین منافع خویش پای به عرصه سیاست می‌گذارد. غایت اصلی افراد از مشارکت سیاسی عبارت است از تأثیر بر انتخاب مجریان و بر نحوه تصمیم گیری آنان به منظور تأمین منافع و خواسته‌های فردی بیشتر.
بینش ابزاری از دهه 70 میلادی توجه بسیاری از پژوهشگران علم سیاست را به خود جلب کرد و بویژه در تحلیل رفتار سیاسی شهروندان مورد اقبال فراوان، خصوصاً در میان محققان آمریکایی قرار گرفت. و ربا و نی در سال 1979 با مطالعه رفتار رأی دهندگان آمریکایی به این نتیجه رسیدند که رأی دهندگان کمتر تحت تأثیر مسائل محیطی و جامعه شناختی یا روانی‌اند و با مطالعه‌ موضوعات مطرح شده از طرف نامزدها و برنامه‌های احزاب سیاسی پای به عرصه سیاست می‌گذارند و حزبی را بر می‌گزینند که منافع آنان را بیشتر تأمین کند.

این دیدگاه، که بر بینش فردگرایانه استوار است، مشارکت سیاسی را برخاسته از ملاحظات عقلانی افراد و محاسبه سود و زیان شخصی آنان می‌داند. چنین رویکردی نسبت به پدیده‌های سیاسی اساساً رویکردی اقتصاد محور است و مرجع اصلی اینگونه تحلیلها کتاب معروف آنتونی داونز است که در سال 1957 تحت عنوان تحلیلی اقتصادی از نظریه دموکراسی به رشته تحریر درآمده است.

مشکل اصلی چنین رویکردی این است که شهروندان را اشخاصی صرفاً عقلانی فرض می‌کند و آنان را آگاه از کلیه‌ مسائل و مشکلات و آشنا به راهکارهای لازم می‌داند، در صورتی که آمار و ارقام خلاف این را نشان می‌دهد. چرا که درصدی قابل توجه از مردم در جوامع غربی و به اصطلاح دموکراتیک، به مسائل سیاسی بی‌علاقه‌اند و در کم هزینه‌ترین شکل مشارکت، یعنی انتخابات، نیز حضوری چندان در خور و شایسته ندارند.

تحقیقات نشان می‌دهد که کار سیاسی اساساً عملی است حرفه‌ای و در انحصار اقلیتی بسیار محدود از سیاست پیشگام است و به طور میانگین تنها 10 درصد از مردم را در جوامع غربی شامل می‌شود و اکثریت مردم نقشی در اداره‌امور کشور و اثرگذاری بر تصمیمات مجریان ندارند.
اگر چه تلقی یاد شده از مشارکت سیاسی بعضی از ابعاد این پدیده را به خوبی توضیح می‌؛دهد، اما اصل مشارکت همچنان در هاله‌ای از ابهام باقی می‌ماند. به عنوان نمونه، از تعاریف مذکور می‌توان به خوبی دریافت که مشارکت، برخلاف گرایشهای فکری و حالتهای وجدانی که ظهور بیرونی ندارند و قابل محاسبه نیستند، رفتاری است متوجه قلمرو سیاست، و از آنجا که رفتاری است سیاسی، قابل مشاهده و بررسی و اندازه‌گیری است.

از این تعاریف به خوبی می‌توان دریافت که از مهمترین شروط تحقق چنین رفتاری لااقل وجود دو اعتقاد است. چرا که از یک سوی فرد باید به این اعتقاد رسیده باشد که نهادهایی برتر و ذی صلاح وجود دارند که قادرند با اتخاذ تصمیم به رتق و فتق امور بپردازند و از سوی دیگر نهادهای یاد شده، علاوه بر داشتن اقتدار لازم، خواسته های افراد را مصمح نظر قرار می‌دهند و بدان توجه می کنند. به تعبیری دیگر، فرد در صورتی پای در قلمرو سیاست می گذارد و می‌کوشد در اجرای سیاست مؤثر واقع شود که به این اعتقاد رسیده باشد که اقدام و حضورش در صحنه‌سیاسی می‌تواند منشأ تأثیراتی باشد. حال آنکه در نظامی سیاسی که فرد از هر گونه ایفای نقش در صحنه سیاسی ناامید باشد جایی و انگیزه‌ای برای مشارکت سیاسی باقی نمی‌ماند.

بینش ابزاری، علی رغم اینکه برخی از وجوه مشارکت را توضیح می‌دهد. از شفافیت کافی برخوردار نیست و پرسشهای فراوانی را بدون پاسخ می‌گذرد. از جمله اینکه: آیا هر گونه اقدام در صحنه‌سیاسی که به قصد تأثیر بر نحوه اجرای سیاست صورت پذیرد مشارکت سیاسی است؟ آیا تفاوتی میان جنگ مسلحانه و درگیریهای خشن با شرکت آرام و قانونمند در انتخابات وجود ندارد؟ آیا می توان اقدام شهروند ساده را در انتخابات با کار سیاسی گروههای حرفه‌ای یکسان تعریف کرد؟ و این در حالی است که میان این دون نوع رفتار سیاسی به اعتقاد بسیاری تفاوتی ماهوی وجود دارد

.
رویکرد دیگر یکه بسیار به واقع نزدیکتر است برگرفته از تلقی جامعه‌‌شناس معروف فرانسوی امیل دورکهیم درباره‌ مشارکت سیاسی است. بر اساس این رویکرد، مشارکت سیاسی بنابر مقتضیات مکانی و زمانی خود تعریف می‌شود و با نظری مردم شناسانه و جامعه شناسانه به این پدیده نگریسته می‌شود. دورکهیم قلمرو سیاست را با عالم و قلمرو مذهبی قیاس می کند و میان این دو وجوه تشابهی را بر می‌شمرد که در خور ایضاح و تأنی است.

به رغم اینکه قدرت سیاسی در جوامع غربی قلمرو مستقل از مذهب یافته و به عنوان پدیده‌ای غیر مذهبی مطرح است، اما همچنان از بسیاری از وجوه قداستهای مذهبی برخوردار است. لذا دیوبر معتقد است که غیر مذهبی‌ترین حکومتها، یعنی حکومت ژاکوبنها در فرانسه، خود مذهب نوینی آفریده‌اند که عبارت است از «مذهب مدنی» که مبتنی بر آیین ستایش و پرستش ملت است. قدرت سیاسی در مذهب ژاکوبنها، به عنوان مظهر اراده عموم، از قداست و حرمت ویژه برخوردار است و به صورت نهادی مقدس در جامعه جلوه‌گر می‌شود.

با چنین پیش فرضی دورکهیم به مقایسه دنیای سیاس با دنیای مذهب می‌پردازد و در قلمرو مذهبی، جهان را به دو بخش مقدسها و نامقدسها تقسیم می کند. این دو بخش از یکدیگر به کلی متمایزند و از ویژگیهای متفاوت برخوردارند. با وجود این، راه ارتباط میان این دو عرصه بسته نیست و قلمرو مقدس می کوشد با قلمرو دیگر ارتباط برقرار کند، چرا که تقدیس مقدس و ستایش آن تنها در سایه این ارتباط میسر خواهد بود. اما این ارتباط بسیار ظریف و دارای قواعد خاص خود است و با مراسم و تشریفات ویژه صورت می پذیرد و غیرمقدسها می ‌توانند از این طریق به قلمرو مقدس نزدیک شوند و گاه ارتباط آنقدر عمیق و مستحکم می‌گردد که طی تشریفات و مراسم ویژه، خود نیز به قلمرو مقدسم می‌پیوندند و تقدس می‌یابند.

دنیای سیاست نیز چنین خصلتی دارد. آنان که به گروه حاکمان پیوسته‌اند و قدرت را در اختیار دارند قلمروی تشکیل می‌دهند که دور از دسترس دیگران است و از حرمت ویژه برخوردار است و آنان که در خارج این قلمرو هستند دنیای متمایز و دیگری را شکل می دهند که می تواند با قلمرو سیاست ارتباط نزدیک داشته باشد، اگر چه خود در خارج از آن به سر برند. این ارتباط نیز از طریق رسوم و تشریفات و قواعد خاص صورت می پذیرد که این قواعد را هنجارهای حاکم بر هر جامعه تعیین می کند.

به تعبیری دیگر، مشارکت سیاسی همان ارتباط میان دو عالم سیاسی و غیر سیاسی است که در جوامع مختلف بر اساس آیین خاص خود صورت می پذیرد. این ارتباط از طریق مراسم و تشریفات خاص برقرار می‌شود و در جوامع مختلف به گونه‌های متفاوت تجلی می‌یابد.

مهمترین فایده رویکردی اینچنین نسبت به مشارکت سیاسی این است که این پدیده را در قالب زمان و مکان و متناسب با مقتضیات هر عصر و شرایط ویژه جوامع مختلف در نظر می‌گیرد و ملاک و محکی برای بررسی و تبیین اقسام مشارکت سیاسی به دست می دهد. بدین ترتیب، ارتباط میان مردم و دنیای سیاست از قواعد خاص پیروی می‌کند و قانونمند و حساب شده است، و این قانونمندی برگرفته از هنجارهای حاکم بر هر جامعه است. با چنین رهیافتی از مشارکت سیاسی می‌توان به خوبی دریافت که گونه‌ای از مشارکت که در یک جامعه پسندیده و مطلوب است می‌تواند در جامعه دیگر ناپسند و نامطلوب و در تعارض با هنجارهای آن باشد.

پس از بیان اجمالی رویکردهای مختلف در زمینه مشارکت سیاسی، اینکه به یکی از مهمترین جلوه‌های آن یعنی مشارکت انتخاباتی می پردازیم.

مشارکت انتخاباتی برجسته‌ترین نوع مشارکت سیاسی
مشارکت انتخاباتی از متداولترین مشارکتهای سیاسی در عرصه حاضر است. زندگی سیاسی شهروندان در عصر جدید غالبا در انتخابات خلاصه می‌شود و برنامه‌ها و فعالیتهای احزاب و گروههای سیاسی را تحت الشعاع خود قرار می‌دهد. پیروزی در انتخابات یکی از مهمترین اهداف احزاب کنونی است و جلب آراء بیشتر در هر انتخابات به صورت محور فعالیتهای احزاب سیاسی درآمده است.

یکی از مباحث مهم در مشارکت انتخاباتی علل و انگیزه این مشارکت است. چگونه می توان اقدام به مشارکت انتخاباتی را توضیح داد؟ مهمترین متغیرهای توضیح دهنده‌ مشارکت ابراز می‌کنند در صورتی که برخی دیگر از اقشار اجتماعی به این اقدام کمتر علاقه نشان می دهند؟ متغیرهای فردی و اجتماعی مشارکت انتخاباتی کدام‌اند؟
آنچه ذیلا می‌آید بررسی برخی از پاسخهای ممکن به پرسش‌های یاد شده است.
متغیرهای توضیح دهنده مشارکت انتخاباتی

چنانکه گفته شد، مشارکت سیاسی دارای اقسام متنوع است. اما در این میان، مشارکت انتخاباتی جایگاه بلندی دارد و مورد توجه خاص بسیاری از محققان و پژوهشگران است. آثار موجود در خصوص مشارکت سیاسی غالباً بر محور مشارکت انتخاباتی شکل گرفته‌اند. دلیل این امر را می توان در اهمیت انتخابات در جوامع مختلف دانست،

به گونه‌ای که می‌توان گفت زندگی سیاسی شهروندان در دنیای نوین تقریباً در انتخابات خلاصه می‌شود و انتخابات محور اصلی فعالیتهای احزاب و گروههای سیاسی مختلف است. فزون بر این، مشارکت انتخاباتی، برخلاف بسیاری دیگر از انواع مشارکت، قابل اندازه‌گیری و تبیین به زبان آمار و ارقام است. نظرسنجیهای مختلف از نتایج انتخابات در طول سالیان متمادی داده‌‌‌های مناسبی برای تحلیل علمی این پدیده برای پژوهشگران فراهم نموده، بررسی علمی این پدیده را بسیار آسان کرده است. 

مشارکت انتخاباتی از زوایای گوناگون موضوع بحث و بررسی است. در این میان دو پرسش با اهمیت و برجستگی بیشتر خودنمایی می‌کنند. نخست اینکه دو پرسش با اهمیت و برجستگی بیشتر خودنمایی می کنند. نخست اینکه چرا شهروندان حاضر به صرف وقت و هزینه برای رفتن به پای صندوقهای رأی هستند؟ دیگر اینکه چه عواملی محتوای این مشارکت یعنی نوع «رأی» رأی دهنده را توضیح می‌دهند؟

در این نوشتار درصددیم به این دو پرسش به تفصیل پاسخ گوییم.
علل و عوامل مشارکت انتخاباتی
بسیاری از پژوهشگران کوشیده‌اند علل و انگیزه‌های مشارکت سیاسی، بویژه مشارکت انتخاباتی، را مورد بررسی قرار دهند و در این زمینه نظریه‌های مختلف ارائه شده است. نگاهی گذرا به نظریات یاد شده نشان می‌دهد که در مجموع سه متغیر بیشتر مورد توجه متخصصان بوده‌اند. این سه متغیر توضیح دهنده‌ انگیزه مشارکت عبارت‌اند از : «منابع»، «بسیج» ، «انگیزه‌های ابزاری».

از مجموعه تواناییهای مادی و معنوی افراد که آنها را به صحنه انتخابات می کشاند به «منابع» تعبیر می‌شود. مهمترین منابع فردی عبارت‌اند از: دانش، دارایی، زمان. برخلاف منابع، که اموری فردی هستند، «بسیج» پدیده‌ای خارج از افراد است که آنها را به نقشی که می توانند در جامعه ایفا کنند آگاهی می‌بخشد.

عوامل بسیج‌کننده می کوشند با استفاده از شیوه‌های تبلیغاتی افراد را به صحنه‌های مشارکت سیاسی بکشاند. «انگیزه ابزاری» همان باور و اعتقادی است که در آغاز این نوشتار از آن سخن رفت؛ اعتقادی که شرط لازم تحقق مشارکت است و افراد را به صحنه سیاست می کشاند. نظریه‌های مبتنی بر انگیزه ابزاری ، بینشی اقتصاد محور از پدیده‌های سیاسی و اجتماعی دارند و انسان را فردی عقلانی و محاسبه‌گر می دانند. بر اساس این بینش، افرادی در صورتی حاضر به اقدام در صحنه سیاسی هستند که متقاعد شده باشند

که اقدام آنان می‌تواند منشأ اثری مطلوب در اجتماع و سیاست باشد. نظریه اخیر برای تبیین پدیده مشارکت در جوامع غربی بسیار مورد استفاده قرار می‌گیرد و به نظر می رسد با واقعیات این جوامع سازگاری فراوان داشته باشد.
از میان نظریه‌های یاد شده، نظریه «منابع» از دیرباز مورد توجه پژوهشگران بوده است و بویژه در گذشته بسیاری می کوشیدند از این طریق مشارکت انتخاباتی را توضیح دهند. بر این اساس، مشارکت سیاسی، در وهله نخست، ساخته و پرداخته کسانی است که از پول و وقت کافی بهره‌مندند و به یمن فراغتی که دارند به این امر می پردازند. و ربا و نی در سال 1972 الگویی برای تبیین مشارکت سیاسی ارائه کردند و کوشیدند با متغیرهای «تحصیلات» و «درآمد» و «موقعیت» اجتماعی این پدیده را توضیح دهند. پژوهشگران دیگر به تکمیل نظریه یاد شده و الگوی و ربا و نی پرداختند و ویژگیهای فردی دیگری بدان افزودند.

نظریه یاد شده، اگر چه ممکن است با واقعیت برخی جوامع سازگار باشد، اما در مطالعه تطبیقی کشورهای مختلف با یکدیگر با موارد نقض فراوان مواجه است. آمار و ارقام نشان می دهد که بعضاً کشورهایی با سطح تحصیلات بالاتر نسبت به کشورهایی که تعداد باسوادها در آنها کمتر است، شاهد درصدی کمتر از مشارکت‌اند. به عنوان مثال، درصد مشارکت در کشورهای سوئیس و ایالات متحده آمریکا بسیار پایین است و این در حالی است که این دو کشور از نظر تحصیلات در بالاترین سطح قرار دارند.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله معماری معمار پرور، بررسی آموزش سنتی معماری

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله معماری معمار پرور، بررسی آموزش سنتی معماری ایران با آموزش آکادمیک امروز در word دارای 8 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله معماری معمار پرور، بررسی آموزش سنتی معماری ایران با آموزش آکادمیک امروز در word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله معماری معمار پرور، بررسی آموزش سنتی معماری ایران با آموزش آکادمیک امروز در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله معماری معمار پرور، بررسی آموزش سنتی معماری ایران با آموزش آکادمیک امروز در word :

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله شیوه های نوین ارزشیابی معلمان در word

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله شیوه های نوین ارزشیابی معلمان در word دارای 12 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله شیوه های نوین ارزشیابی معلمان در word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله شیوه های نوین ارزشیابی معلمان در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله شیوه های نوین ارزشیابی معلمان در word :

ارزشییابی
ارزشیابی برنامه های سواد اطلاعاتی و آموزشهای کتابخانه ای ، در تعیین ارزش برنامه ها و فعالیتها و فنون آموزشی مشخص کننده نیازها و توجه بیتشر مسئولین به این فعالیتها می باشد و اینکه چه متغییر های باید مد نظر قرار داد و مؤثر ترین این راهکار ها کدامند و اثر این ارزیابی بر روی فرهنگ اساسی .اصیل کتابخانه هایمان را چگونه می توانیم ارزیلبی کنیم و انرا رواج دهیم و اثر ات فرهنگی انها را بر روی عملکرد افراد یا فکرشان ببینیم.

آیا این برنامه ها اثر کاربردی بر روی موفقیت دانشگاهها و مراکز علمی دارند و از چه مواد آموزشی دیگر می توانند در این راه کمک گرفت بهترین ومؤثرترین روشهای استاندارد شده جهت ارزیابی سواد اطلاعاتی در گروه های مختلف یادگیری کدامند وهمچنین در آخر نیز سودمند ترین روش را انتخاب وپیاده باید کرد و بتوان با نهایت درایت به دیگران ( کاربران ، مراجع کننده گان ،;) انتقال داد.

اصول و مفاهیم قابل تاکید در ارزشیابی
چون ارزشیابی حالت فرایندی دارد ، جریان آن متوقف د ر مرحله ی خاصی ازفعالیت یا فعالیتها
نمی باشد .فعالیت ارزشیابی ، نظامدار و هدفمند است ومراحل منظم ومستمر و منسجمی دارد که بر اساس آن ، تحلیل یافته ها و مقایسه ها صورت می گیرد .نتیجه ی ارزشیاب

ی ، داوری و تصمیم گیری است ،در غیر این صورت فاقد ارزش اساسی و توجیه علمی است .
اهدافی که ارزشیابی آموزشی در نظر دارد::
با عنایت به اهمیت ارزشیابی آموزشی ، می توان اهداف زیر را برای آن مطرح نمود :
ارزشیابی آموزشی می تواند به عنوان عاملی موثر در تشخیص شیوه ی صحیح تدریس و کمک به ارتقاء و اعتلای آن یاری رسان معلم باشد .بر اساس نتایج حاصله از ارزشیابی آموزشی می توان در انتخاب معلمان کارآمد و شیوه ی تدریس موثر تصمیم گیری نمود .دانش آموزان نیز در این زمینه بهره ور خواهند شد و از نتایج ارزشیا بی می توانند به نقاط ضعف و قوت خود آگاهی پیدا نموده درصدد رفع یا تقویت آن نقاط باشند .ترسیم ضوابط خاص در زمینه ی ارائه ی شیوه های موثر تدریس.

نقش ارزشیابی در برنامه درسی و پیشرفت تحصیلی
بحث ارزشیابی را می توان از مهم ترین مباحث قلمرو برنامه ی درسی و پیشرفت تحصیلی دانست ، که بطور بایسته مورد توجه قرار نگرفته است .تا قبل از 1930 ، فعالیت و عملکرد یادگیرنده در فرایند یادگیری ، پایه و اساس ارزشیابی را تشکیل می داد . بر همین اساس ، میزان موفقیت یک برنامه ی درسی نیز باتوجه به میزان موفقیت شاگردان در یادگیری محتوای آن برنامه ی درسی ، سنجیده می شد

.برای نخستین بار ، درفاصله ی سالهای 1930 تا 1940 ، رالف تایلر ، مساله ی ارزشیابی برنامه ی درسی را مطرح کرد .او ارزشیابی برنامه ی درسی را در قالب ، اندازه گیری و سنجش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مطرح نمود و معتقد بود که در ارزشیابی یک برنامه ی درسی باید به ارزشیابی بازده یا محصول برنامه بر اساس هدفهای آن توجه شود .ارزشیابی هدفهای آموزشی زمانی به اوج اهمیت خود رسید

که بلوم و همکارانش به طبقه بندی حیطه های یادگیری اقدام کردند و یادگیری هدفهای تربیتی را در سه حیطه ی شناختی ، عاطفی و روانی – حرکتی قرار دادند . هدف ارزشیابی ، فراهم کردن اساسی برای تصمیم گیری در مورد نیاز برای تغییر و راهنمایی است .ارزشیابی مداوم اجازه میدهد اصلاح یک برنامه ، ادامه داشته باشد و نیز ارزشیابی قادر است یک تصویر کلی از یک برنامه ، که باید شکل بگیرد ، ارائه دهد و قضاوت درباره ی اختصاصی بودن ( Rite ctiveness ) ، نتیجه بخش بودن ( Appropriateness ) و کارا بودن ( Efficiency ) برنامه ی مدرسه و فعالیتها را ممکن سازد.

ضرورت ارزشیابی آموزشی
در واقع قدمت اندازه گیری وارزشیابی آموزشی به آن زمان بر می گردد که برای اولین بار فردی به آموزش فرد دیگری پرداخته است .در اینجا ماهیت آن ارزشیابی مد نظر ما نیست بلکه مراد ، بیان لازم و ملزوم بودن آموزش و ارزشیابی بوا سطه ی همزمانی و همگامی در تحولات عرصه های تعلیم و تربیت است .در تعریفی که اغلب مربیان تربیتی از آموزش و پرورش می کنند ، آن را به عنوان یک سلسله فعالیت های منظم می دانند که در جهت ایجاد تغییرات مطلوب در رفتار فراگیر صورت می گیرد .

با توجه به این تعریف ، هرگز نمی توان بدون ا ندازه گیری وارزشیابی تغییرا ت ، ادعا نمود که آموزش صورت گرفته است .به عبارتی می توان ارزشیابی را شاهدی به نحوه ی آموزش و داوری بر میزان یادگیری ( که نتیجه آموزش است )‌ قلمداد کرد یادگیری ، مباحث نوین و پویا در زمینه ی ارزشیابی را به همراه داشته است.در دیدگاه های نوین ارزشیابی تحصیلی ، جایگاهی برای تنش و اضطراب دانش آموز در مقابل واژه ی همیشگی “ امتحان ” وجود ندارد ،بلکه امتحان در قالب جدید “

ارزشیابی پیشرفت تحصیلی ” با تاکید بر انواع آن و با واژگانی نو و پویا و ارائه ی سا ز و کارهای منطبق با فلسفه ی تعلیم و تربیت و در راستای تحقق اهداف آموزش و پرورش معرفی می گردد .موجی که در سالهای اخیر با تغییر آئین نامه امتحانات دوره های ابتدایی و راهنمایی تحصیلی آغاز گردید ، در همین راستا ارزیابی شده و ضمن آنکه تعداد دفعات امتحان یا آزمون پایانی را از 3 به 2 نوبت تقلیل داد ، واژه های مترقی ( ارزشیابی مستمر )‌و ( فعالیتهای خارج از کلاس ) را به میدان آموزش و پرورش عمومی وارد نموده ، فصلی جدید در ارتباط با ارزشیابی پیشرفت تحصیلی را گشود .

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر
<   <<   76   77   78   79   80   >>   >