پروژه دانشجویی مقاله انگلیسی پوشش پلیمرهای زیستی بر روی مواد بست

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله انگلیسی پوشش پلیمرهای زیستی بر روی مواد بسته بندی کاغذ با ترجمه فارسی در word دارای 45 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله انگلیسی پوشش پلیمرهای زیستی بر روی مواد بسته بندی کاغذ با ترجمه فارسی در word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله انگلیسی پوشش پلیمرهای زیستی بر روی مواد بسته بندی کاغذ با ترجمه فارسی در word

چکیده    
مقدمه    
موادی برای پوشش دهی    
پوششهای مبتنی بر پروتئین    
پششهایی بر اساس پلی ساکارید    
خواص اصلی ـ خاصیتهای بازدارندگی    
نفوذپذیری روغن، مقاومت در برابر چربی    
خواص مکانیکی    
پوششهای بیو اکتیو بر روی بستهبندی کاغذ    
نتیجه گیری    

References

Andres C. 1984. Natural edible coating has excellent moisture and grease barrier properties. Food Processing 45(13):48–9 Anker M. 1996. Edible and biodegradable films and coatings for food packaging: a literature review. Goteborg, Sweden: SIC. Appendini P, Hotchkiss JH. 1996. Immobilization of lysozyme on synthetic polymers for the application to food packages. In: IFT Annual Meeting Abstracts; 1996 June 22–26; New Orleans, La. Chicago, Ill.: Institute of Food Technologists

Arfa AB, Chakrabandhu Y, Presiozi-Belloy L, Chalier P, Gontard N. 2007a. Coating papers with soy protein isolates as inclusion matrix of carvacrol. Food Res Int 40:22–32 Arfa AB, Presiozi-Belloy L, Chalier P, Gontard N. 2007b. Antimicrobial paper based on a soy protein isolate or modified starch coating including carvacrol and cinnamaldehyde. J Agric Food Chem 55:2155–62 Arvanitoyannis I, Psomiadou E, Nakayama, A. 1996. Edible films made from sodium caseinate, starches, sugars or glycerol. Part 1. Carbohydr Polym 31:179–92 Arvanitoyannis I, Biliaderis CG, Ogawa H, Kawasaki N. 1998. Biodegradable films made from low-density polyethylene (LDPE), rice starch and potato starch for food packaging applications: part 1. Carbohydr Polym 36:89–104 Avena-Bustillos RJ, Krochta JM. 1993. Water vapor permeability of caseinate-based edible films as affected by pH, calcium crosslinking and lipid content. J Food Sci 58:904–7

Biopolymer Coatings on Paper Packaging Materials

Khaoula Khwaldia, Elmira Arab-Tehrany, and Stephane Desobry

ABSTRACT

Increased environmental concerns over the use of certain synthetic packaging and coatings in combination with consumer demands for both higher quality and longer shelf life have led to increased interest in alternative packaging materials research. Naturally renewable biopolymers can be used as barrier coatings on paper packaging materials. These biopolymer coatings may retard unwanted moisture transfer in food products, are good oxygen and oil barriers, are biodegradable, and have potential to replace current synthetic paper and paperboard coatings. Incorporation of antimicrobial agents in coatings to produce active paper packaging materials provides an attractive option for protecting food from microorganism development and spread. The barrier, mechanical, and other properties of biopolymer-coated paper are reviewed. Existing and potential applications for bioactive coatings on paper packaging materials are discussed with examples

Introduction

Paper is widely used in packaging applications and is biodegradable and therefore perfectly safe for the environment. Paper consists of a porous cellulose structure made up of microfibrils, which are composed of long-chain cellulose molecules in a crystalline state with amorphous regions regularly disrupting the crystalline structure. The hydrophilic nature of cellulose, due to the OH sites in the basic unit of cellulose (C6H10O5) and fiber network porosity, limits the water-vapor-barrier properties of paper. Paper packaging also easily absorbs water from the environment or from the food and looses its physical and mechanical strengths. Moisture migration can occur in paper by diffusion of water vapor through the void spaces as well as in condensed form through the fiber cell walls (Bandyopadthay and others 2002). Paper is often associated with other materials, such as plastic materials and aluminum, for their good barrier properties that could be advantageously combined with paper stiffness. Paper is coated with ethyl vinyl alcohol (EVOH), a polymer with excellent oxygen-barrier properties, when gas barrier properties are requested (Zhang and others 1999, 2001). However, because of the polar groups of EVOH at the origin of the hydrophilic character of the polymer at high relative humidity, an additional polymer layer based on polyolefins is used to prevent water sorption (Despond and others 2005). Polyolefins are generally chosen as paper coating materials to overcome porosity and hygroscopicity of

چکیده

افزایش نگرانی­های زیست محیطی بر استفاده از بسته­بندی­های مواد خصوصی خاص و پوشش در ترکیب با خواسته­های مصرف کننده برای هر دو کیفیت بالاتر و طول عمر طولانی­تر منجر به افزایش علاقه در تحقیقات مواد بسته­بندی جایگزین شده است. بیوپلیمرهای تجدیدپذیر به طور طبیعی می­توانند به عنوان پوشش با روکش مانع بر روی مواد بسته­بندی کاغذی استفاده شوند. این پوشش­های بیوپلیمری ممکن اتصال رطوبت ناخواسته در محصولات غذایی را کند می­کنند و مانع­های خوبی برای روغن و اکسیژن می­باشند، در محیط تجزیه پذیر هسته، با تلفیق عوامل ضدمیکروبی بر پوشش­ها، مواد بسته­بندی کاغذی ایجاد می­شوند که یک گزینه جذاب و مناسب برای محافظت از مواد غذایی از توسعه و گسترش میکرو ارگانیسم­ها، می­باشد. ویژگی­های موانع، مکانیکی و سایر ویژگی­های کاغذهای پلیمری زیستی مورد بررسی قرار گرفته است. برنامه­های کاربردی موجود و بالقوه­ برای ;. زیستی فعال در مواد بسته­بندی کاغذی با مثال­هایی مورد بحث قرار گرفته است

مقدمه

کاغذ به طور گسترده­ای در برنامه­های کاربردی بسته­بندی مورد استفاده قرار می­گیرد و در محیط زیست تجزیه­پذیر هستند و بنابراین کاغذها برای محیط زیست بی­خطر می­باشند. مقاله شامل یک ساختار سلولز متخلخل ساخته شده از الیاف بسیار کوچک است که از مولکول­های سلولز با زنجیره بلند در یک حالت بلوری با مناطق غیر بلوری که به طور منظم ساختار کریستالی را بر هم می­زنند تشکیل شده­اند. ماهیت هیدروفلیک از سلولز است، با توجه به موقعیت OH در بخش اصلی سلولز (C6H10O5) و شبکه فیبری متخلخل، خواص موانع بخار آب کاغذها را محدود می­کند. بسته­بندی کاغذی نیز همچنین آب از هیدرات یا از غذا جذب می­کنند و مقاومت مکانیکی و فیزیکی را منتفی می­کند. اتصال رطوبت می­تواند در مقاله­ها با انتشار بخار آب از طریق فضاهای خالی و نیز در صورت غلیظ شدن از طریق دیواره­های سلول فیبر ایجاد شود. (Bandy Padthay و دیگران، 2002)

کاغذ اغلب با سایر مواد مانند مواد پلاستیکی و آلومینیومی برای ایجاد یک خاصیت مانع خوب که از مزایای ترکیب با کاغذهای سخت است، در ارتباط می­باشد. کاغذ با الکل وینیل اتیل (EVOH) پوشیده می­شود، که یک پلیمری با خواص مانع اکسیژن بسیار خوب است در زمانی که ویژگی مانع گازها مورد نیاز است (Zhang و دیگران، 1999 ، 2001) با این حال به دلیل گروه­های متقارن (قطبی) از EVOH در مبدأ ویژگی هیدروفیلیک (ترکیب با آب) پلیمر در رطوبت نسبی بالا، یک لایه پلیمری اضافی بر اساس پلی لیفین برای جلوگیری از جذب آب استفاده می­شود. (Detpord و دیگران، 2005) پلی لفین­ها عموماً به عنوان مواد پوششی کاغذی برای غلبه بر تخلخل نم­گیری کاغذها استفاده می­شوند. متأسفانه، مواد به دست آمده تجزیه و قابلیت­ها و ویژگی­های تجدید پذیر آن را به دلیل لایه­های پلیمری مصنوعی از دست می­دهد

پلیمرهای طبیعی می­توانند به عنوان پوشش مانع روی مواد بسته­بندی کاغذی استفاده شوند. چنین پوشش­های زیستی قابل تجدیدپذیر قابلیت این را که جایگزین پوشش­های کاغذی مصنوعی که الان استفاده می­شوند، دارند. مانند پلی اتیلن، الکل پلی ونیل، لاتکس­ها و لایه­های فلورید در برنامه­های بسته­بندی مواد غذایی. (Chen و Krochta، a2001، b2001) جایگزین­های کشاورزی به دست آمده برای پوشش­های کاغذی مصنوعی، این فرصت را فراهم می­کنند که اقتصاد کشاورزی تقویت شود و واردات نفت خام و مشتقات آن کاهش یابد. بیوپلیمرهای تجدیدپذیر در طبیعت توجه ویژه­ای را در مقالات سالیان اخیر و در تحقیق­های آتی به خود جلب کرده­اند. به دلیل علاقه در استفاده بالقوه از آنها به عنوان فیلم­های خوراکی، تجدیدپذیری و پوشش برای مواد بسته­بندی است. خواص، تکنولوژی،

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله بازسازى برهان آنسلم در اثبات هستى خدا در wo

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله بازسازى برهان آنسلم در اثبات هستى خدا در word دارای 18 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله بازسازى برهان آنسلم در اثبات هستى خدا در word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله بازسازى برهان آنسلم در اثبات هستى خدا در word

چکیده  
بازسازى برهان  
انتقادات وارد بر برهان آنسلم و پاسخ به آنها  
اشکال اول  
اشکال دوم  
اشکال سوم (اشکال کانت بر تقریر دکارت)  
اشکال چهارم (اشکال راسل)  
اشکال پنجم (اشکال شهید مطهّرى)  
اشکال ششم  
تذکر  
منابع:  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله بازسازى برهان آنسلم در اثبات هستى خدا در word

- Edwards, Paul, The Encyclopedia of Philosophy (1967)

ـ جوادى آملى، عبدالله، تبیین براهین اثبات خدا؛

ـ دکارت، رنه، تأمّلات در فلسفه اولى، ترجمه احمد احمدى، (تهران، مرکز نشر دانشگاهى، 1369)؛

ـ کانت، ایمانوئل، سنجش خرد ناب، ترجمه ادیب سلطانى، (تهران، امیرکبیر، 1362)؛

ـ مطهّرى، مرتضى، اصول فلسفه و روش رئالیسم، قم، صدرا،بى‌تا)

چکیده

یکى از جنجالى‌ترین برهان‌هاى اثبات خدا، برهان آنسلم است که بر پایه مفهوم «وجود برترین» شکل گرفته. این برهان در حقیقت، از مفهوم «وجود برترین» به واقعیت آن پلى زده است. از همان ابتداى طرح (قرن 11 میلادى) تاکنون، این برهان با نقض و ابهام‌هایى همراه بوده است؛ از جمله، دکارت آن را تأیید و کانت و راسل آن را رد کرده‌اند. در بین فیلسوفان اسلامى نیز شهید مطهّرى و آیه الله جوادى آملى نقدهایى بر این برهان ارائه نموده‌اند

این مقاله با بازسازى اصل برهان به حل همه اشکالات مربوط به این برهان مى‌پردازد

کلید واژه‌ها

برهان آنسلم، وجود برترین، معدوم، متحدالمصداق، موجود

یکى از برهان‌هایى که در اثبات وجود خداوند در ادوار گوناگون تاریخ فلسفه غرب مورد توجه قرار گرفته و فیلسوفان غربى و نیز شرقى در تایید و یا ردّ آن بحث‌هاى فراوانى کرده‌اند برهان «آنسلم» است. به خاطر اهمیتى که این برهان در اثبات هستى خداوند دارد، این مقاله آن را با تقریر جدیدى ارائه مى‌دهد

آنسلم برهان خود را چنین گزارش کرده است: «تصور چیزى که کامل‌تر از آن قابل تصور نیست مستلزم آن است که چنین مفهومى دست‌کم در ذهن، به عنوان یک واقعیت ذهنى موجود باشد.» سپس مى‌گوید: «چنین چیزى باید به عنوان یک واقعیت خارجى نیز وجود داشته باشد؛ زیرا در غیر این صورت، ما باید قادر باشیم چیزى کامل‌تر از کامل‌ترین شىء قابل تصور، تصور کنیم و این سخن باطلى است. بنابراین، آنچه کامل‌تر از آن قابل تصور نیست باید به عنوان یک واقعیت خارجى نیز موجود باشد.»

بازسازى برهان

در بازسازى این برهان، مى‌توان گفت: در صورت معدوم بودن «موجود برترین» استدلالى در قالب یک قیاس اقترانى شکل اول تشکیل مى‌گردد که نتیجه آن گرفتارى در چند خلف و تناقض است و بنابراین، به خاطر خلاصى از این خلف و تناقض‌ها، باید هستى «موجود برترین» را پذیرفت. آن قیاس، در فرض معدوم بودن «موجود برترین» چنین است: «موجود برترین معدوم است» و «هیچ معدومى موجود برترین نیست» که نتیجه مى‌دهد: «موجود برترین، موجود برترین نیست.»

صغراى این قیاس مبتنى بر فرض موجود نبودنِ «موجود برترین» است؛ یعنى اگر درست نباشد که «موجود برترین» موجود است، باید درست باشد که «موجود برترین معدوم است.» پس صغراى قیاس مذکور در فرض انکار هستى «موجود برترین» روشن است. اما در توضیح کبراى آن، مى‌توان چنین گفت: هیچ یک از معدوم‌ها مصداقى از مفهوم «موجود» نیست (و گرنه چنین معدومى، هم مصداق معدوم خواهد بود و هم مصداق موجود، و این تناقض است.) پس «هیچ معدومى موجود نیست» و به طریق اولى، باید پذیرفت که «هیچ معدومى موجود برترین نیست»؛ زیرا اگر معدومى «موجود برترین» باشد در این صورت، باید او «موجود» نیز باشد؛ چون «موجود برترین» اخص از «موجود» است و صدق اخص بر چیزى مستلزم صدق اعم بر اوست. بنابراین، اگر معدومى «موجود برترین» باشد باید «موجود» نیز باشد، و حال آنکه موجود بودن معدوم تناقض است. پس معدوم بودن چیزى نه تنها موجود بودن را از او سلب مى‌کند، بلکه موجود برترین بودن را نیز از او سلب مى‌نماید. پس «هیچ معدومى موجود برترین نیست.» بنابراین، کبراى قیاس هم روشن شد

حال مى‌گوییم: اگر «موجود برترین» معدوم باشد در این صورت، او مصداقى از موضوع گزاره «هیچ معدومى موجود برترین نیست» مى‌گردد و چون در این گزاره «موجود برترین» از همه معدوم‌ها سلب شده است، در نتیجه، باید «موجود برترین» از «موجود برترین» (که اینک معدوم فرض شده) سلب گردد؛ یعنى باید پذیرفت که «موجود برترین» موجود برترین نیست، و این خلف و تناقض در متن واقع است؛ زیرا وقتى گفته مى‌شود: «موجود برترین»، موجود برترین نیست و معنایش این است که چیزى که در گستره واقعیت‌ها مصداق مفهوم «موجود برترین» است، در گستره واقعیت‌ها مصداق مفهوم «موجود برترین» نیست. روشن است که این خلف و تناقض در متن واقعیت‌هاست و این اولین خلفى است که لازم مى‌آید

خلف دومى که لازم مى‌آید در مفهوم «موجود برترین» است. توضیح آنکه وقتى پذیرفتیم در متن واقع، «موجود برترین» معدوم است، باید مفهوم «موجود برترین» نیز از مفهوم «موجود» و «برترین» تخلیه شود؛ زیرا مفهوم «موجود» و «برترین» به عنوان مقوّم ذاتى، در درون مفهوم و معناى «موجود برترین» اخذ شده‌اند و اگر مفهوم «موجود برترین» از مفهوم «موجود» و «برترین» تخلیه نشود مصداق این مفهوم به خاطر اینکه مصداق ذاتیات این مفهوم نیز هست، باید مصداق مفهوم «موجود» نیز باشد (وگرنه مصداق مفهوم «موجود برترین» نیز نخواهد بود) و در این صورت، مصادیق مفهوم «موجود برترین» با صدق مفهوم «موجود»، که در این مفهوم اخذ شده است، موجود خواهند بود، نه معدوم، که این خلاف فرض معدوم بودن آنهاست و بنابراین به خاطر حفظ معدوم بودن مصادیق این مفهوم و براى رهایى از این خلف، باید مفهوم «موجود برترین» را از مفاهیم حاکى از موجودیت مصداق، خالى کرد که در این صورت، مفهوم «موجود برترین» مفهوم «موجود برترین» نخواهد بود و خلف در مفهوم لازم مى‌آید

توضیح بیشتر آنکه وقتى در گزاره‌اى ایجابى گفته مى‌شود ـ مثلا ـ «ج، ب است» معناى این گزاره ایجابى آن است که چیزى که مصداق مفهوم «ج» است، مصداق مفهوم «ب» نیز هست و در نتیجه، باید دو وصف عنوانى موضوع و محمول در مصادیق موضوع، متحدالمصداق باشند و به همین دلیل اگر بخواهیم گزاره موجبه درستى داشته باشیم، باید بین دو وصف عنوانى موضوع و محمول منافات و ناسازگارى برقرار نباشد، بلکه باید آنها بتوانند در مصادیق مشترک با هم جمع شوند. بر این اساس، وقتى پذیرفتیم که «موجود برترین معدوم است» معناى این گزاره آن است که دو مفهوم «موجود برترین» و «معدوم» متحدالمصداق‌اند؛ یعنى هر چیزى مصداق مفهوم «موجود برترین» است، مصداق مفهوم «معدوم» نیز هست و چون ما مى‌خواهیم چیزهایى را که مصداق مفهوم «موجود برترین» هستند معدوم بدانیم، نباید این مصادیق از ناحیه انطباق مفاهیم مأخوذ در خود این مفهوم، ملزم به موجود بودن باشند، وگرنه چنین مفهومى ممکن نیست با مفهوم «معدوم» متحدالمصداق باشد. پس براى اینکه بتوان گفت افراد و مصادیق مفهوم «موجود برترین» مصداق مفهوم «معدوم» نیز هستند، باید خود این مفهوم از مقوّمات و ذاتیاتى که صدق مفهوم آنها با صدق مفهوم «معدوم» ناسازگار است خالى باشد، وگرنه همین که خواستیم مصادیق این مفهوم را معدوم بدانیم ـ چون در ابتدا باید مفهوم وصف عنوانى موضوع، یعنى مفهوم «موجود برترین» بر آن مصادیق صادق باشد ـ در این صورت، صدق آن مفاهیمِ ناسازگار با صدق مفهوم «معدوم»، مانع از صدق مفهوم «معدوم» مى‌شود و بنابراین، آن مصادیق، معدوم نخواهند بود، و این خلاف فرض معدوم بودن آنهاست. پس براى حفظ معدوم بودن مصادیق مفهوم «موجود برترین» و براى اینکه مصادیق این مفهوم، معدوم باشد، باید مفاهیم ناسازگار با صدق مفهوم «معدوم» را از مفهوم «موجود برترین» تخلیه کرد. پس باید ذاتیات تشکیل دهنده این مفهوم یعنى مفهوم «موجود» و «برترین» (که صدق مفهوم هر یک، با صدق مفهوم «معدوم» ناسازگار است) از این مفهوم تخلیه شود تا مانع صدق مفهوم «معدوم» نشود و این مستلزم آن است که مفهوم و معناى «موجود برترین»، مفهوم و معناى «موجود برترین» نباشد و این خلف در مفهوم و معناى «موجود برترین» است. پس اگر «موجود برترین» در خارج ذهن واقعاً معدوم باشد، لازم مى‌آید که معناى «موجود برترین» نیز از خود همین معنا سلب شود؛ چون ـ همان‌گونه که گفته شد ـ باید مفهوم «معدوم» با مفهوم «موجود برترین» متحدالمصداق باشد، اما مفهوم «موجود»، که بخشى از مفهوم «موجود برترین» است، مانع اتحاد مصادیق آن دو مفهوم است. بنابراین باید با حذف این مانع، زمینه اتحاد را فراهم کرد تا بتوان آن مصادیق را معدوم دانست و در این صورت مفهوم «موجود برترین» از ذاتیات درونى خود محروم مى‌گردد و با حذف ذاتیات او، دیگر این مفهوم، این مفهوم نیست و اینجاست که مى‌توان گفت: برهان آنسلم پلى است از عالم ذهن به عالم خارج و او در این کار به خوبى موفق بوده است

خلف سوم این است که چون روشن شد مفهوم و معناى «موجود برترین» مفروض، مفهوم و معناى «موجود برترین» نیست، بر این اساس، براى تشکیل مفهوم و معناى «موجود برترین» باید سراغ مفهوم و معناى دیگر برویم که با داشتن مقوّمات درونى تشکیل دهنده مفهوم «موجود برترین»، شرط تشکیل مفهوم و معناى «موجود برترین» فراهم شود؛ یعنى کمالات و ذاتیاتى که مفهوم اول نداشت و به خاطر نداشتن آنها از اینکه مفهوم و معناى «موجود برترین» باشد، محروم شده بود. باید این مفهوم دومى آنها را دارا باشد تا با داشتن آنها بتواند مفهوم و معناى «موجود برترین» داشته باشد و در این صورت، در واقع، مفهوم «موجود برترین» مفهومى خواهد بود مغایر با آنچه ابتدا مفهوم «موجود برترین» فرض شده بود و به لحاظ تقرّر مفهومى، برتر و کامل‌تر از مفهوم و معناى اولى خواهد بود، این نیز خلف دیگرى است؛ چون فرض این بود که آن مفهوم اول، مفهوم و معناى «موجود برترین» است، اما حالا مجبوریم مفهوم دیگرى را به جاى آن قرار دهیم. بنابراین، چون معدوم بودن «موجود برترین» با این اشکالات مواجه است، باید آن به عنوان یک واقعیت خارجى موجود باشد، وگرنه گرفتار این خلف‌ها و تناقضات خواهیم شد

انتقادات وارد بر برهان آنسلم و پاسخ به آنها

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله بررسی معماریها و روشهای طراحی سیستمهای قابل

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله بررسی معماری‌ها و روش‌های طراحی سیستم‌های قابل پیکربندی مجدد در word دارای 107 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله بررسی معماری‌ها و روش‌های طراحی سیستم‌های قابل پیکربندی مجدد در word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله بررسی معماری‌ها و روش‌های طراحی سیستم‌های قابل پیکربندی مجدد در word

1 مقدمه        
2 تاریخچه      
3 مفهوم پیکربندی مجدد  
3-1محاسبات قابل پیکربندی مجدد      ‌
3-2 سیستم بدون پیکربندی             
3-3 پیکربندی مجدد منطقی            
3-4 پیکربندی مجدد دستورات          
3-5 پیکربندی مجدد ایستا و پویا       
4 مروری بر معماری‌ها و طراحی سیستم‌های قابل پیکربندی مجدد     
4-1 دیدگاه اول             
4-2 دیدگاه دوم             
5 فناوری‌های سخت‌افزار قابل پیکربندی مجدد     
5-1  FPGAها              
5-2 قطعات مدارات مجتمع با منابع قابل پیکربندی مجدد تعبیه شده    
5-3 هسته‌های قابل پیکربندی مجدد تعبیه شده  
6 روند طراحی برای سیستم‌های قابل پیکربندی مجدد بر روی تراشه   
6-1 مقدمه     
6-2 ملزومات روند طراحی SoC        
6-3 رویکرد طراحی پیشنهاد شده برای SoC قابل پیکربندی مجدد    
6-4 مسائل پیکربندی مجدد در روند پیشنهادی   
6-5 نتیجه گیری           
7 رویکرد بر مبنای SystemC          
7-1 مقدمه    
7-2 مروری بر SystemC 2.0         
7-3 مروری بر گسترش‌های بر مبنای SystemC                          
7-4 رویکرد تخمین زنی برای تحلیل سیستم      
7-5 مدل کردن سربار پیکربندی مجدد           
7-6 استفاده از مدل‌های بار کاری برای پویش فضای طراحی            
7-7 نتیجه گیری          
8 منابع        

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله بررسی معماری‌ها و روش‌های طراحی سیستم‌های قابل پیکربندی مجدد در word

[1] Katherine Compton, Scott Hauck, “An Introduction to Reconfigurable Computing”, Department of Electrical and Computer Engineering, Northwestern University Evanston, ILUSA,

 [2]  T.J. Todman, G.A. Constantinides, S.J.E. Wilton, O. Mencer, W. Luk and P.Y.K. Cheung, “Reconfigurable computing: architectures and design methods”, Department    of Electrical and Electronic Engineering, Imperial College London,

 [3] Prof. Dr. W. Rosenstiel, Sven Fleck, ” Reconfigurable Systems – A New Era In  Digital System Design Has Just Begun”, University of Tübingen WSI Dep. of Computer Engineering,

 [4]  Nikolaos S. Voros, Konstantinos Masselos, Imperial College of Science Technology and Medicine, London, U.K.,Springer

1. مقدمه

دو روش در محاسبات سنتی برای اجرای یک الگوریتم وجود دارد. روش اول بکار بردن ASIC ها می‌باشد تا الگوریتم مورد نظر را در سخت‌افزار پیاده‌سازی کند. چون این قطعات برای هر الگوریتم خاص ساخته می‌شوند، سریع و کارا می‌باشند. اما مدارات آن‌ها پس از ساخت تغییر نمی‌کند. ریزپردازنده‌ها راه حل بسیار با انعطاف‌تری هستند. آنها مجموعه‌ای از دستورات را اجرا می‌کنند. و کارایی سیستم بدون تغییر سخت‌افزار تغییر می‌کند. ام همانند یک ASIC دارای قابلیت انعطاف نمی‌باشد. یک سیستم قابل پیکربندی مجدد توسعه یافته‌است تا فاصله را میان سخت‌افزار و نرم‌افزار را کم کند. و به یک کارایی بسیار بالاتر از نرم‌افزار و قابلیت انعطاف بیشتر سخت‌افزار برسد

در این پایان نامه ابتدا تاریخچه‌ای مختصر از توسعه‌ی سیستم‌های قابل پیکربندی مجدد ارائه شده است.سپس مفهوم قابلیت پیکربندی مجدد و انواع آن بیان شده است.پس از آن نگاهی کلی به  دو طبقه بندی مختلف معماری‌های این سیستم‌ها شده است و همچنین مروری بر روش‌های طراحی و ملزومات آن کرده‌ایم. در فصل پنجم انواع تکنولوژی‌های سخت افزار قابل پیکربندی مجدد بحث شده است. در فصل ششم روند طراحی سیستم قابل پیکربندی مجدد بر روی تراشه ( SoC ) آورده شده است. و نهایتا در فصل هفت ویژگی‌های طراحی سیستم با یک زبان برنامه نویسی بر مبنای C به نام SystemC بیان شده است

2 تاریخچه محاسبات قابل پیکر بندی مجدد

 مفهوم محاسبات قابل پیکربندی مجدد از دهه 1960 پدیدار شد . موقعی که مقاله جرالد استرین(Gerald Estrin) مفهوم یک کامپیوتر ساخته شده از یک پردازنده ی استاندارد و آرایه ای از سخت افزار قابل پیکربندی مجدد را پیشنهاد کرد . پردازنده اصلی باید رفتار سخت افزار قابل پیکربندی مجدد را کنترل کند . در نتیجه این سخت افزار قابل پیکربندی مجدد برای انجام کاری خاص مناسب خواهد بود برای مثال می توان کارهایی نظیر پردازش تصویر و تطبیق الگو را با سرعت بالایی انجام داد . به محض اتمام کار ، سخت افزار می تواند برای انجام کار جدید پیکربندی مجدد شود. چنین خاصیتی با ترکیب انعطاف پذیری یک نرم افزار و سرعت یک سخت افزار در یک ساختار کامپیوتری ترکیبی میسر شده است . متاسفانه چنین ایده ای در زمان پیدایش بسیار جلوتر از تکنولوژی ساخت سخت افزار مورد نیازش بود

در دهه ی اخیر یک رنسانس در عرصه ی تحقیقات درباره ی معماری های قابل پیکربندی مجدد بوجود آمد . این معماری ها هم در دانشگاهها و هم در صنعت توسعه می یافتند معماری هایی نظیر : Matrix , Gorp , Elixent , XPP , Silicon Hive , Montium , Pleiades , Morphosys , PiCOGA چنین طرحهایی عملی بودند . و این مرهون پیشرفت مداوم فناوری سیلیکونی بود که پیاده سازی طرح های پیچیده را روی یک تراشه میسر میساخت

اولین مدل تجاری کامپیوتر قابل پیکربندی مجدد در جهان به نام Algotronix CHS 2*4 در سال 1991 تکمیل شد این یک موفقیت تجاری نبود اما آنقدر امیدبخش بود که شرکت Xiliپروژه دانشجویی مقاله بررسی معماری‌ها و روش‌های طراحی سیستم‌های قابل پیکربندی مجدد در word (مخترع FPGA) تکنولوژی را خرید و محققان Algotronix را به خدمت گرفت

هم اکنون تعدادی فروشنده ی کامپیوترهای قابل پیکربندی مجدد وجود دارند که بازار کامپیوترهای با کارایی بالا را مورد توجه قرار داده اند . این شرکت ها شامل SRC Computers , SGL , Cray می شوند . شرکت ابر رایانه ای Cray (که به SRC ارتباطی پیدا نمی کند ) Octigabay و بستر محاسبات قابل پیکربندی مجدد آنرا به دست آورد که Cray آنرا به عنوان XD1 تا کنون به فروش رسانده است . SGI رایانه ی RASC را همراه با سری ابر رایانه های Altix به فروش می رساند . شرکت SRC Computers  یک خانواده از رایانه های قابل پیکربندی مجدد را توسعه داده است . این خانواده بر اساس معماری ضمنی + صریح خود شرکت و پردازنده MAP می باشد

تمام آنچه که گفته شد رایانه های هیبرید Estrin هستندکه این رایانه ها با ریزپردازنده های سنتی که FPGA ها همراه شده اند ساخته می شوند . FPGA ها توسط کاربر برنامه ریزی می شوند این سیستم ها می توانند به عنوان رایانه های دسته ای سنتی بدون استفاده از FPGA ها  به کاربرده شوند ( در حقیقت FPGA ها گزینه ای در XD1 و SGIRASC هستند ) پیکربندی XD1 و SGIFPGA از طریق زبانهای توصیف سخت افزار (HDL ) سنتی تکمیل شده است . و یا با به کارگیری زبانهای سطح بالایی نظیر ابزار گرافیکی Star bridge viva یا زبانهایی مانند C مثل Handel-C از Celoxica و Lmpulse-C از Impulse Accelerated technologies یا Mitrpn-C    از Mitrionics کامل شده اند . به قول راهنمای برنامه نویسی XD1 «توسعه ی فایل منطقی یک FPGA خام یک فرآیند پیچیده است که نیازمند دانش و ابزار تخصصی است »

SRC کامپایلری را توسعه داده است که زبان سطح بالایی مثل C یا Fortran را گرفته و با اندکی تغییرات آنها را برای اجرا روی FPGA در ریزپردازنده کامپایل می کند . به نقل از مستندات SRC « ; الگوریتم های کاربردی با زبانهای سطح بالا همانند C و Fortran نوشته می شوند . Carte (همان کامپایلر) حداکثر موازی سازی را از کد استخراج می کند و منطق سخت افزار خط لوله ای را تولید می کند که در MAP  مقدار دهی شده اند . همچنین این کامپایلر تمام کدهای واسطی که برای مدیریت انتقال داده به داخل و خارج MAP نیاز است را تولید می کند . این کدهای واسط وظیفه ی هماهنگ سازی ریزپردازنده ی با منطق در حال اجرا در MAP را دارند » ( توجه شود که SRC همچنین اجازه استفاده از یک HDL سنتی را داده است )

XD1 بین ریزپردازنده و FPGA بوسیله ی شبکه ی اتصال داخلی Rapid Array اش ارتباط برقرار میکند . سیستم های SRC از طریق واسط حافظه SNAP و یا سویچ اختیاری Hi-Bear ارتباط برقرار می کند . واضح است که دسته بندی معماری های قابل پیکربندی مجدد هنوز توسعه می یابند و این بدلیل عرضه شدن معماری های جدید است . هیچ طبقه بندی واحدی تا کنون پیشنهاد نشده است . به هر حال چندین پارامتر دوری می‌توانند برای دسته بندی چنین سیستم هایی استفاده شوند

هنگامی که مفاهیم پایه ی محاسبات قابل پیکربندی مجدد در دهه ی 1960 شکل گرفت . RC در شکل جدی و عملی خود با پدیدار شدن FPGA ها در اواخردهه‌‌ی 1980 آغاز شد . FPGA ها IC هایی بودندکه شکل سخت‌افزاری آنها می توانست از نو به راحتی تعریف شود . یعنی با بارگذاری یک پیکربندی جدید درست همانند نرم‌افزار جدیدی که می تواند بر روی یک ریزپردازنده یا DSP بارگذاری شود نگاشت داده و سپس پردازش آن و الگوریتم های فشرده ی FPGA ها می توانست IC های متمایز شده به وسیله کاربرد ( Application Specific  (ASIC) IC ) را حاصل سازد . محققان در ایالات متحده و فرانسه به دنبال پایه های اولیه ی با بازدهی بالا و انعطاف پذیری مطلوب ابر رایانه ای را در سر می پروراندند که متشکل بود از اجزا سخت افزاری قابل برنامه ریزی مجدد که برای هر کاربرد می توانست بهینه شود . که در نتیجه یک تا دو برابر کارایی را در پردازنده هایی با طول دستور ثابت و قراردادی افزایش می داد . اولین رایانه های قابل پیکربندی مجدد بوسیله IDA Supercomputing Research Center ( SRC که در سال 1994 به Center for Computing Sciences تغییر نام داد ) در آمریکا ساخته شد . در فرانسه به وسیله DEC Paris Research Lab که پس از فروش Digital Equipment Co بسته شد ساخته شد

دو نسخه آرایه انقباضی Spalsh در SRC ساخته شدند . مدار اصلی Spalsh در سال 1989 با قیمت تقریبی 13000 دلار ساخته شد که می توانست از ابر رایانه ی موجود در آن زمان به نام Cray 2  برای کاربردهای تطبیق الگوی بیتی پیشی گیرد .این سیستم حاوی 32عدد FPGA از سری 3090 شرکت Xiliپروژه دانشجویی مقاله بررسی معماری‌ها و روش‌های طراحی سیستم‌های قابل پیکربندی مجدد در word بود که بصورت یک ارایه ی خطی متصل شده بودند . FPGA ها ی مجاور از یک بافر حافظه ای اشتراکی بهره مند بودند

RC در ایستگاه کاری SUN از طریق ارتباط داخلی VME معرفی شد . Splash 1 می توانست مقایسه ی یک رشته ی DNA را 45 برابر سرعت یک ایستگاه کاری با کارایی بالا را در دهه ی 1990 انجام دهد . سه سال بعد Splash 2 ساخته شد که تعداد FPGA های خود را به 16 کاهش داده بود . با این وجود به خاطر رشد سریع تراکم در FPGA ، Splash 2 با شانزده عدد FPGA مدل 4010 از شرکت Xiliپروژه دانشجویی مقاله بررسی معماری‌ها و روش‌های طراحی سیستم‌های قابل پیکربندی مجدد در word حاوی 5/1 برابر منطق بیشتر از Splash 1 بود . برای بهبود انعطاف ارتباطات داخلی Splash 2 ارتباط داخلی خطی را به وسیله یک میله عرضی تقویت کرد که اجازه می داد که هر FPGA با هر FPGA دیگر ارتباط برقرار کند

در سالهای بین 1987 تا 1990 رایانه ی قابل پیکربندی مجدد Splash توسط مرکز تحقیقات ابر رایانه ای SRC توسعه یافت . از خصوصیات این طراحیمی توان به این نکات اشاره کرد

این رایانه در LDG یا در طرح شماتیک برنامه نویسی شده بود . سخت افزار فوق العاده و تسریع قابل توجهی داشت. اما با وجود تمام این مزایا برنامه نویسی اش مشکل بود در نتیجه تعداد برنامه های کاربردی آن محدود بود . همین شرکت یعنی SRC در سالهای 1992 تا 1994 مشغول توسعه و تکمیل Splashبود و سرانجام موفق شد تا Splash 2 را طراحی کند . زبان شبیه سازی این رایانه VHDL بود همانند مدل پیشین دارای سخت افزار بسیار خوبی بود . برنامه ریزی اش غیر استاندارد بود اما دارای قابلیت برنامه نویسی خوبی بود . از 1986 تا 1995 حافظه‌های فعال قابل برنامه ریزی (PAMETTe , PAM) توسط شرکت فرانسوی DEC Paris معرفی شدند . برنامه نویسی این نوع حافظه ها در زبان C++ بود اما همان عیب Splash از SRC را داشتند یعنی سخت افزار خوبی داشتند اما برنامه های کاربردی پشتیبانی شده توسط آنان محدود بود

3 مفهوم پیکربندی مجدد

3-1 محاسبات قابل پیکربندی مجدد وسخت افزار قابل پیکربندی مجدد

محاسبات قابل پیکربندی مجدد به سیستم هایی اشاره می کند که شکلی از قابلیت برنامه ریزی سخت افزار با سفارشی کردن اینکه چگونه این سخت افزار استفاده می شود بوسیله کاربرد نقاط کنترلی ، پیاده سازی می کنند . این نقاط کنترلی سپس می‌توانند به طور متناوب برای اجرای کاربردهای متفاوت در سخت افزار یکسان ، تغییر می‌کنند . سخت‌افزار قابل پیکربندی مجدد تعادل خوبی میان کارایی پیاده سازی و انعطاف پذیر همان طور که در شکل 3-1 نشان داده شده است ، ایجاد می‌کند . این بدان خاطر است که سخت افزار قابل پیکربندی مجدد قابلیت برنامه ریزی پس از تولید را با نوع محاسبات فضایی(موازی) IC های با کاربرد خاص ( ASIC ) ترکیب کرده است که در مقایسه با نوع محاسبات زمانی (ترتیبی) پردازنده های مجموعه دستورات ، کارایی بالاتری دارد

محاسبات قابل پیکربندی مجدد سرعت در حال تثبیت کردن خود بعنوان یکی از زمینه های اصلی که موضوعات مختلفی را از یادگیری شامل علوم کامپیوتر و مهندسی الکترونیک پوشش می دهد . محاسبات قابل پیکربندی مجدد شامل استفاده از وسایل قابل پیکربندی مجدد همانند FPGA ها برای اهداف پردازشی می شود . محاسبات قابل پیکربندی مجدد همچنین به نام محاسبات قابل پیکربندی یا محاسبات سفارشی(Custom) شناخته شده است . بطوری که بسیاری از روشهای طراحی می توانند برای سفارشی کردن یک محصول محاسباتی برای کاربردهای خاص استفاده شوند

بخاطر نیازهای فزاینده ی قابلیت انعطاف (برای مثال برای سازگای با استانداردهای مختلف و وضعیت های عملیاتی ) که به وسیله ی کاربردهایی با محاسبات فراوان همچون ارتباطات بی سیم ، دستگاههایی که نیازمند سازگاری بالایی با کاربردهایی در حال اجرا دارند ، تحلیل می شوند . در سوی دیگر درک خوب از چنین کاربردهای مورد نیاز است خصوصا در مورد منابعی که آنها درخلال پیاده سازی استفاده می‌کنند جایی که مصرف توان بایستی در مقابل کیفیت دیده شده از کاربرد موازنه شود . نیازهای متناقض برای قابلیت انعطاف و کارایی پیاده سازی نمی توانند بوسیله ی پردازنده های مجموعه دستورات معمولی و ASIC ها ارضا شوند . سخت افزار قابل پیکربندی مجدد یک پیاده سازی مطلوب را در  چنین مواردی شکل می دهد

 دلایل دیگری نیز برای استفاده از منابع قابل پیکربندی مجدد در طراحی سیستم بر روی تراشه (SOC ) نیز وجود دارد . هزینه های در حال افزایش مهندسی غیربرگشتی (NRE) طراحان را بسمت استفاده از SOC یکسان در چندین کاربرد و محصول برای دستیابی به قیمت تمام شده پایین تر به ازای هر تراشه سوق می دهد . حضور منابع قابل پیکربندی مجدد یک تنظیم مناسب تراشه برای محصولات یا تغییرات محصولات را ممکن می سازد . همچنین پیچیدگی در حال افزایش در طرح های آینده امکان اضافه کردن شارهای طراحی را افزایش می دهد . عناصر قابل پیکربندی مجدد اغلب آرایه های متجانس هستند که می توانند پیش بررسی شوند تا احتمال خطاهای طراحی به حداقل برسد . همچنین قابلیت برنامه ریزی پس از تولید اجازه ی تصحیح یا پیداکردن راه حل برای مشکلات را برای بعد در مقایسه با سخت‌افزار ثابت می دهد

سیستم های محاسباتی قابل پیکربندی مجدد اغلب دارای کارایی بالایی هستند . یک مثال در این باره عملیات ضرب نقطه ای در رمزنگاری یک منحنی بیضی است . برای اندازه کلیه 270 بیت گزارش شده است که یک ضرب نقطه ای می‌تواند در ms36/0 پردازش شود که بوسیله یک طراحی قابل پیکربندی مجدد در یک FPGA مدل xc2v6000  در فرکانس MHZ 66 صورت گرفته است . اما یک پیاده‌سازی بهینه شده ی نرم افزاری نیازمند ms 71/196 بر روی یک کامپیوتر eon × dul در فرکانس Hz 6/2 می باشد . بنابراین طراحی قابل پیکربندی مجدد بیش از 540 مرتبه سریعتر است . در حالیکه نرخ ساعت آن 40 بار آهسته تر از پردازنده های Xeon می باشد این مثال یک طراحی سخت افزاری را که بر روی یک بستر قابل پیکربندی مجدد پیاده سازی شده است را نشان می دهد . ما چنین پیاده سازی هایی را بعنوان زیرمجموعه ای از محاسبات قابل پیکربندی مجدد به حساب می آوریم که به طور کلی می توانند شامل استفاده از پیکربندی مجدد زمان اجرا و پردازنده های نرم باشند

آیا مزیت سرعت محاسبات قابل پیکربندی مجدد بر پردازنده های سنتی مقطعی است یا یک روند ثابت می باشد ؟

تحقیقات اخیر نشان می دهد که این برای بسیاری از سیستم ها یک روند ثابت می باشد از پردازش تصویر گرفته تا عملیات ممیز شناور

سرعت محض تنها قدرت محاسبات قابل پیکربندی مجدد نیست . مزیت الزام آور دیگر انرژی کاهش یافته و مصرف توان می باشد

در یک سیستم قابل پیکربندی مجدد مدارات برای آن کاربرد خاص بهینه می شوند بطوری که مصرف تون بسیار کم تر از یک پردازنده ی همه منظوره می باشد . مطالعات اخیر نشان می دهد که انتقال حلقه های نرم افزاری بحرانی به سخت افزار قابل پیکربندی مجدد ، صرفه جویی انرژی 35 تا 70 درصدی همراه با میانگین تسریع 3 تا 7 مرتبه ای را بسته به آن قطعه خاص به کاربرده شده ، نتیجه می دهد

دیگر مزایای محاسبات قابل پیکربندی مجدد شامل کاهش اندازه و تعداد اجزا ( و به همین ترتیب کاهش هزینه ها ) و قابلیت انعطاف بالا و قابلیت به روز شدن می باشد . این مزایا خصوصا برای سیستم های تعبیه شده (Embedded Systems ) مهم می باشند . در واقع مدارکی موجود است که توسعه دهندگان سیستم های تعبیه شده یک اشتیاق در حال رشد را به سیستم های قابل پیکربندی مجدد نشان می دهد . مخصوصا با معرفی هسته های نرم (Soft Core ) که می تواند شامل یک یا تعداد بیشتری از پردازنده های دستور باشد

3-1-1 پیش زمینه

بسیاری از سیستم های محاسباتی امروزی به توان پردازشی بیشتری نسبت به گذشته ا حتیاج دارند . سیستم هایی نظیر پخش کننده های تصویر ، شناسایی تصویر و پردازش آن و خدمات با تعامل بالا ، در حال بوجود آوردن نیازهای جدیدی بر روی واحدهای رایانه ای هستند که چنین کاربردهایی را پیاده سازی می کنند . در همین زمان اهداف مصرف توان ، هزینه های قابل قبول بسته بندی و تولید ، و پیش نیازهای در دسترس بودن چنین واحدهای رایانه ای سرعت کاهش می یابد . خصوصا در بازار دستگاههای تعبیه شده دستی

ارضا کردن تمامی این نیازهای کارایی با وجود محدودیت های مصرف توان ، هزینه و در دسترس بودن بطور زیادی در حال رقابتی شدن می باشد . در ادامه سه راه پشتیبانی از چنین نیازهای  پردازشی بحث خوهد شد : ریزپردازنده هایی با کارایی بالا ، مدارات مجتمع با کاربرد خاص (ASIC) ، و سیستم های محاسباتی با قابلیت پیکربندی مجدد

ریزپردازنده های باکارایی بالا وسیله ای با تولید انبوه برای ارضاء نیازهای توضیح داده شده را ارائه می نمایند

متاسفانه برای بسیاری از کاربردها یک پردازنده ی تنها حتی یک پردازنده گران قیمت و مدرن نیز به اندازه ی کافی سریع نمی باشد . اضافه بر این ، مصرف توان (w100 یا بیشتر) و قیمت چندین هزار دلاری آنها پردازنده های مدرن را در خارج از دسترس بسیاری از سیستم های تعبیه شده قرار می دهد . حتی اگر ریزپردازنده ها همچنان با قانون مور ادامه دهند بطوری که چگالی آنها در ظرف هر 18 ماه دو برابر شود ممکن است که هنوز هم برای پاسخگویی به نیازهای در حال رشد برخی از سیستم های در حال تغییر تعبیه شده ناتوان باشند

مدارات مجتمع با کاربرد خاص ( ASIC ) روشهای دیگری برای ارضای چنین نیازهایی را ارائه می دهند . بر خلاف یک پیاده سازی نرم افزاری یک پیاده سازی ASIC یک مکانیزم طبیعی برای پیاده سازی موازی سازی های بسیار بزرگی که در بسیاری از این کاربردها یافت می شود ارائه می دهد . علاه بر این یک مدار ASIC از واکشی دستور بصورت سریال و اغلب کند و تلف کننده ی توان و چرخه ی دیکود و اجرا که قلب تمام ریزپردازنده ها می باشد رنج نمی برد . از این گذشته ASIC ها توان کمتری نسبت به دستگاههای قابل پیکربندی مجدد مصرف می کنند . نهایتا یک ASIC می‌تواند شامل فقط ترکیب واحدهای عملیاتی برای یک کاربرد خاص باشد . به طور واضح یک ریزپردازنده با تولید انبوه شامل یک مجموعه ثابت واحد های عملیاتی می باشد که باید برای ارضاء محدوده ی وسیعی از کاربردها انتخاب شوند

با وجود چنین مزایایی از ASIC ها آنها غالبا غیر عملی یا غیر مقرون به صرفه برای بسیاری از سیستم های تعبیه شده می باشند . چنین پدیده ای بخاطر وجود دو عامل می باشد : هزینه ی تولید یک ASIC اغلب به خاطر هزینه ماسک (تا یک میلیون دلار) و زمانی که برای توسعه ی یک مدار مجتمع سفارشی مورد نیاز است که هر دو می توانند غیرقابل قبول باشند تنها کاربردهایی با حجم بالا و هزینه واحد کم می تواند هزینه طراحی با مهندسی غیرمعکوس NRE یک ASIC را ضمانت نماید

وسیله ی سومی که چنین توان پردازشی را ارائه می دهد یک سیستم محاسباتی قابل پیکربندی مجدد می باشد یک سیستم محاسباتی قابل پیکربندی مجدد شامل یک یا تعداد بیشتری از پردازنده ها و یک ساختار قابل پیکربندی مجدد می باشد که واحدهای عملیاتی سفارشی می توانند به وسیله ی این ساختار ساخته شوند پردازنده یا پردازنده ها کدهای ترتیبی و غیر بحرانی را اجرا می کنند . در حالیکه کدی که می تواند به طور موثری به سخت افزار نگاشت یا بد می تواند بوسیله واحدهای پردازشی که به ساختار قابل پیکربندی مجدد نگاشت یافته اند اجرا شوند . همانند یک مدار مجتمع سفارشی توابعی که به ساختار قابل پیکربندی مجدد نگاشت یافته اند می تواند از موازی سازی قابل حصول در یک پیاده‌سازی سخت افزاری بهره برند . همچنین همانند یک ASIC طراح سیستم تعبیه شده می تواند ترکیب صحیحی از واحدهای ذخیره و عملیاتی در ساختار قابل پیکربندی مجدد را تولید کند که ساختار محاسبه ای را ارائه کند تا با آن کاربرد خاص هماهنگ باشد

برخلاف یک ASIC لازم نیست برای هر کاربردی یک ساختار جدید  طراحی شود . یک ساختار داده شده می تواند تعداد زیادی از واحدهای عملیاتی را پیاده سازی کند . این بدان معناست که یک سیستم محاسباتی قابل پیکربندی مجدد می تواند بوسیله ی اجزای با تولید انبوه ساخته شود که زمان طراحی طولانی که در ذات یک ASIC بود را کاهش می دهد. همچنین بر خلاف یک ASIC واحدهای عملیاتی که در ساختار قابل پیکربندی مجدد پیاده سازی شده‌اند می توانند در طول زمان تغییر کنند . یعنی اینکه همگام با تغییر محیط یا استفاده ی سیستم تعبیه شده ترکیب واحدهای عملیاتی می توانند برای بهتر هماهنگ شدن با محیط جدید تغییر یابند . ساختار قابل پیکربندی مجدد در یک وسیله ی دستی برای مثال ممکن است عملیات ضرب ماتریس های بزرگ را در یک حالت خاص پیاده ساز یکند و در حالت دیگری توابع پردزاش سیگنال بزرگی را استفاده کند

بطور معمول تمامی کارایی یک سیستم تعبیه شده لازم نیست که بو سیله ساختار قابل پیکربندی مجدد ،پیاده سازی شود فقط آن قسمت هایی از محاسبات که از لحاظ زمانی ، بحرانی هستند و حاوی درجات بالایی از موازی سازی می‌باشند لازم است که به ساختار قابل پیکربندی مجدد نگاشت یابند . در حالی که باقیمانده ی محاسبات می توانند بوسیله ی یک پردازنده ی با دستورات استاندارد پیاده سازی شوند . واسط میان ساختار و پردازنده همانند واسط میان حافظه و ساختار دارای حداکثر اهمیت می باشد . قطعات قابل پیکربندی مجدد مدرن به اندازه کافی وسیع هستند که پردازنده های دستور بوسیله ساختار قابل برنامه ریزی شان پیاده سازی شوند . (پردازنده های نرم )چنین پردازنده‌هایی می توانند همه منظوره باشند یا برای کاربردی خاص سفارشی شوند

پردازنده های دستور با کاربرد خاص و پردازنده هایی با دستورات انعطاف پذیردو نمونه از چنین تلاشهایی می باشند

بقیه ی دستگاهها مقداری از قابلیت انعطاف رایانه های قابل پیکربندی مجدد را نشان می دهند . مثالها شامل پردازنده‌ی  گرافیکی و پردازنده های با کاربرد خاص آرایه ای می شوند . این دستگاهها کاربرد محول شده شان را به خوبی انجام می‌دهند اما نمی توانند محاسبات کلی تر را اجرا کنند بر خلاف رایانه های قابل پیکربندی مجدد و ریزپردازنده ها

با وجود مزایای بسیاری که محاسبات قابل پیکربندی مجدد دارد اما محدودیتهایی هم دارد که طراحان باید از آن ها آگاه باشند . برای مثال تعیین مسیر در سطح بیتی باعث تولید سطوح سیلیکونی زیاد و در نتیجه سربار کارآیی در مقایسه با فناوری ASIC می شود . بهمین جهت برای تولید با حجم بالایی از طراحی ها در کاربردهایی که نیازی به بروز رسانی میدانی ندارند ، فناوری ASIC یا فناوری آرایه ی گیتی هنوز هم می تواند در کارایی بالاتری همراه با هزینه واحد کمتر از فناوری قابل پیکربندی مجدد ارائه نماید

با وجود این زمانی که فناوری FPGA پیشرفت هایی را در فناوری حافظه دنبال می‌کند و پیشرفت های چشمگیری را در این چند ساله اخیر به نمایش گذارده است بسیاری مطمئن هستند که پیشرفت سریع جاری در سرعت FPGA ظرفیت و سازگاری همراه با کاهش قیمت ها ادامه می‌یابد

این نکته را باید مورد توجه قرار داد که توسعه ی سیستم های قابل پیکربندی مجدد یک زمینه ی در حال رشد است . تعدادی از چالش ها در توسعه ی یک سیستم قابل پیکربندی مجدد وجود دارد

اولا ساختمان ساختار قابل پیکربندی مجدد و واسط ها بین ساختار ، پردازنده ها و حافظه باید بسیار کارایی بالایی داشته باشند . برخی از سیستم های محاسباتی قابل پیکربندی مجدد از یک FPGA استاندارد به عنون ساختار قابل پیکربندی مجدد استفاده می کنند در حالی‌که بقیه ساختارهایی با طراحی سفارشی را ا ختیار کرده اند

چالش دیگر توسعه ی طراحی ها به کمک رایانه (CAD  ) و ابزار کامپایل که یک کاربرد را به یک سیستم قابل پیکربندی مجدد نگاشت می دهند . این کار شامل تعیین این که کدامیک از قسمت های کاربرد باید به ساختار نگاشت داده شود و کدام بخش باید به پردازنده نگاشت داده شود و تعیین اینکه چه موقع و هر چند وقت ساختار قابل پیکربندی مجدد که باعث تغییردر واحدهای عملیاتی پیاده سازی شده در ساختاری می شود باید پیکربندی شود . همچنین خصوصیات الگوریتم ها برای نگاشت موثر به سیستم قابل پیکربندی مجدد می باشد

3-2 سیستم بدون پیکربندی

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله خوب خوابیدن در word

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله خوب خوابیدن در word دارای 25 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله خوب خوابیدن در word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله خوب خوابیدن در word

مقدمه
خواب چیست ؟
الف:خواب با حرکت سریع چشمها
ب:خواب بدون حرکت سریع چشمها
یک- مرحله پیش از به خواب رفتن
دو- خواب سبک
سه- موج آرام
چهار- خواب سنگین موج آرام
به چقدر خواب نیاز داریم؟
اگر نخوابیم چه می شود؟
داروهای بدون نسخه پزشک
در مان بر پایه روان شناسی
چیز هایی که باید از آنها اجتناب کرد
کمک به خود
این کار هارا انجام دهید
این کار ها را انجام ندهید
خوابیدن در زمان نادرست، شیفت کاری کردن ، مراقبت شبانه از فرزندان
خواب بیش از حد
خواب آلودگی در روز(Narcolepsy)
خواب آشفته و نا منظم
مشکلات دیگر خواب
راه رفتن در خواب
وحشت شبانه
کابوس
سندرم پاهای بی قرار
خیال بافی(Autism)
10 توصیه برای بهتر خوابیدن کودکان
1 -نقاشی کردن خواب ها
-2 شمردن گوسفندان
-3پرخوری کمی قبل از خواب می تواند منجر به مشکلات فراوانی در خوابیدن به خصوص در نیمه شب شود
4- رنگ ها بر روان و سلامتی انسان ها تأثیر بسزایی دارند
5نه تنها احساس آرامش و راحتی، بلکه احساس ناامنی نیز به کودک انتقال می یابد
6-دما و رطوبت اتاق نقش مهمی در خوب خوابیدن دارند
-7کودک را حتماً در رختخواب خودش بخوابانید
8 -تغذیه سالم می تواند تأثیر بسزایی در خواب راحت او داشته باشد
9 -هنگام نزدیک شدن وقت خواب، به آرامی به کودک بگویید بازی دیگر بس است و باید زودتر به رختخوابش برود
10 -نگاه مثبت به روزی که در پیش است، تأثیر بسزایی در خوب خوابیدن دارد
نتیجه گیری
منابع و ماخذ

 

مقدمه

اغلب احتیاجی نیست ما به خوابیدن فکر کنیم، چون بخشی از زندگی عادی ماست.  اما وقتی بد خواب می شویم تازه اهمیت این مسئله را در می یابیم

بیشتر ما در زندگی گاهگاهی دچار این مشکل (Insomnia) شده ایم. این مشکل، مشکل بی خوابی است که اغلب موقتی است و بیشتر هنگام ناراحتی و یا هیجان روی می دهد و پس از چند روز که اوضاع به حال عادی بازگشت خود به خود حل می شود

به هر حال ما برای استراحت و سلامت فکری و جسمی به خواب احتیاج داریم  و اگر مشکل بد خوابی ادامه یابد به تدریج متوجه عوارض آن خواهیم شد

خواب چیست ؟

خواب فرایندی طبیعی است که بطورمنظم در هر بیست و چهار ساعت اتفاق می افتد و در آن حالت انسان ناهشیار و نسبت به اتفاقات اطراف خود نا آگاه است

خواب دو نوع عمده دارد

الف:خواب با حرکت سریع چشمها

خوابی که ما در آن مشغول خواب دیدن  یا رویا هستیم

دراین نوع خواب که حدودا یک پنجم زمان خوابیدن را به خود اختصاص میدهد مغز بسیار فعال بوده ولی ماهیچه‌های بدن در حال استراحت هستند و چشمها به سرعت به سمت چپ و راست حرکت می کنند

ب:خواب بدون حرکت سریع چشمها

در این حالت مغز آرام بوده ولیکن بدن دارای حرکت است در این هنگام هورمونها شروع به آزاد شدن کرده و وارد سیستم گردش خون می شوند و بدن شروع به ترمیم خستگی ها و فرسودگیهای حاصل از فعالیتهای روزانه میکند

این نوع خواب دارای  چهار مرحله است

یک- مرحله پیش از به خواب رفتن

در این حالت ضربان قلب کند شده و دمای بدن کم میشود و عضلات آرام هستند

دو- خواب سبک

در این حالت انسان به سادگی و بدون احساس آشفتگی از خواب میپرد

سه- موج آرام

در این حالت فشار خون کم میشود و یا ممکن است در خواب صحبت کنیم یا راه برویم

چهار- خواب سنگین موج آرام

در این حالت از خواب پریدن خیلی سخت اتفاق می افتد و در صورت وقوع انسان احساس گیجی و آشفتگی می کند

جابجایی بین حالتهای یک و دو در خواب شبانه حدود پنج بار اتفاق می افتد وهر چه به صبح نزدیکتر شویم احتمال خواب دیدن ما افزایش می یابد. در جریان یک خواب طبیعی تقریبا هر دوساعت یک بار به مدت یک یا دو دقیقه ما بیدار می شویم  ولی آن را بیاد نمی آوریم ولی در این حالت اگر ما از قبل  دلشوره داشته باشیم یا در اطراف ما سرو صدا وجود داشته باشد یا همسر ما خروپف کند، به احتمال زیاد این دوره های بیداری را به یاد خواهیم سپرد

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر

پروژه دانشجویی مقاله روش ‏شناسى نظریه ‏پردازى در حوزه علوم انسان

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله روش ‏شناسى نظریه ‏پردازى در حوزه علوم انسانى تأمّلى بر رویکرد اندیشمندان اسلامى در word دارای 36 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله روش ‏شناسى نظریه ‏پردازى در حوزه علوم انسانى تأمّلى بر رویکرد اندیشمندان اسلامى در word   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله روش ‏شناسى نظریه ‏پردازى در حوزه علوم انسانى تأمّلى بر رویکرد اندیشمندان اسلامى در word

چکیده  
مقدّمه  
رویکردهاى سه‏ گانه به توسعه علم  
رویکرد استقرایى  
رویکرد ابطال‏گرایى  
رویکرد پارادایمى  
تجربه‏گرایى و خردگرایى  
نقدى بر رویکردهاى سه‏ گانه: مفهوم‏ پردازى نسبى‏ اندیشى  
نسبى ‏اندیشى در شناخت‏ شناسى رویکردهاى سه‏گانه  
جهان‏ بینى و ایدئولوژى  
تعریف ایدئولوژى  
نقدى بر شناخت ‏شناسىِ تولید علوم معاصر  
الف) محدودیت حس و تجربه  
ب) عدم توجه به تفاوت‏هاى علم و فلسفه  
ج) بى‏اعتنایى به مابعدالطبیعه  
د) عدم استناد علوم تجربى و انسانى به فلسفه الهى  
ه.) خلط جایگاه علم و فرضیه  
راهى به سوى تدقیق شناخت ‏شناسى علوم معاصر  
الزامات تعامل سازنده علم و فلسفه  
تأمّلى بر تولید دانش با رویکرد اسلامى  
علّت فاعلى علم  
علّت مادّى (قابلى) علم  
علّت صورى علم  
نظریه سیستمى  
تخصّصى شدن علوم، عامل تعارض علم و دین  
علت غایى علم  
روش‏شناسى تولید علم از منابع معرفت‏شناسى دین  
تعریف نقل  
حیات معقول  
تعریف عقل  
مراتب عقلى  
اجتهاد متوسط  
سهم منابع نقلى در ساحت علوم  
حجّیت شرعى علوم (از جمله علوم انسانى) در گرو اجتهاد  
معناى حجّیت در علم  
علم دینى  
محذور قول به دینى بودن علوم  
نتیجه‏گیرى  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله روش ‏شناسى نظریه ‏پردازى در حوزه علوم انسانى تأمّلى بر رویکرد اندیشمندان اسلامى در word

ـ الوانى، سیدمهدى و حسن دانایى‏فرد، گفتارهایى در فلسفه تئورى‏هاى سازمان دولتى، تهران، صفّار، 1388

ـ پلانک، ماکس، تصویر جهان در فیزیک جدید، ترجمه مرتضى صابر، تهران، جاویدان، 1364

ـ پوپر، کارل، سرچشمه‏هاى دانایى و نادانى، ترجمه عباس باقرى، تهران، نى، 1379

ـ ـــــ ، منطق اکتشاف علمى، ترجمه سیدحسین کمالى، تهران، علمى و فرهنگى، 1370

ـ جعفرى، محمّدتقى، از علم تا فلسفه، پایگاه اطلاع‏رسانى استاد جعفرى، 1386

ـ ـــــ ، حیات معقول، تهران، مؤسسه تدوین و نشر آثار علّامه جعفرى، 1387

ـ ـــــ ، رابطه باید و ارزش، پایگاه اطلاع‏رسانى استاد جعفرى، 1386

ـ ـــــ ، نظام هست‏ها و بایدها، پایگاه اطلاع‏رسانى استاد جعفرى، 1386

ـ جوادى آملى، عبداللّه، تفسیر تسنیم، قم، اسراء، 1380

ـ ـــــ ، حیات حقیقى انسان در قرآن، تحقیق و تنظیم غلامعلى امین دین، قم، اسراء، 1382

ـ ـــــ ، معرفت‏شناسى در قرآن، تنظیم و ویرایش حمید پارسانیا، چ دوم، قم، اسراء، 1386

ـ ـــــ ، منزلت عقل در هندسه معرفت دینى، تنظیم احمد واعظى، قم، اسراء، 1386

ـ چالمرز، آلن، چیستى علم، درآمدى بر مکاتب علم‏شناسى فلسفى، ترجمه سعید زیباکلام، تهران، علمى و فرهنگى، 1374

ـ حرّ عاملى، محمّدبن حسن، وسائل‏الشیعه، قم، آل‏البیت لاحیاءالتراث، 1414ق

ـ دانایى‏فرد، حسن و دیگران، روش‏شناسى پژوهش کیفى در مدیریت (رویکردى جامع)، تهران، صفّار، 1386

ـ راسل، برتراند، عرفان و منطق، ترجمه نجف دریابندرى، تهران، ناهید، 1384

ـ کراجکى، ابوالفتح، التعجب، قم، الغدیر، 1421ق

ـ مجلسى، محمّدباقر، بحارالانوار، تهران، الاسلامیه، بى‏تا

ـ مطهّرى، مرتضى، مجموعه آثار، تهران، صدرا، 1375، ج 2

ـ مقدم حیدرى، غلامحسین، قیاس‏ناپذیرى پارادایم‏هاى علمى، تهران، نى، 1385

ـ هچ، مارى‏جو، تئورى سازمان: مدرن، نمادین، تفسیرى، پست‏مدرن، ترجمه حسن دانایى‏فرد، تهران، افکار، 1385

- Copleston, Fredrick, A History of Philosophy, New York, Images Books,

- Hassard, Jahn, “An Alternative to Paradigrn Incommensurability in Organization Theory”, in John Hassard& Denis Pym (eds.), The Theory & Philosophy of Organizations, Critical Issues & New Perspective, Routledge,

- Hulgren, F.H & D. L. Coomer (eds.), Alternat modes of Inquiry in home Economics Research, American Home Economics Association Teacher Edueationyearbooky, peoria, Il: Glencoe poblishing,

- Kuhn, Thomas, The Structure of Scientific Revolutions, University of Chicago Press,

چکیده

در قاموس فلسفه علم، فرایند توسعه دانش بر سه رویکرد استقرایى، ابطال‏گرایانه و پارادایماتیک بنا شده است. گرچه هستى‏شناسى، معرفت‏شناسى و روش‏شناسىِ هرکدام از این رویکردها با هم متفاوت‏اند، ولى نسبى‏گرایى و قائل بودن به عدم دست‏یابى به معرفت کامل و ثابت نسبت به حقیقتْ رگه مشترک هر سه است. نگارندگان نوشتار حاضر قصد دارند تا ضمن معرفى اجمالى رویکردهاى سه‏گانه بالا و تبیین هستى‏شناسى، معرفت‏شناسى و روش‏شناسى آنها، معرفى مستوفایى از رویکرد اسلامى نسبت به توسعه علم ارائه دهند. رویکرد مختار در این مقاله اجتهاد متوسط مى‏باشد که علل چهارگانه فاعلى، مادّى، صورى و غایى را مطمح‏نظر قرار مى‏دهد و خروجى آن مفید علم و اطمینان عقلایى و بالتبع حجّت شرعى است. در این رویکرد، دست‏یابى به حقیقت در پرتو رجوع به عقلِ مبرهن و نقل داراى حجّیت میسور است، حقیقتْ نسبى تلقّى نمى‏شود، و مبانى و اصول در بستر زمان و مکان متغیّر نمى‏باشند. همچنین، مبناى این رویکردْ جهان‏بینى الهى است و تعامل علم و فلسفه در آن ابزارى در جهت رفع عیبناکى علوم روز شمرده مى‏شود.

کلیدواژه‏ها: نسبى ‏گرایى، مطلق ‏اندیشى، روش ‏شناسى، اجتهاد متوسط، نظریه ‏پردازى، تولید علم، منابع نقلى و عقلى، حجّیت شرعى، علوم انسانى، اسلام

 

مقدّمه

فلسفه علم، به منزله یکى از حوزه‏هاى معرفت بشرى، جویاى مبدأ و معاد و مجراى علم مى‏باشد. در بررسى هر پدیده، سخن از علل چهارگانه فاعلى، مادّى، صورى، و غایى آن ضرورى خواهد بود؛ لذا پژوهش پیرامون منشأ، مهبط، و محمل علم و نیز پاسخ به اینکه علم با چه صورتى و به سمت چه غایتى در حرکت است، از مسائل مهمى به شمار مى‏روند که بشر مشتاق دست‏یابى به آنهاست که البته این کار در فلسفه مطلق (الهى یا الحادى) صورت مى‏گیرد و از رهاورد آن فلسفه علم نیز متنعّم مى‏گردد. رعد قلم و برق رقم‏هایى چند، گرچه زوایایى از این مسئله مناقشه‏برانگیز را روشن کرده، ولى دست‏یابى به حاقّ واقع از مسیرى که خود محلّ تأمّل و ابهام است نقض غرض مى‏باشد. اینکه با شیوه‏هاى استقرایى1 به دنبال اثبات فلسفهپوزیتیویستى باشیم یا با به کارگیرى روش‏هاى ابطال‏گرایانه فلسفه نگتیویسم2 را تأیید کنیم،گرفتار شدن در پیله‏اى است که به دور خود تنیده‏ایم. بدیهى است که غار افلاطونى،3خودمرجعى،4 جزم‏اندیشى،5و ایجاد سپر دفاعى در مقابل اندیشه‏هاى مخالف، ثمره چنینجهت‏گیرى‏اى خواهد بود

رهایى از این دام فکرى یا به اعتبار نگاهى درون‏پارادایمى با تکیه بر اصول پذیرفته‏شده و ثابت (در محدوده زمان و مکانِ) آن پارادایم، و یا به اعتبار نگاهى برون‏پارادایمى (فراپارادایمى) با رجوع به مبانى حقیقى و مورد تأکید تمام پارادایم‏ها امکان‏پذیر خواهد بود

البته، مفروض اساسى این نگاه آن خواهد بود که پارادایم‏ها به عنوان نوع نگرش به جهان6(جهان‏بینى)، دارنده اصول ثابت و فروعات مختصّ به خود مى‏باشند. اگر وجود هرگونه اشتراک در میان پارادایم‏ها را منکر شویم، پارادایم از جایگاه یک جهان‏بینى به مرتبه یک ابزار یا روش و یا روش‏شناسى جهت فهم جایگاه انسان در عالم و رابطه او با عالم و خالق عالم (رابطه انسان با خداوند، خود، انسان‏هاى دیگر و طبیعت) تنزّل خواهد کرد

از این‏رو، چه با رویکرد استقرایى سعى در ایجاد دانش کنیم و چه رویکردى ابطال‏گرایانه را برگزینیم و یا اینکه قائل به انقلاب‏هاى پارادایماتیک باشیم، باید وجود اصول و مبانى مشترک میان روش‏ها و روش‏شناسى‏هاى گوناگون را بپذیریم

امّا رویکرد مختار در این مقاله اجتهاد متوسّط مى‏باشد که از منابع دوگانه معرفت‏شناسى دینى یعنى عقل و نقل، طرفى جدّى بسته است. در این رویکرد، خبرى از نسبى‏اندیشى و تعارض میان علم و دین نیست و نزاع دیرین یافته ‏هاى حوزوى با یافته‏ هاى دانشگاهى پایان مى‏پذیرد

ساختار مقاله حاضر بدین شکل است که ابتدا سه رویکرد توسعه علم مبتنى بر یافته‏ هاى مکاتب غربى معرفى، بنیان‏هاى هستى‏شناسانه و معرفت‏شناسانه آنها تبیین، و متدولوژى هریک بر اساس مبانى نظرى و جهان‏بینى‏شان تشریح مى‏شود؛ سپس سهم هریک از رویکردهاى سه‏گانه در نسبى‏ اندیشى مشخّص مى‏گردد. در ادامه، موضع اسلام پیرامون نسبى‏اندیشى معرّفى مى‏گردد

بعد از آن، از تعریف علم و فرضیه و عیبناکى علوم روز و علل این عارضه و راه‏هاى درمان آن خواهیم گفت و از تعامل علم و فلسفه جهت حلّ نارسایى‏هاى علمى پرده برخواهیم داشت

در نهایت، رویکرد مختار این مقاله در تولید علم با عنوان اجتهاد متوسّط معرّفى مى‏شود و زوایاى آشکار و پنهان آن تبیین مى‏گردد؛ در این راستا، جایگاه عقل و نقل و رابطه آن دو با یکدیگر و با وحى مشخّص مى‏شود. دست‏آخر، ماهیت یافته‏هاى ناشى از اجتهاد متوسّط روشن مى‏گردد

رویکردهاى سه‏ گانه به توسعه علم

در این مقال، رویکردهایى که در توسعه علم بدان اشاره مى‏شود عبارت‏اند از: رویکرد استقرایى که با نمایندگى آگوست کنت معرّفى مى‏شود، رویکرد ابطال‏گرایانه که مطمح‏نظر کارل پوپر است، و رویکرد پارادایمى که مورد توجه کوهن مى‏باشد. در نهایت نیز رویکرد اسلامى در توسعه علم تشریح مى‏شود

رویکرد استقرایى

کنت با اعتقاد راسخ به فلسفه اثبات‏گرایى (پوزیتیویسم) بر آن بود که باید براى علوم انسانى نیز حیثیتى مشابه علوم تجربى قائل شد؛ به این معنا که در علوم انسانى نیز باید از ابزار پژوهش تجربى استفاده شود. از نظر او، جوامع انسانى از سه مرحله الهى، فلسفى، و علمى عبور کرده‏اند. همچنین در جوامع الهى ـ که تبلور تاریخى آن قرون وسطى است ـ پیامبران، و در عصر رنسانس و پس از آن فیلسوفان به عنوان رهبران جامعه شمرده مى‏شوند. امّا در دوره کنونى (عصر علمى)، دانشمندان و جامعه‏شناسان رهبران جامعه خواهند بود. البته ممکن است در هر جامعه‏اى، بازمانده‏هاى فکرى اعصار گذشته رسوب کرده باشند

استقراگرایان از جمله فرانسیس بیکن تجربه را که به واسطه مشاهده و آزمایش به دست مى‏آید به منزله منبع معرفت معرفى مى‏کنند. مطابق استقراگرایى سطحى، علم با مشاهدات آغاز مى‏شود. عالم مشاهده‏گر باید داراى اعضاى حسى معمولى و سالم باشد و باید آنچه را که با توجه به وضعیت مورد مشاهده مى‏تواند ببیند، بشنود و; با امانتدارى تمام ضبط کند و این عمل باید با ذهنى خالى از پیشداورى انجام پذیرد.8 از این‏رو، پوزیتیویست‏ها با تکیه بر استقرا که مبتنى بر مشاهده و آزمایش است به دنبال کسب معرفت مى‏باشند

رویکرد ابطال‏گرایى

کارل پوپر9 به عنوان یکى از نظریه‏ پردازان فلسفه علم، پیرامون شکل‏گیرى دانش، قائل به نظریهابطال‏گرایى10 است. او مى‏گوید: دانش علمى مى‏تواند از طریق شکل‏دهى ایده‏هاى جدید(حدسیات) و تلاش براى ابطال آنها از طریق پژوهش‏هاى تجربى، با شتاب بیشترى پیشرفت کند. وى بر آن است: واقعیات و حقایق واگرا و چندگانه‏اى11 وجود دارند و هدف غایى علمْکشف و تبیین تفسیرى ماهیت و معناى پدیده‏ها و تعیین رفتار آنهاست

پوپر اعتقاد دارد: گرچه ما همواره در چارچوبى از تئورى‏ها، انتظارات، تجارب گذشته و زبان خود زندانى هستیم، امّا با تلاش مى‏توانیم این چارچوب‏ها را بشکنیم. مسلّما پس از آن، دوباره خود را درون چارچوبى خواهیم یافت؛ چارچوبى که بهتر و وسیع‏تر خواهد بود و ما مى‏توانیم در هر لحظه مجددا آن را بشکنیم

وى وجود حداقلّى از جزم‏اندیشى را براى نظریه علمى ضرورى مى‏داند تا تئورى‏هاى علمى فرصت بروز و ظهور داشته باشند

رویکرد پارادایمى

کوهن با ردّ دو رویکرد ابطال‏گرایانه و استقرایى، قائل به نظر سومى است. او مى‏گوید: توسعه علم به جاى اینکه از طریق واقعیت‏هایى که خود را براى اندیشمندان آشکار مى‏سازند (نگرش استقراگرا) یا به جاى اینکه به وسیله دانشمندانى که در هر آزمایشْ سعى در ابطال فرضیات خود دارند (نگرش ابطال‏گرا) انجام پذیرد، از طریق حلّ تنش‏هاى سیاسى در جامعه علمى و به طور تناوبى صورت مى‏گیرد؛ لذا به جاى اینکه سیر تکامل علم شامل یک مسیر خطّى از فرضیات ابطال‏پذیر باشد، متشکّل از یک‏سرى دوره‏هاى غیرمستمر از علوم هنجارى و تغییرات انقلابى است. این امر بدان معناست که براى یک دوره زمانى (یک شیوه دیدن جهان) هنجار تلقّى مى‏شود و در صورتى که این شیوه پاسخگوى مسائل نبود، با بحران مواجه مى‏شود و در نتیجه این بحران، انقلاب علمى رخ مى‏دهد. البته از دیدگاه کوهن، پارادایمْ وسیع‏ترین واحد اجماع درون یک رشته علمى است که یک جامعه علمى یا خرده‏جامعه علمى را از دیگرى متمایز مى‏سازد

او چنین تحوّلى را در مقام قیاس با انقلاب‏هاى سیاسى، انقلاب علمى (پارادایم) مى‏نامد

پارادایم، نوعى جهان‏بینى است که ماهیت جهان، جایگاه فرد در آن و دامنه روابط احتمالى او نسبت به جهان و اجزاى آن را مشخّص مى‏کند. باورهاى موجود در پارادایم‏ها از آن جهت اساسى و بنیادى‏اند که باید با ایمان پذیرفته شوند و هیچ راهى، براى اثبات حقیقى بودن آنها وجود ندارد

کوهن در تبیین رویدادهایى که هنگام جایگزینى یک پارادایم به جاى پارادایم دیگر اتّفاق مى‏افتد، مى‏گوید

انقلاب‏هاى پارادایمى وقتى رخ مى‏دهند که مجموعه جدیدى از پیش‏فرض‏ها، اندیشمندان را قادر به مسائلى مى‏کند که قبلاً لاینحل بوده‏اند. در عین حال، این پیش‏فرض‏ها باید قبل از اینکه تغییر پارادایمى کامل شود، مورد قبول طیف وسیعى از علما و کاربران قرار گیرد.

نکته حائز اهمیت آنکه کوهن این نگاه پست‏مدرنیستى را که قائل است: نظریاتْ موجبات تکامل یکدیگر را فراهم مى‏کنند، و هیچ نظریه‏اى نظر قبلى را رد نمى‏کند، به شدّت نقد کرده است. او این تلقّى را که سیر تحوّل علمْ سیرى صعودى است که در هر گام نسبت به گام پیشین به کشف واقعیت نزدیک‏تر مى‏شود، شدیدا به چالش مى‏کشد. ویژگى عمده نظریه وى تأکیدى است که بر ممیزه انقلابى پیشرفت‏هاى علمى دارد؛ به طورى که موافق آن انقلاب متضمّن طرد و ردّ یک ساختار نظرى و جایگزینى آن با ساختار ناسازگار دیگرى است.19 کوهن بر آن است که پارادایم نوین، اصلاح‏شده پارادایم پیشین نیست

متدولوژى‏هاى سه‏گانه فوق، جهت توسعه دانش، بر ابزار حس تکیه مى‏کنند و منبع شناخت را صرفا تجربه مى‏دانند. با این حال، مکاتب و دانشمندان دیگرى وجود دارند که عقل را نیز به عنوان منبع معرفتى در تولید علم معرفى مى‏کنند. و گروه سومى سعى دارند تا میان این دو منبع، جمع بکنند

تجربه‏ گرایى و خردگرایى

در مجامع علمى، سخن از تعارض تجربه‏گرایى کلاسیک بیکن،21 لاک،22 برکلى،23هیوم24 و استوارت میل25 با خردگرایى کلاسیک دکارت،26 اسپینوزا27و لایب‏نیتس28به میان مى‏رود. در این مقوله، دو سؤال مطرح است: 1) آیا نحله‏هاى فکرى و علمى صرفا همین دو نحله مى‏باشند؟ 2) آیا میان این دو نحله علمى، به راستى تعارضى وجود دارد؟

کارل پوپر مى‏گوید

من خواهم کوشید تا نشان دهم که تفاوت‏هاى بین دو مکتب تجربه‏گرایى و خردگرایى، اهمیت کمترى دارند تا همانندى‏هایى که از آنها دیده مى‏شود. به نظر من، گرچه مشاهده و عقلْ هریک باید نقش مهمى را انجام دهند، امّا کارکرد آنها غیر از آن است که بزرگان کلاسیک این مکتب‏ها تعیین کرده‏اند.

دکارت، اسپینوزا و لایب‏نیتس عقل را تنها منبع شناخت مى‏انگارند؛ در مقابل، جان لاک، برکلى، و هیوم (به ویژه به دلیل نقدهایش از اعتبار معرفت تجربى و نقد علّیت) منشأ شناخت بشر را تماما از تجربه حسّى و حواسّ پنج‏گانه مى‏دانند

سرانجام کانت براى ایجاد سازگارى میان دو گروه عقل‏گرا و تجربه‏گرا تلاش کرد. او بخش‏هایى از معرفت را که در عقل ریشه داشتند از بخش‏هایى که ناشى از تجربیات بودند جدا، و ادّعا کرد که مى‏توان سهم هریک را به دقّت مشخص ساخت

امّا نقد جدّى بر ارکان رویکردهاى سه‏گانه در توسعه علم، نسبى‏اندیشى در این رویکردهاست

نقدى بر رویکردهاى سه‏ گانه: مفهوم‏ پردازى نسبى ‏اندیشى

مفهوم نسبى ‏اندیشى مفهومى مناقشه ‏برانگیز است که شاید به عنوان مشترک لفظى استعمال شود. در باب مفهوم نسبى‏ اندیشى، باید توجه داشت که چه معنایى از نسبیت اراده شده است: آیا نسبیت در مقابل حقیقى بودن، و به معناى مقایسه‏اى بودن است یا نسبى بودن در مقابل مطلق بودن قرار مى‏گیرد و به معناى آن است که واقعیت شى‏ء وابسته به مجموعه‏اى از شرایط باشد؛ و معناى مطلق بودن، رها بودن از برخى شرایط است؟ اگر نسبیت را به این معنا بگیریم، همه امور مادّى و طبیعى از آن نظر که وابسته به یک سلسله شرایط محدود زمانى و مکانى مى‏باشند، و چون تنها در آن شرایط و وابسته به آن شرایطْ واقعیت خاصّ خود را دارند، نسبى مى‏باشند؛ تنها مجرّداتْ وجود مطلق دارند، بلکه مطلق حقیقى که واقعیتى است رها از هر شرط و علّت و از هر قید، ذات مقدّس حق است

در این مقاله نسبیت در مقابل مطلق بودن است و نه حقیقى بودن؛ به این معنا که مبانى و اصول یا بایدها و نبایدها، وابسته به شرایط زمانى و مکانى خاصّى هستند یا مستقلّ از زمان و مکان، در تمام شرایط و مقتضیات حاکم و پابرجایند

عده‏اى از دانشمندان قائل‏اند که معرفت و فهم بشرى و نیز ایدئولوژى‏ها و جهان‏بینى‏ها متناسب با مقتضیات زمانى و مکانى تغییر مى‏کند، و حتى اعتقاد دارند: معرفت درباره موضوع واحد، براى افراد گوناگون، متفاوت حاصل مى‏شود

قائلان به نسبیت حقیقت یا معتقدان به نسبیت دانش و فهم بشرى عقیده دارند که در شرایط حسّى واحد، یک شناخت مشترک بین دو نفر نمى‏تواند پیدا شود؛ زیرا حقیقتْ چیزى جز حاصل تأثیر و تأثّر متقابل فرد و خارج، و فهم حقیقتْ چیزى جز نگرش از دیدگاه پیش‏فرض‏هاى سابق نیست، و هرکس وجود مختصّ به خود دارد یا گرفتار پیش‏فرض‏هاى ذهنى خود است

این نوع نگاه وجود مقیاس و ملاک مشترک براى سنجش اندیشه‏ها را ملغى مى‏کند. البته موضعى که در مطالب فوق اتّخاذ شد به این معنا نیست که همه ادراکات ما مطلق است و هیچ‏کدام وابسته به شرایط زمان و مکان نیست؛ بلکه باید گفت: آنچه نسبى است علوم و ادراکات اعتبارى و عملى است. این ادراکات است که در فرهنگ‏هاى گوناگون، برحسب شرایط متنوّع زمانى و مکانى، مختلف است؛ نیز این ادراکات است که واقعیتى ماوراى خود که از آن حکایت کند و معیار حق و باطل یا صحیح و غلط بودن آن باشد، ندارد. امّا علوم و ادراکات و اندیشه‏هاى نظرى که فلسفه و علوم نظرى انسان را مى‏سازند، همچون اصول جهان‏بینىِ مذهب و اصول اولیه اخلاق، اصولى ثابت و مطلق و غیرنسبى مى‏باشند

واقع مطلق است و علم و معرفتِ مطلقْ امکان‏پذیر؛ گرچه در مواردى خطا نیز واقع مى‏شود، همان‏طور که معارفى که بشر به آنها رسیده است همگى صواب و مطابق با واقع نیست. بنابراین آنچه برخى در تحلیل دانش و معرفت مى‏پندارند و همه علم‏ها را به فرضیه برمى‏گردانند و یا با تأکید بر نسبى‏گرایى، حقیقت را توزیع مى‏کنند و با مصالحه، هر فرضیه و ایده‏اى را بهره‏مند از قدرى از حقیقت مى‏دانند، در تقابل با مبناى درست قرار مى‏گیرد؛

نسبى ‏اندیشى در شناخت ‏شناسى رویکردهاى سه‏ گانه

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید
» نظر
<   <<   156   157   158   159   160   >>   >