پروژه دانشجویی مقاله جایگاه عقل در اندیشه سیاسی حضرت امام خمینی(ره) در word دارای 18 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله جایگاه عقل در اندیشه سیاسی حضرت امام خمینی(ره) در word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله جایگاه عقل در اندیشه سیاسی حضرت امام خمینی(ره) در word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله جایگاه عقل در اندیشه سیاسی حضرت امام خمینی(ره) در word :
چکیده
هدف مقاله حاضر بررسی عقلانیت و جایگاه آن در اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) به عنوان فقیهی اصولی است که با بهرهگیری از »منهج اجتهاد« و »مرجعیت«، توانست نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران را بنیان گذارد. ایشان با استناد به براهین عقلی و اتکـال به استدلال کلامی به اثبات نظریه ولایت فقیه به عنوان هسته مرکزی تئوری حکومت اسلامی(شیعی) پرداخت.
بنابراین بررسی عقلانیت و جایگاه آن در دستگاه نظری و منظومه فکری حضرت امام خمینی(ره) مسـئله اصـلی ایـن پـژوهش است و از آن جا که مفاهیمی چون »عقل«، »حکومت اسلامی« و »ولایت فقیه و حدود اختیارات آن« ذیل مباحث کلان دین از جملـه نبوت و امامت میآید، بدین منظور از روش کلامی استفاده شده است.
حضرت امام خمینی(ره)، ضمن اعتقاد به صلاحیت عقل، جهت فهم و ادراک نصوص دینی، توانایی استنباط و استخراج تکالیف دینی از متون دین را دارد. در نتیجه ایشان معتقدند که عقل همچنان که به عنوان »ابزار شناخت« مـیتوانـد راهگشـای فهـم و ادراک باشد، میتواند خود نیز به عنوان »منبع« معرفتی مهم در کنار کتاب و سنت قرار گیرد.
واژگان کلیدی: عقل، عقلگرایی، سیاست، اندیشه سیاسی، امام خمینی(ره)
کنگره ملی بررسی اندیشههای فرهنگی و اجتماعی حضرت امام خمینی(ره)
2
مقدمه
جایگاه و میزان استفاده از عقل ، همواره معرکه آراء مکاتب مختلف فکری و کلامی در جهـان اسـلام بـوده
است. گروهی با اعتقاد به انسداد باب تعقل و اجتهاد ، تعیین تکالیف دینی خـود را صـرفاً در گـرو رجـوع بـه
نصوص دینی می پندارند. علمای اخباریگرای شیعه ، روایات مروی از جانـب امامـان دوازده گانـه را تنهـا منبـع
معرفت ، برای تعیین تکلیف دینی خود می پندارند و بر دوگانه محدث ـ مستمع اصرار می ورزند و ارجحیتـی از باب ولایت و تصدی گری امور عمومی بر دوش محدث بار نمی کنند؛ در حالی که علمای اصولی ، که اینک بـر
محافل و حوزه های علمی شیعه مسلط هستند، جامعه را به دو قسم، تقسیم میکنند: عالم قادر به فهم احکـام و
عامی عاجز از شناخت احکام. اینان معتقدند همچنان که بر اولی لازم است که اجتهاد نموده و مسئولیت زندگی
عمومی شیعه را به عهده گیرد ، بر عامه (مقلدین) شیعه نیز واجب است که از مجتهدان تقلید کنند. بدین لحاظ ،
جماعت معدود مجتهدان را در موقعیت سیاسی، فرهنگی و اجتماعی ویژهای مینشاند.
ضرورت و اهمیت بحث و بررسی جایگاه عقل در اندیشه سیاسی حضرت امـام ، درسـت از همـین منظـر قابل تأمل است که ، ایشان به عنوان فقیهی اصولی با اعتماد و اعتقادی که به عقل به عنوان منبـع مهـم معرفتـی
داشت، با ارائه دلایل عقلانی بر وجوب تشکیل حکومت اسلامی و نظام ولایت فقیه تأکید کرد.
قبل از ورود به مبانی نظری و اندیشه سیاسی حضرت امام(ره) ، به سؤال اصلی ، فرضـیه اصـلی و تعریـف مفاهیم میپردازیم و سپس وارد بحث اصلی میشویم.
سؤال اصلی
سؤال اصلی پژوهش حاضر ، این است که ، با توجه به نگرش اصولگرایانه حضرت امـام خمینـی(ره) ، عقـل در اندیشه سیاسی ایشان، از چه جایگاهی برخوردار است؟
فرضیه اصلی
فرضیه اصلی رساله ، تأکید دارد که ، بررسی آثار و افکار حضرت امام خمینی(ره) ، به عنوان فقیهی اصـولی ، مؤید این نکته است که عقل در کنار کتاب و سنت، از مبانی و عناصر بنیادین اندیشه سیاسی ایشان است.
تعریف مفاهیم
روشن ساختن مفاهیم کلیدی در هر پژوهش ، جهت انتقال و ارائه صحیح و شفاف مباحث مهـم بـه نظـر
می رسد. در پژوهش حاضر واژگان »عقل« ، »سیاست« و »اندیشه سیاسی« واژگان اصلی هستند که در اینجا بـه
تعریف و روشن ساختن معانی مورد نظر در هر یک میپردازیم.
الف) عقل
کنگره ملی بررسی اندیشههای فرهنگی و اجتماعی حضرت امام خمینی(ره)
3
عقل در لغت به معنای باز داشتن، نگهداشتن، گرفتن، بستن، بالغ شدن، رسیدن، به خطا پی بردن، فهمیـدن،
درک کردن، تدبیر کردن، با عقال (زانوبند شـتر) بسـتن، پنـاه گـرفتن، هوشـیار شـدن، شـعور، ادراک، برهـان، استدلال، فهم، بصیرت، خرد، قوه استدلال و قوه فاهمه آمده است. (جمشیدی، 1382، ص(21
مرحوم مهدی حائری یزدی در کتاب »کاوش های عقل نظری«، می نویسد: »عقل، در لغت به معنی تعقـل و
تدبر و فهم اشیاء است و در اصطلاح معانی بسیاری دارد که از جمله علم به مصالح و مفاسد و درک حسـن و
قبح افعال است. در این اصطلاح عاقل به کسی گویند که زشـت و زیبـا و مفاسـد و مصـالح را درک نمایـد.«
(حائری یزدی، بیتا، ص(71
ستایش عقل و فراخوانی به سوی تعقل و تدبر از جمله برجستگی هایی است که در قرآن و سنت مشـاهده
می شود. در قرآن کریم، عقل به اندازه نقل (سمع)، نجات دهنده و هدایتگر قلمداد شده است و چنان چه انسـان
گوش بسپارد یا عقل را به کار گیرد، در هر حال نجات می یابد. »و قالوا لـو کـذا نسـمع او نعقـل مـا کنـا فـی
اصحاب السعیر« (سوره ملک ، آیه (10؛ این آیه شریف ، این نکته را الهام می کند که عقل، همپای وحـی، منبـع هدایت و هر دو پیامرسان خداوند هستند.
تعابیر گوناگونی که از احادیث و روایات وارده از ائمه هدی علیهم السلام، در توصیف عقل آمـده، منزلـت آن را بیشتر بیان کرده است.
»پیامبر خدا (ص)، خطاب به عده ای که از مردی تعریف می کردند، می فرماید: خرد این مرد، چگونه است؟
عرض کردند: ای رسول خدا، ما از کوشش او در عبادت و کارهای خوب به عرض شـما مـی رسـانیم و شـما درباره خرد او از ما می پرسید؟ حضـرت فرمـود: همانـا آدم نـابخرد، بـا بـی خـردی خـود، کارهـایی بـدتر از زشت کاری فرد نابکار مرتکب می شود، فردای قیامت، بندگان به اندازه عقل خود به درجات دست مـییابنـد و به مقام قرب پروردگارشان میرسند.« (ری شهری، 1381، ص(705
با عنایت به مطالب بالا، میتوان گفت، عقل، امری است که همه آگاهیهـا، ارزشهـا و خـوبیهـا در بعـد
اندیشه و عمل، جلوههای آن به شمار رفته و رهآورد شکوفاییاش محسوب میشوند فرازی دیگر که مـیتـوان آن را چکیده همه ویژگی های عقل که در قرآن و سنت بیان شده و تصویر کلی مکتب اسـلام از مفهـوم عقـل شمرد، سخنی از حضرت امام صادق (ع) است کـه فرمـوده انـد: »العقـلُ، مـا عبـد بـه الـرحمن و اکتسـب بـه الجنان)«همان، ص (116؛ عقل، چیزی است که توسط آن، خداوند عبادت شده و بهشت حاصل شود.
ب) سیاست
علامه دهخدا در لغت نامه خویش، این لفظ را با توجه به مراجعی که در ارائه مفاهیم از آن ها استفاده بـرده
است به معناهای زیر ذکر کرده اسـت: »پـاس داشـتن ملـک (غیـاث اللغـات)، حکومـت و ریاسـت و داوری
(ناظمالاطباء)، مصلحت و تدبیر (اسکندرنامه)، شکنجه و عذاب و عقوبت (ناظم الاطباء)، ضبط ساختن مردم از
فسق به ترسانیدن و زدن (غیاث اللغات)، عدالت (ناظم الاطباء)، اجرای احکام به طور عدالت.« (دهخدا ، بـیتـا ،
ص(741
کنگره ملی بررسی اندیشههای فرهنگی و اجتماعی حضرت امام خمینی(ره)
4
محمد معین، سیاست را مترادف حکومت، ریاست، حکم راندن بر رعیت و اداره کردن مملکت، حکومـت
کردن، مراقبت امور داخلی و خارجی کشور و اصلاح امور خلق ذکر کرده است. (معین، (1371
فرهنگ علوم سیاسی آکسفورد، سیاست را »به عنوان یک مفهوم عام، اعمال هنـر یـا علـم هـدایت و اداره
دولتها یا سایر واحدهای سیاسی« میداند. (مک لین، 1381، ص(635
همچنین گفته شده است که »سیاست، مقوله ای درباره قدرت اسـت، ;سیاسـت، مقولـه ای اسـت دربـاره
منابعی که شالوده ایـن توانـایی را تشـکیل مـی دهنـد و نیروهـایی کـه آن را اعمـال مـی کننـد و بـر آن تـأثیر
میگذارند(Leftwich , 1984 ,p 144).«
با بررسی صحیفه امام، تعبیرات سه گانه ای از سیاست شده است که ذیل »سیاست شیطانی«، »سیاست تـک
بعدی« و »سیاست الهی« به آن پرداخته شده است:
(1 سیاست شیطانی یا سیاست فاسد
حضرت امام با ذکر خاطره ای درباره این نوع سیاست می فرماید: »وقتی که ما در حبس بـودیم;او ]حسـن
پاکروان، رئیس وقت ساواک[ ضمن صحبت هایش گفت که آقا، سیاست عبارت از دروغگویی است، عبارت از
خدعه است، عبارت از فریب است، عبارت از پدرسوختگی است، این را بگذارید برای ما. من به او گفتم، این سیاست مال شماست! ; البته سیاست به آن معنایی که این ها میگویند که دروغگویی، با دروغگـویی، چپـاول مردم و با حیله و تزویر و سایر چیزها، تسلط بر اموال و نفوس مردم، ایـن سیاسـت هـیچ ربطـی بـه سیاسـت اسلامی ندارد؛ این سیاست شیطانی است.« (صحیفه امام، ج13، ص(431
(2 سیاست تکبعدی یا سیاست ناقص
دومین نوع سیاست از منظر حضرت امام خمینی(ره)، سیاست تک بعدی است که در آن جنبه هـای مثبـت
این جهانی وجود دارد و هدف آن تأمین مصالح عمومی و اجتماعی اسـت ولـی تـوجهی بـه بعـد روحـانی و
معنوی وجود انسان و تأمین سعادت او در جهان آخرت کـه سـعادت راسـتین اسـت، نـدارد. (فـوزی ، 1384 ،
ص(95
(3 سیاست الهی
حضرت امام ، سیاست مورد نظر خویش را »سیاست الهی« می داند که مختص به انبیا و اولیـا اسـت. »بایـد عرض کنم که سیاست برای روحانیون و برای انبیا و برای اولیاء خدا حقّی است، لکن سیاستی که آن ها دارند، دامنه اش با سیاستی که این ها ]سیاست شیطانی و سیاست ناقص[ دارند، فرق دارد; آن ها می خواهند ملـت را،
ملت ها را، اجتماع را، افراد را هدایت کنند، راه ببرند در همه مصالحی که از برای انسان متصور است، از بـرای جامعه متصور است؛ همانی که در قرآن، صراط مستقیم گفته میشود،اهدنا الصراط المستقیم .«; (صحیفه امام،
ج13 ، ص.(433-432
در مجموع از دید حضرت امام، سیاست، راه بردن انسان در مسیر هدایت و کمال جامعه به سـوی مصـالح
آن میباشد.
کلمات کلیدی :
»
نظر